سلام
چند وقت پیش برام خواستگاری اومد و وقتی ما داشتیم می رفتیم توی اتاقم که با هم صحبت کنیم مامانم به سرعت پشت سر من و اون آقا اومدن و گفتن در رو باز بذار .

مثلا مادرم فکر میکرد یواش هم گفته ولی صداش به شدت تابلو بلند بود! و راستش من جلوی اون پسر خیلی خجالت کشیدم.... آخه به من اعتماد نداره یا به پسری که با خانوادش اومده خواستگاری؟! اصلا مگه در بسته باشه آدم توی اون موقعیت کاری میکنه؟! از یک هفته قبل اومدن اونها من از اضطراب توی در و دیوار بودم حالا توی جلسه خواستگاری مثلا می تونستم اصلا کاری کنم؟!

فکر من درسته یا مادرم؟؟ توی نظرمه که برای دفعات بعدی که برام خواستگار اومد به مادرم بگم لطفا دیگه نگو و میخوام در رو نیمه باز بذارم آخه مادرم اون دفعه خیلی تابلو مدام میرفت میومد به حرفای ما گوش میداد و من هم رشته کلام از دستم خارج میشد و نصف حرفای پسره رو نمیفهمیدم چون جلوی مامانم خجالت میکشیدم ...


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)