سلام
نزدیک به پنجاه سالمه . دو تا پسر دارم لیسانسیه و کارمند . فرهنگی هستم نزدیک 16 سال پیش از همسرم جدا شدم .
بعد از مدتی هم شوهرم از دنیا رفت . در طی این مدت مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتم خانواده و اطرافیانم مرتب به من می گفتند که بچه ها را به دیگران واگذار کنم و دنبال زندگی خودم باشم ولی من یه مادر بودم و نمی تونستم هیچ وقت این کار رو بکنم.
در طی این مدت هم دنبال یه همدم خوب بودم ولی دریغ که نتونستم یه انسان خوب پیدا کنم یا از بچه هام ایراد می گرفتن یا از خودم و فقط بفکر مسایل دیگه و ازدواج موقت بودند .
آیا زندگی در این چیزها خلاصه می شه؟ نمیدونم فقط اینو فهمیدم که مردونگی دیگه وجود نداره . خلاصه خسته شدم از ازدواج کردن کلا گذاشتمش کنار .
واقعا طرز نگاه مردم به یه زن بیوه با یه مرد بیوه یکسانه؟ اصلا و ابدا
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج مجدد (۷۴ مطلب مشابه)