سلام
من یک مشکل خیلی بدی دارم. 18 سالمه 2 سال پیش با پسری که 2 سال با هم دوست بودیم و یک سال ازم بزرگتر بود نامزد کردم. خیلی دوستم داشت با سختی به هم رسیدیم که قصش طولانیه .
بدی های همسرم : خیلی رفیق بازه خودشم میدونه کارش زشته قول میده بزاره کنار ولی بعده یه مدت یادش میره. 3، 4 ماه یک بار به طور وحشتناک باهام قهر میکنه دلیلشم نمیگه بعد که ازش میپرسم میگه خسته شده بودم از زندگی میخواستم تو رو طلاق بدم خودمم برم سربازی دیگه برنگردم آخه مادرش به شدت منو اذیت میکنه ولی شوهرم طرفه منه ....
وقتی خییییلی زیاد اعصابشو خورد میکنم بدجور کتکم میزنه اخه خیلی عصبیه فورا هم پشیمون میشه. چند وقت پیش که باهام قهر کرد خطشو عوض کرد. منم به هر طریقی بود پیداش کردم و مادرم باهاش صحبت کرد. بعدش به مادرم پیام داد گفت با هم رابطه داشته باشیم ( من پدر ندارم ).
بعد از یه مدت دوباره بهش زنگ زدم که یه دختر جواب داد گفت دوست دخترشم. منم با دختره قرار گذاشتم و عکسایه عقدمو نشونش دادم. چند روز قبلش ... به من زنگ زده بود و ابراز علاقه کرده بود منم پیشه دختره زنگ زدم بهش گفتم انقدر پستی هوامو نداری که بهم پیشنهاد میشه اونم کلی اعصبانی شد و یه دعوایه مفصل با پسره داشت که ماام باهم آشتی کردیم.
شوهرم گفت خطو داداشش به دختره داده البته من میدونم که داداششم باهاش رابطه داره. درباره ی اسایی که به مادرم داده حرف نزده ولی میفهمم چقدر خجالت میکشه از مادرم. مامانم میگه اونارو گفته از چشممون بیفته طلاقتو بگیریم الان همسرم نمیدونه من از موضوع خبر دارم. ......
و حالا خوبی هاش : میدونم دوستم داره همه میگن. خیلی بهم ابراز محبت میکنه. تو روابط جنسیمونم هیچ مشکلی نداریم. همش طرفمو میگیرد جلو خانوادش و خیلی بهم توجه میکنه تو مهمانی ها نگاه میکنه من غذا دارم یا نه بطوری که خواهر شوهرم حسودی میکنه.
هر شب باین که نامزدیم میگه باید پیشم باشی. بعضی وقتا که مادرش خیلی اذیتم میکنه پا به پام اشک میریزه. همه میگن خوب میشه رفیق بازیش به خاطره سنشه آخه فقط 18 سالشه.
ممنون
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)