سلام وقت بخیر
من یه دختر مذهبی از یه خانواده ی تقریبا مذهبی هستم.
بیست سالمه و دانشجو ام.
تقریبا میشه گفت تنها مشکل زندگیم اینه که بابا و مامان من بدون توجه به نظر من همه ی خواستگارامو رد میکنن. ممکنه بگین شاید موارد خوبی نیستن یا مشکلی دارن و این حرفا...
ولی اصلا این طور نیست. خیلی کیس های خوبی میان ولی مامان اینا دلایلی میارن که ادم شاخ در میاره مثلا میگن کارش خطرناکه تو انرژی هسته ایه ممکنه ترور شه! ( مگه همه شون ترور میشن اونایی که سیاسی هستند؟ ) یا اینکه ده سال بزرگتره نمیشه! ( خب من به بلوغ فکری رسیدم احیانا! شاید اصلا به هم خورد اخلاق مون!
ایشونم تحصیل کرده بودن داروساز بودن یعنی حتی نذاشتن پاشونو از در بذارن این طرف!) یا یکی دیگه که راهش دوره شماله! خب من راه دورو میتونم تحمل کنم! بابا من میخوام باش زندگش کنم نه شما!
یا اینکه اون یکی داداش بزرگش خیلی غیرتیه! خب به این چه مربوطه که داداشش غیرتیه! همین دقیقا آخریشون بود که از همسایه هامون بودن این آقا خیلی هم مورد مناسبی بودن.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رد کردن خواستگار (۱۴۳ مطلب مشابه)