سلام و درود خدمت دوستان

بنده دختری هستم که به مدت 7 ماه هست که در مرحله آشنایی با خواستگارم که در شهری دیگری هستند به سر می برم؛ در کل 3,4 بار همدیگه رو دیدیم. خدا رو شکر تا الان همه چیز خوب پیش رفته و از خیلی جهات شبیه هم هستیم.

موضوعی که کمی بنده رو اذیت میکنه رابطه ش با مادرم هست، در واقع چون زمان زیادی برای صحبت کردن با همدیگه نداریم، من دوست دارم که وقتی میاد خونمون بتونم من بیشتر کنارش باشم و باهاش حرف بزنم، اما اینطور نیست و بیشتر با مامانم گرم میگیره و صحبت میکنه.

راستش خودش بهم میگه که تو هم بیا کنارمون بشین و صحبت کن باهامون، اما خب از اینکه میبینم با مادرم راحت درد و دل میکنه یکمی ناراحت میشم . از طرفی به خودم میگم که خدا رو شکر کن که رابطشون با همدیگه خوب هست و مثه یه مادر و پسر واقعی رفتار میکنن اما بازم انگار یه حس حسادتی توی من وجود داره .


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)