خانواده برتر

زیبایی چهره و اندام از نظر سلایق مختلف متفاوته.
بستگی به معیار های شخص مورد نظرتون داره.یکی در درجه اول به چهره و اندام توجه میکنه ولی یکی دیگه اصلا براش اهمیت نداره و چیزای دیگه رو اصل قرار میده.
ظاهروشرایط شما باید فقط مورد پسند همون یک نفر قرار بگیره و به دلش بشینه.با این حساب نظر بقیه کمکی به شما میکنه؟

بستگی داره دخترا متفاوتن برای بعضیها صد درصد برای بعضیها هم اصلا اهمییت نداره.دخترای کم سن وسال فکر کنم زیاد به زیبایی پسر اهمییت میدن. اینجا اکثرا دختر خانوما مذهبی هستن دختر خانومای قرتکی هم بودن تو جمعمون بد نبود نظرات اونا هم خیلی مهمه.پسرها ومادرها که همیشه دنبال دختر زیبا هستن حالا خوبه یا بد نمیدونم ولی همه زیبایی رو دوست دارند.الان خود من یه دختر باچهره مهربون ومعصوم وخندون رو دوست دارم چیزی شبیه افسانه پاکرو بازیگر

بر خلاف آقایون دخترها زیاد چهره براشون مهم نیست البته تو اکثریت و تو الویت های خیلی اولیشون نیست اونقدر که خوب بهششون بیتد و به دلشون بشینه 

قیافه مهم هست ولی  اولویت اولم باشه

به نظرمن به ظاهر همون دختری که میرید خواستگاریش هم بستگی داره، مثلا اگه دختری قدبلند باشه احتمال زیاد تو معیاراش قدبلندی هست، یا اگه خودش زیبا باشه انتظار داره اون آقا حداقل چهره یه معمولی داشته باشه، البته این درمورد همه صدق نمیکنه بستگی به سلیقه و معیار هر دختر داره..

خب این سوال برای هر کس میتونه جواب متفاوتی داشته باشه اما من به شخصه زیبایی طرف برام درحدی اهمیت داره که قیافعه معقولی داشته باشه یعنی زشت نباشه از قدیم هم کفتن که مرد زیبا مال مردمه!!!و برای من بیشتر قد بلند و اندام متناسب مهمه

سوال کلی پرسیده شده و بهتره کلی جواب بدیم: (قیافه برای دختران تا حدودی مهمه، نه خیلی زیاد نه خیلی کم)

ببین من نه ادعا دین و ایمان میکنم نه حجاب،سنمم هنوز کمه،اما 2دهس، از نظر من اخلاق داشته باشه مهربون باشه،چهره و وایمان نداشت مهم نیس(آخلاق و فهم-ایمان-موقعیت شغلی و پولی وخونوادگی-چهره- تحصیلات)ک اگ اولی باشه بقیه زیاد مهم نیس
از قدیم گفتن علف باید ب دهن بزی شیرین بیاد،ی شعرم بود زیبا ببین ای زیبا پسند خلاصه این شعره بود
تو اونو قشنگ ببینی همونم تو رو گشنگ میبینه،همین از هر 2طرف حل باشه حرفای بقیه مهم نیس!!!

من خودم دوست دارم در کنار ی شوهر با ایمان و با اخلاق ی شوهر خوشگل داشته باشم وپولدار

ظاهر مهم هست ولی اولویت اصلی نیست لااقل واسه من نیست. در حد اینکه ازش بدم نیاد. نمیدونم میتونم منظورمو انتقال بدم یا نه. در حد اینکه به دل بشینه. به دل نشستن خیلی با زیبا بودن متفاوته. سیرت نیکو از صورت نیکو مهمتره. 

کاملا سلیقه ایه. دخترای مختلف با هم فرق دارن.مثلا من یکی از دوستام وقتی برا ازدواج به یه پسری که از هر نظر ایده آل بود داشت فکر میکرد یکی از دغدغه های این بود که عضلات سینه پسره برجسته نیست!!! با اینکه ظاهر خوبیم داشت.برا من جالب بود چون هیچوقت به ای موضوع توجه نکرده بودم.یامثلا من یکی از دوستام مدل چشم و ابروی شوهر آیندش براش مهمه یا یکی دیگه از دوستام دوست داره رنگ پوست شوهرش تیره باشه یا خود من دوست دارم چهره فقط به دلم بشینه .اما فکر کنم چیزی که همه دخترا روش اتفاق نظر دارن اینه که از نظر قد و ترجیحا هیکل شوهرشون متناسب با خودشون باشه.

قرار نیست که پسر رویاهامون خیلی خوشتیپ و قد بلند و خوش هیکل و ...باشه 

اینم در ادامه اضافه کنم ; حرفام دلیل بر این نمیشه که ظاهر پسری که شخصیت خوبی داره برام مهم نیست ; ولی فقط کافیه یه کششی و یه جذابیتی از ظاهر ایشون پیدا کنم تا برای معیار ظاهری کفایت کنه حالا اون جذذابیت ممکنه تو چشماش باشه یا تو حرکات و طرز راه رفتنش یا تو لحن حرف زدنش یا طرز نگاه کردنش (که اینا هم جزو ظاهر محسوب میشه) وگرنه اگه پسری چشمای قشنگی داشته باشه ولی طرز نگاه کردنش برام جذاب نباشه زیاد به دلم نمیشینه ; یا اگه پسری خوش هیکل باشه ولی راه رفتناش و حرکاتش  برام جذاب نباشه اینم همچنین ( پس برا یه دختر اینا هم میتونه مهم باشه ; برا من که خیلی مهمه )

شوهرم زیربارنمیره میگه گوربابای بچه.ماچه گلی به سرپدرمادرامون زدیم که حالااونامیخوان بزنن.مادوساله ازدواج کردیم.میگه هزارسالم بامن زندگی کنی بچه بی بچه.ازحالااب پاکی روریختم رودستت که هرروزدیگه بحثشوپیش نکشی.حتی من قرص مصرف میکردم واسه جلوگیری امابدون اینکه بهش بگم قطع کردم امااون ازکاندوم استفاده میکنه واصلااعتمادنداره.حتی به خانواده شوهرمم گفتم غیرمستقیم بهش بفهمونن.مثلابگن ای باباپس کی واسه مایه نوه ی خوشگل میاریدو...اماانگارنه انگار.میگه بچه میخوای بروواسه خودت پیداکن.میگم ازکجا؟!!!میگه اونودیگه خودت میدونی.گفتم استغفرالله این چه حرف زشتیه میزنی.من بچه دوست دارم.دوست دارم مادربشم.چجوری شوهرموراضی کنم؟

من خودم همیشه عقیدم این بوده که چهره ی طرف به دلم بشینه. و این به دل نشستن به این معنی نیست که خوشگل باشه.
برای همه ی ما پیش اومده تو اطرافمون کسی رو دیدیم که (چه همجنس, چه غیر همجنس), با وجود اینکه قیافه ی جذابی نداشته اما خیلی به دلمون نشسته و خیلی ازش خوشمون اومده. حتما اینو تجربه کردین.
پس به دل نشستن ارتباط خاصی با زیبا و زشت بودن نداره. البته از نظر من هیچ کدوم از آدما زشت نیستن. همه نقاشی خدان.

با توجه به گفته ی آقای گمنام که نوشته بودن کاش نظر دخترای قرتی رو هم میدونستیم.
من یه مثال براتون میزنم از یه دختری که فوق العاده قرتیه و همیشه قد و هیکل و رنگ پوست طرف مقابل براش جزو مهمترین معیارها بود. (البته پولدار بودن رو نگفتم چون سوال فقط راجع به چهره پرسیده شده). این دختر خانوم الان با یه پسر ازدواج کرده که قد و هیکلش اونی نیست که میخواست. و همینطور رنگ پوست!!!
اما شخصیت و رفتار شوهرش به قدری خوبه که میتونم بگم همیشه آرزوش بود با همچین مردی ازدواج کنه. رو این مورد خیلی حساس بود. شوهرش با رفتارها و شخصیتش چنان مجذوبش کرده که همین دختر اون روز بهم میگفت: اصلا باورم نمیشه, من که اینقدر هیکل و قد و ... برام مهم بود, الان همه چیز شوهرم برام دوست داشتنیه. همه چیزش. حتی رنگ پوستشم دوست دارم!

به نیلوفر :
حق باشوهرته ! بچه دیگه چه کوفتیه می خوای بزنی به جونت ؟ از خوشبختی و آسایشت سیر شدی ؟  واقعا چه گلی می خواد بزنه به سرت بچه ؟ می خوای هیچی نشده سر دو روز پیرت کنه ؟ بورو با شوهرت خوشیتونو کنین . والااااااااااااااا ....

موفق باشید .

و من الله ارشاد   :)

به اوه مای کامپیوتر عزیز:

به نیلوفر
بعضی از آقایون به دلیل اینکه فکر میکن وقتی بچه بیاد محبت خانمشون رو از دست میدن و اون محبت و اون رابط قبل از بچه دار شدن رو ندارن. و این در مورد بعضی خانم ها واقعا صادقه. شاید بچه رو یه رقیب عاطفی میبنه؟ یا ذهنیت خوبی نداره. یا اصلا بچه دوست داره به نظرش شرایط اقتصادی و مالی رو نداره. یا شاید شیرینی بچه رو متوجه نمیشه فقط زحمت و سختی و شب بیداری و گریه با گفتن اسم بچه تو ذهنش نقش میبنده. اگه اینطور سعی کنین از شیرینی های بچه غیر مستقیم تو حرفاتون حرف بزنید. یا بپرسید "میگن وقتی بچه به دنیا میاد همسر کتر به شوهرش محبت میکنه" تا دلیل این تصمیمش رو بدونید.

آدم به دلیل هایی که برای خودشون کاملا منطقی هست یه کارهایی نمیکن؟ یا میکنن؟ آیا شما میدونین برای چه بچه نمیخواد؟ وقتی دلیل اینو فهمید میتونه نگرانی های اونو رفع کنید. تایه گوگولی بدی بغلش!

{با موضوع پست غیر مترتبه! حالا این دفع قضیه شتر و موتوره ندیدی... باشه}

خدا شاهده اگه برا من کسی پیدا شه اخلاق واقعی داشته باشه و با ایمان نامردم اگه زنش نشم بخدا .ولی کلکل نزنه و دروغ نگه که اخلاق دارم و این حرفا مرام و مردونگی هم داشته باشه گرچع بشیم دیو و دلبر!!!!!!

بچه شیرینیه زندگیه.خونه مون خیلی سوت وکوره.ازصبح تاشب شوهرم سرکاره ومنم همش تنهاتوخونه.بابادلم پوسید.وقتی که یه بچه تپل وخوشگل میبینم دلم واسش غش وضعف میره تانبوسمس ولش نمی کنم.من قبل ازدواجمم عاشق بچه بودم.این حقه منه که ازشوهرم بچه بخوام.یه مدت هم ازرابطه محرومش کردم تابهش فشاربیادوقبول کنه بهم قول دادامابازم بی فایده بود.اخه من ازکجابچه بیارم!!!درضمن نمیخوام زوری باشه وفرداهمش تایه چیزی ازبچه سربزنه بگه تقصیرتوبودمن بچه نمیخواستم خانوم!!!توروخدادوستان بگیدچجوری دلشونرم کنم؟؟؟؟

از نظر من دخترا دوست ندارن شوهرشون خوشگل تر از اونا باشه

به اوه مای کامپیوتر
شما از بچه خوشت نمیاد ومسولیت پدر شدن را نداری چرا به بقیه میگی بچه دار نشن
نیلوفر جان شما کتاب های مختلف درباره ی تربیت بچه ها بگیر و جلوش بشین بخون
و عکس های مختلف از بچه هارا بزن به دیوار اتاق
وقتی بهت گفت چرا این کتاب ها را میخونی بگو تو که مسوولیت اینکه پدر بشی را نداری
میخواهم بخونم به بقیه دوستام کمک کنم که میخوان مادر بشن
بهش هم گیر نده که چرا بچه نداریم 
ی مدت باهاش سر سنگین باش محبت کن ولی طوری که نبود بچه احساس بشه

ب نیلوفر
چند روزی قهر کن برو خونه مامانت درست میشه ی چند وقتی دم دسش نباش خودش میاد دنبالت شایدم بگه حق با تو بود نگفت پاتو کن تو ی کفش بریم پرورشگا بچه بیاریم
اینقد بگو بگو تا بگه اییییییییییییی کلافم کردی باشه بابا

 نه اینجوریام نیست بعضی دخترا هم هستن که عاشق پسرای زشتن...
(این کامنت جهت تنوع در نظرات بود)

شوهرم میگه توسکس اصلاباهام همکاری نمی کنی.میگه توهم منوتحریک کن.دیوونه ی خودت کن.میگه حرفای تحریک کننده بزن.میگه دوست دارم توسکس باهام حیاروبذاری کنار.همیشه بهم میگه جوری رفتارمیکنی که من وسطاش ازرابطه سردمیشم واگرهم ارضابشم فقط جسمی ارضامیشم نه روحی.من بایدچجوری تحریکش کنم.چی بگم.ازخودش پرسیدم میگه بروچندتاکتاب بخون بروتواینترنت یه کم اطلاعاتتوببربالا.

این حق مسلم شماست که بخواین مادر بشین. ولی باهاش بحث نکنین سعی کنید دلایلش رو بشنوین. چرا دوست نداره؟ شاید ریشه در کودکیش داره. صبور باشین.به نظرم واسطه کردن دیگران به درد نمیخوره. پس فردا که به دنیا اومد اگه مشکلی باشه بازم واسطه ها قراره پادرمیونی کنن؟ خودتون حلش کنین.

اوه مای کامپیوتر!چرا داری درباره ی بچه اینجوری حرف میزنی؟؟؟ خودم7ساله که ازدواج کردم عقیده من و شوهرم مثله شما بود که بچه،به چه دردی میخوره!فکرمون فقط دنبال عشق کردن بود!ولی یه2سالی هر چی میرفتم خونه مادرشوهرم حرفشون این بود که سارا جون نمیخای برامون نوه بیاری؟دوست نداری نوه تنها پسری مو ببینیم؟اگه مُردم و بچه سامان رو ندیدم چی؟خلاصه این حرفا تا2سال بود ولی من و شوهرم اصلا به حرفشون بی اعتنا بودیم!تا اینکه پارسال یه حرفی بهم زدند که خیلی بهم برخورد!و بعد از اون حرف دیگه برا باردار شدن تصیمیم جدی گرفتم و حالا نی نی جونم3ماهشه!الانم بارها شده که به همسرم میگم کاشکی زودتر بچه دار شده بودیم. نیلوفر جون تو هم اگه بچه دوست دارید عزمتو جزم کن و هر کار باید بکنی رو،بکن تا بتونی همسرتو راضی کنی امیدوارم که قبول کنه!

دخترا نظرشون رو راجع به این موضوع گفتن.

حالا میشه آقایون هم بگن تو ازدواج چقدر زیبایی دختر براشون مهمه؟ در صورت مناسب بودن

بقیه ی شرایط.

آقای نجفی اگه میشه اینو تو یه پست جدا بذارین.

نظر جناب "ببعیی" درمورد تعداد خیلی زیادی از دخترا درسته؛ اگه یکی خوش پوش باشه ولی چهره خیلی جذابی هم نداشته باشه از لحاظ معیار "ظاهر" قطعا مورد پسند دختر واقع میشه..

به نظر منم به عنوان یک دختره چهره طرف مقابلم باید به دلم بشینه ، مثلا یکی چهره ش جذاب هست ولی چون عاشقش هستی و دوسش داری زیبا می بینیش ، شیطنت هاش برات خیلی جذاب و دوس داشتنیه و از لحاظ اخلاق و رفتارم و سایر موارد مورد قبولت هست ، اینم بگم من برام پوست شوهرم خیلی مهمه دوس دارم یا سفید باشه یا مثل خودم گندمی ، سیاه یا سبزه نباشه ، پس نتیجه میگیریم وقتی میگیم فلانی به دل میشینه : ( اول : به خاطر اخلاق و رفتارش و باوراش + دوم : بخاطر ادبش سوم : بخاطر چهره ش چهارم : بخاطر استیلش ، پنجم : بخاطر یک چیز خاص توی وجودش ) بعضی ها بودن که مورد سوم و چهارم رو نداشتند ولی چون روحی زیبا داشتند سیرت شونم زیبا به نظر اومده ، بعضی ها بودن مورد سوم و چهارم رو داشتند ولی موارد اول دوم و پنجم رو نداشتند یعنی از دید طرف مقابل هیچی نبودن ، پس موارد اول دوم و پنجم و سایر موارد ذکر نشده باعث میشه شخصی به دل بشینه و زیبا به نظر بیاد حتی با صورتی معمولی و فقط قابل تحمل !!

خلاصه در یک کلمه به شما بگم انسانی که ( چه زن چه مرد ) فهم و شعور و انسانیت داره قطعا به دل طرف مقابلش میشینه و راه به دل نشستنشم خیلی خوب بلده ، که چطور خاص و خواستنی طرفش بشه !!

ساراجون میشه بگی اون حرفی که مادرشوهرت بهت زد چی بوده؟خیلی کنجکاو شدم که بدونم چی باعث شد که تو رو از اینور به اونور بکنه؟ )البته اگه دوست داری بگو(بووووس

مهم به دل نشستنه همین

به بهاره جووون
پارسال،یه بار مثله قبل که با همسرم میرفتیم خونه مادرشوهرم سر بزنیم،رفتیم،اونروز از وقتی که رفتیم خونشون مثله سابق باهام گرم رفتار نمیکردند و زیاد تحویلم نمیگرفتند!همونموقع این رفتارشونو حس کردم ولی به رو خودم نیووردم.یه،یه ربع نشسته بودیم که مادرشوهرم به من و همسرم گفتند آخه من از دست شماها چیکار کنم؟همسرم گفت من و سارا؟گفتند بله جنابعالی و خانوم محترمتون!همسرم گفت بابت چی؟؟؟گفتند بابت اینکه دیگه خسته شدم دیگه نمیتونم جواب مردمو بدم هرچی منو میبینند،میگن نوه دار نشدید؟ساراخانم باردار نشده؟نکنه عروس و پسرت مشکل نازایی داشته باشند که بچه دار نمیشند؟شماها7ساله که ازدواج کردید چرا بچه دار نمیشید؟؟؟همسرم گفت به مردم چه؟اصلا به مردم ربطی نداره؟من و سارا خوبیم و هیچ مشکلی نداریم فقط بچه نمیخایم! مادرشوهرمم که از حرفای همسرم عصبانی شده بود،گفت غلط کردین که خوبین؟و رو به من کردند و گفتند سارا خانم بدون رود وایسی میگم من خیالم بابت پسرم راحته و مطمین مطینم که مشکل ناباروی نداره!حتما تو مشکل داری؟خودم یه دکترخوب میشناسم که تو همین هفته برات نوبت میگرم باید ببرمت پیشش که ببینم چته؟همون لحظه اشک تو چشمام جمع شد که چرا تو روز روشن الکی الکی بهم بر چسب نازایی میزنه!!!از دست مادرشوهرمم خیلی لجم گرفته بود و تو دلم میگفتم حالا که داره این حرفا رو بهم میزنه،همسرم که بچه نمیخاد خودمم که نمیخام خوبه باهاش یه دعوا جانانه بکنم و بعدشم بهش بگم این آرزو رو،که دوست داری بچه پسرتو ببینی رو ببر به گور!تا بفهمه که دیگه نخواد زور بگه و دیگه برا همیشه با مادرشوهرم قطع رابطه کنم بعدم به خودم میگفتم هرچی میخاد بگه تو جوابشو نده و صبر کن تا یه روز برسه که شرمندت بشه بعدم خدارو خوش نمیاد بخوای باهاش دعوا کنی هر چی باشه مادره احترامش واجبه و گناه داره!اگه جوابشو بدی فقط آبرو خودتو میبری و بعد پشیمون میشی،اینارو برا خودم تو دلم میگفتم!!!!!!!خلاصه فقط به خاطر همسرگلم هیچی به مادرش نگفتم و تا میتونستم خودمو کنترل میکردم که مبادا دهنم باز شه!!!بازم خداروشکر همون موقع شوهرم ازم پشتیبانی کرد و گفت مامان این حرفا چیه که به سارا میزنی!من بابت زنم،خاطرم جمعه و هیچ مشکلی نداره ولی من حالا بچه نمیخام
!مادرشوهرمم گفت تو داری دروغ میگی؟من تا برگه سلامت عروسمو نبینم خیالم راحت نمیشه!شاید تا آخر عمر عروسم باردار بشو نیست اونوقت چی؟من باید یه فکره دیگه بکنم؟شوهرم گفت مامان برا صدمین بار میگم زن من سالمه سالمه!بعد دوباره گفت حالا اون فکرت چیه که باید بکنی؟مادرشوهرم گفت فکرم اینکه این همه آدم بچه دار نمیشند میرند..حرفشونو دیگه ادامه ندادند!شوهرم گفت میرند چی؟؟گفت میرند یا از تو پروشگاه بچه میارن،یا هستند زنایی که رحمشون اجاره میدن!!مادرشوهرم هنوز حرفشون تموم نشده بود که.....همسرم بابت این حرف مامانش اینقده جوش آورده بود و داد میزد که نگو گفت اگه زنم باردار شد که هیچی میبوسمش و میذارنش رو جفت چشمام اگه نشدم هیچی همینجوری که هست میخامش،نه مثله اون مردایی ام که بخوام به خاطر اینکه بچه دار نمیشه طلاقش بدم،نه میرم از تو پرورشگاه میارم و ن پول میدم که رحم کرایه کنم دیگه هم نمیخام چیزی بشنوم،به زور دیگه آرومش کردم!دلم اینقده از حرف مادرشوهرم شکسته بود که تا یه چندروز هرچی یادم به حرفشون میفتاد گریه میکردم.همسرمم بابت حرفای مامانش خیلی شرمنده بود و فقط ازم معذرت خاهی میکرد.اون روز برا اولین بار طعم مادرشوهرگیری رو چشیدم که چقدررررر تلخ بود!الهی این مزه ها نصیب هیچ عروسی نشه...
خلاصه یه،یه هفته که به خاطر اون ماجرا حال خوشی نداشتم!همسرم بهم گفت بذار حالت خوب شه بعد اگه دوس داشتی میبرمت دکتر تا اگه خدا بخواد بابام کنی!!!از هفته بعدتریش رفتم دکتر و زیر نظر بودم تا فهمیدم که بله مامان شدم!چند روز بعد از بارداریم یه روز عصر با یه جعبه شیرینی،با همسرعزیزم رفتیم خونه مادر شوهرم،به همسرم گفتند خیره پسرم انگار شیرینی میاری؟منم گفتم بله،خیر که چه عرض کنم مبارکه!بلاخره به آرزوتون رسیدید و دارید نوه دار میشید تبریک میگم!بعدش یه نیم ساعت که نشستیم بودیم که همسرم هم برگه سونوگرافی مو هم برگه آزمایش خون مو،نشون مادرش داد و گفت خیالت راحت شد؟دیدی گفته بودم زنم سالمه ولی باور نمیکردی؟
مادرشوهرم اینقده پشیمون بود که چرا اونروز باهام دعوا کرده بود که نگو ازم کلی بابت حرفای اون روز عذرخواهی کرد و گفت ساراجون حلالم کن اگه رنجوندمت!منم بخشیدمش و به خاطر سامان مهربونم دیگه به روش نیووردم....
خیلی خیلی معذرت میخام که پرحرفی کردم سرتونو درد آوردم!!

از نظر من زیبایی در حد معمولی بود نه خیلی قشنگ و نه زشت!خودم استایل همسرمو خیلی دوس دارم چارشونه قد بلنده!تو فیس شم چشم و ابروشو خیلی دوس دارم.ولی مهم تر از همه اینا اخلاق و انسانیتش بود که خداروشکر خیلی عالیه....

اول ازدواج سعی کنید.تمام سعیتون بزارید برای اینکه بر اساس چهره ی خانم ازدواج نکنید.

خوشکلی و زشتی خیلی سلیقه ای هست.مثلا یکی بود که بنظر منو چندنفردیگه زشت بود اما یکی دیگه به همون آدم میگفت خوشکل...کلا اینطور که من از اطرافیان دیدم وشنیدم خیلی ازدخترا میگن قیافه وظاهراهمیت چندانی نداره برعکس بعضی دیگه خیلی واسشون مهمه.امابنظرمن طرف بایددرحدی باشه که ازش بدت نیاد وبدلت بشینه وبه دل نشستن خیلی مهمتر اززیباییه.چون بعضیاباوجود خوشکلیشون به دل نمیشینن یابرعکس. البته نمیدونم چرا انقدرسخت وکم ظاهرکسی به دلم میشینه ومعمولا اونایی که شرایط خوب یاقابل قبول دارن ازنظرظاهر اصلا اصلا دل نشین نیستن برعکس اونایی که ظاهر خوب یاقبل قبول دارن شرایط شغلی وتحصیلی و..شون خوب نیست ،حداقل واسه من که تاالان اینطوری بوده

خانوم ها من دماغم غوز دارد پوستم فکر کنم سبزه هست و قدبلند یعنی ١٨٣ دماغم کمی بلنده 

آقای مهدی faal،بستگی به سلیقه ها داره،شاید دختری باشه که شما از نظرش زیبا باشید!اما چون شما نظر خواستید،از نظر من شما چهره ی متوسط روبه پایینی دارید،اما به هیچ وجه زشت نیستید.

مهم نیس، اگه دوسش داشته باشم که اصلاااا مهم نیس ینی اگه دوسش داشته باشم هر شکلی باشه واسم حکم برد پیت و داره 

پسر ک نباید خوشگل باشه ولی زشتم نباید باشه باید جذاب باشه ک جذابیتم وقتی برای یه دختر به وجود میاد ک اون پسرو واقن دوس داشته باشه

زن فقط پول میخواد خود مرد براش مهم نیست

به دلم بشینه فقط...

 خانوم ها

به شهرام