خانواده برتر

شرط میبندم الان هرکس که میاد میگه یا پزشکی میخونم یا خوندم یا پدرمادرم پزشکن!!!

اصن مطمئن باش اهل پخت و پز و خونه داری و بچه داری نیست

دقیقا همون چیزایی که گفتی میترسم همش مطمئن باش توش هست

الان خونه داراش به زور اینکارارو میکنن چه برسه به کسی که با یک ساعت بیشتر موندن تو مطب و بیمارستان خیلی براش از لحاظ مالی درامد داشته باشه

خودتم شاید وقتی رفتی سرکار از این حرفت برگردی به احتمال ۷۰درصد...

فقط یه پزشک رو تو عمرم شنیدم که به زندگیش بیشتر اهمیت بده اونم قدیمیه...

اگر خودش نگه من میخوام زیاد نرم سرکار و بیشتر خونه و بچه داری کنم مطمئن باش با حرف توهم تغیری نمیکنه!!

اگرم خودت گفتی مطمئن باش جوابش اینه که اینقدر درس نخوندم از کنکور و دانشگاه و امتحان بگذرم تا بشینم غذا درست کنم و بچه نگه داری کنم!!!

این جوابیه که جلوتر خودم میگم بهت میدن!

بنابراین باید خیلی بگردی

جلو جلوهم یا باید قید اون دخترو بزنی یا ارامش تو زندگیتو!

والله همه چی بستگی به خودت داره

ما نمیتونیم بگیم چکار کنید چون از میزان عشق شما خبر نداریم

ممکنه به قول خودتون پزشک بگیرین و فردا همون مشکلاتی که ذکر کردین واستون پیش بیاد

ممکنه هم فردا پزشک نگیرین از اینکه خانم شما مثل بقیه پزشک نیست جلو بقیه همکارا خجالت بکشین مثلا بگین خانمم خانه داره

ببین با کدوم میتونی راحت تر کنار بیای

با بزرگ شدن بچه در مهد و تحت تربیت این و اون و خلاء عاطفی درون خانواده

یا قضاوت های دیگران در مورد اینکه چرا همسرتون تحصیلات عالیه ندارن

الان سبک سنگین کن ببین از دست دادن کدوم واست راحت تره

من باشم نمیگم شما این کار بکنید به خودتون مربوطه

اما من جنبه خانواده رو در نظر میگرفتم اینکه بچه م کجا و چه جوری بزرگ شه اینکه به محبت مادر نیاز دارن

دختر خانم زود قضاوت نکنید من با کار کردن زنا مخالف نیستم

اما دوس دارم شب سر سفره زنم کنار من و بچه هام باشه  نه اینکه بیمارستان شیفت باشه.

کاری باشه که به خونه و زندگیش هم برسه و هر وقت اراداه کرد بیاد خونه نه اینکه مجبور باشه

اصلا ما برا چی زنده ایم اینکه از زندگی لذت ببریم بله پول مهمه خیلی هم مهمه

اما خود شما میتونید در حد درامد داشته باشین که یک زندگی شاد داشته باشین بدون ایتکه همسرتون شاغل باشه

با توجه به اینکه شما دغدغه بزرگ شدن بچه ها و کانون گرم خانواده رو دارید

شما میتوتید به جزء ایشون به کسی دیکه هم علاقمند بشید

اما به هیچ وجه نمتونید فردا ایشون مجبور کنید که داخل خونه بمونه برحال اونم درس خونده زحمت کشیده میخواهد  ثمرش هم خودش بچینه

پس به نطرم به جفتتون ظلم نکن.

من پزشکم و فقط میتونم به ازدواج با یه پزشک فکر کنم، شاید از دور براى ادماى دیگه زندگى سختى به نظر بیاد ولى براى منى که با عشق اومدم تو این رشته تصورشم لذت بخشه، دو تا آدم هدفمند که میتونن با برنامه ریزى از تک تک لحظاتشون استفاده کنن، با هم برا تخصص درس بخونن، با هم رزیدنت شن (یه رشته که دیگ نور على نور) با هم برن طرح تو یه شهر درب و داغون تو یه خونه ى کوچیک عاشقانه زندگى کنن، بچه پدر مادر رو ببینه درس بگیره از تلاش و برنامه ریزیشون و زندگى عاشقانشون، شاید یکى ببینه میگه اینا روانین ولى خب پزشکى فقط یه شغل نیس با همه ى ابعاد زندگیت عجین میشه و براى من به شخصه سخته که این رنج عاشقانه رو با کسى که تو این وادى نیست شریک شم

خلاصه که از این دیدگاه نگاه کنى بسیار هم لذت بخشه، یه لحظه فک کن مثلا رزیدنت سال یکى با شوق بعد ٢٤ ساعت میاى خونه میگى جون یه مریض مالتیپل تروما رو با یه چست تیوپ نجات دادم ذوق دارم زنت بگه هن؟! برا من که سخته

در مورد بچه هم من میگم یدونه براى بقاى نسل بسه زندگیمونو پاش میریزیم قصد مهدکودک راه انداختن ندارم راستش

من یه همکاری داشتم مهندس بود با یه پزشک ازدواج کرد چشم و هم چشمی خانومش بیچارش کرد، توقعات خانمش خیلی خیلی بالا بود،

بهش گفتم خوب شاید خانم تو اینجوری باشه همه پزشکا اینجوری نباشن، گفت چون همکارای پزشک خانمم وضع مالیشون خوبه خواه ناخواه رو هر پزشکی تاثیر میذاره. همشون شاسی بلند داشتن خانم اینم کاری کرد این همکار ما با هزار بدبختی شاسی بلند خرید در حالیکه اصلا چنین درآمدی نداشت. و خیلی مسائل دیگه. کلا داره زجر میکشه روزی ۱۰ بار به من میگفت ازدواج نکن. بعدشم شیفت شبم هست.

الان دخترای شاغل چندان مناسب زندگی و بچه داری و این داستانا نیستن چه برسه به پزشک.

این همکارما به معنی واقعی کلمه بیچاره شد.

۳۵ سالشه ولی نگاهش میکنی انگار ۵۰ سالشه.

شما پزشکا که مشکل مالی ندارید برو دنبال یه خانه دار.

سلام

اول که پستتون رو خوندم میخواستم نظر خودم رو درباره صرفا موضوع پستتون بنویسم و راهنمایی که از دستم برمیاد انجام بدم ولی پشیمون شدم. میدونین چرا؟

وای بر ما

یعنی چی که من فقط به عنوان شغل به پزشکی نگاه میکنم؟؟؟؟؟؟؟ ببخشیدا خیلی بیخود. مگه الکیه. روزی که رفتین توی این کار و این رشته رو انتخاب کردین باید بدونید که پزشکی با جون و روح و روان و بدن ملت سر و کار داره. اگه غیر از اینه حاجی بازاری بشید بهتره.

وای بر ما که پزشکان این مملکت از جنس شما هستند. وای بر ما که خودمون بدنهامونو دندونهامونو پوستهامونو دادیم دست یه مشت پزشک ناشی لاشی و الانم که نوبت به بچه هامون داره میرسه باید بفرستیمشون زیر دست شماها.

یه زحمت بکشید اول تکلیفتونو با رشته مقدس پزشکی روشن بکنید بعد برید دنبال همسر و همسریابی و این حرفها.

ببخشید واقعا الان به هم ریختم از این جمله شما. کلا ناراحتم. وای به مملکتی که پزشکش به پزشکی فقط به عنوان شغل نگاه کنه. همین چند وقت پیش رفتم پیش یه دندونپزشک سر ظهر بود حتی یه معاینه خشک و خالیم نکرد. خیال داشت التماسش کنم. دیدم این یارو اصلا فقط فکر اینه که یه پولی از ما بچاپه و تعطیل کنه بره. خلاصه سرتونو درد نیارم. رک و واضح و مستقیم بهش گفتم اصلا دندونپزشک مسوولی نیستین و بعدشم چند روز گشتم تا یه پزشک خوب پیدا کردم. هزینه ای که میخواستم بکنم پیش اون کردم و حالا خیلی راضیم. اون پزشک منفعت طلبی که گفتم حاضر نبود یه دونه دندون منو پر کنه ولی وقتی گفتم میخوام بلیچینگ هم بکنم برگشت گفت اره حتما بیاید پیش خودم. چون میدونست پول خوبیه مانتوشو از تنش دراورد روپوش پوشید که سریع معاینه کنه و نوبت بزنه. گفتم ببخشید همین یه دقه پیش واسه پر کردن یه دونه دندون که شال کلاه کرده بودی بزنی بیرون که وقت نداری. چی شد حالا که وقتی سه میلیون پول بلیچینگ میخواستم بدم فوری شال کلاهتو درآوردی. یعنی طرف میخواست آب شه بره توی زمین. از رو هم نمیرن که.

خدا کنه شما از این جور پزشکها نشی فقط. یعنی چی که به پزشکی فقط به عنوان شغل نگاه میکنم. وااااااااااای اعصابم خورد شد

مطمئن باش ترسات درسته 

کسی که تو این دوره زمونه پزشکی میاره یعنی همش درس خونده و میخونه و تا حالا دس به سیاه و سفیدم نزده (حالا ممکنه چند درصدی استثنا و نخبه باشن بدون درس خوندن قبول شده باشن)

و به هیچ وجه هم نمیاد این همه تلاشش رو بزاره کنار و بشینه خونه 

کم کمش در روز ۸ ساعت رو باید سر کار بره 

نمیشه هم بگیم نره چون خودتون هم میدونید پروسه درسه و طرح پزشکی طولانیه تازه اگه تخصص نخواد بگیره 

و تا پایان تحصیلاتش ۳۰ سالتون میشه 

و خوب ادم جوون حوصله بیشتری برا بچه داره 

به نظرم بری یه دختر خونه دار یا از پیرا پزشکی ها بگیری و اون دیگه سر کار نره خیلی بهتره 

من خودم جرو کادر درمانم 

و تمام این هارو از نزدیک دیدم 

و از خودم چیز الکی نمیگم 

ازدواج پزشک با پزشک یعنی پیشرفت علمی 

کم پیش میاد بچه هاشون نرمال باشن 

علیک سلام 

بستگی به دختری داره که انتخاب می‌کنید، من اوایل میگفتم کار و درسم خیلی مهم تر از خانوادمه، کلی هم سر این با نامزدم کنتاکت داشتیم، یه بار که باهم حرفمون شد بهم گفت ببین 20 سال بعد کدوم یکی از لوح تقدیرها و رتبه ها وقتی ناراحتی میان بغلت میکنن و دلداریت میدن، دیدم راست میگه، یه مدت که گذشت و به نظر خودم عاقل تر شدم دیدم واقعا خونواده ارزشش بیشتره، الان هم واسه تخصص میخوام یه رشته آسون بخونم که بتونم به بچه هام و شوهرم و زندگیم برسم، اصلا دوس ندارم بچه م شیر خشک بخوره یا دچار خلأ عاطفی بشه، دوس ندارم از همسرم دور باشم، با اینکه نه خونه داری بلدم نه آشپزی و نه هیچی ولی همه رو میخوام از نامزدم یاد بگیرم، دلم میخواد یه زندگی عادی داشته باشیم باهم، البته نمیدونم سطح درسی شما و خانم چجوریه، چون ما دوتا به شدت جاه طلبیم و رو موفقیت خیلی حساسیم یکم برامون سخته ولی اگه مثل ما نباشین راحت تر میشه براتون، باهاش صحبت کنید ببینید مدلش چجوریه، فکر نکنم دیگه کسی بدتر از من باشه درمورد عدم تعلق خاطر به خانواده ولی الان می بینید که عوض شدم، اگه مثل منِ سابق هم بود اون جمله نامزدم رو بهش بگین، رو من که خیلی تاثیر داشت،

یکی از دوستام هست، مامان خودش پزشکه و خودشم که دانشجوی پزشکی میگه دوس دارم پنج تا بچه داشته باشم و فقط به اونا برسم

فکر کنم خیلی حرف زدم 

فقط خواستم تجربه م رو بگم 

ان شاء الله که موفق باشید

چرا علاقه مند شدید به همکلاستون؟ ایشون چه ویژگی هایی دارن مگه؟

یکی از دوستای من پزشکه ولی تخصص نخوند و مطب هم نزده فقط یه ساعت محدود میره درمانگاه و خودشو درگیر کارش نکرده 

ترخدا ببینید چی میخوان تحویل جامعه بدن . میگه به پزشکی به چشم شغل نگاه میکنم . یعنی خاک بر سر اون سیستم آموزشی که تو رو تحویل دانشگاه داده و بعدش هم میفتی به جان مردم بدبخت . از الان نگاهش رو ببینید . شرم آوره . 

سلام 

شاید خودتم رفتی سرکار، دلت خواست زیاد کار کنی.

اونم به خاطر پولش 

اما باید وقت داشته باشی که خرجش کنی؟! 

به خانومت هم موقع آشنایی بگو من دوست دارم همسرم این مدلی باشه.

من رفتم یه دندون عصب‌کشی و پر کردم، گفت ۱۷۰۰ !!!!

رفتار بدی هم برای پرداختش باهام داشت

بیمه تامین اجتماعی هم الکیه هیچ جا استفاده نمی‌شه

دکترا اینجوری شدند...

سلام ببین داداش ما اینجا حتی دندون پزشک داریم تا اقوامون که حتی ترشی هم میندازه و کلی کارهای دیگه که تعجب میکنی و یا کلی ادم میشناسم که بخاطر مدرک تحصیلیشون ارشد و دکترا حتی اگه بخوای باهاشون حرفم بزنی درست محلت نمیذارن از پز و افاده زیادشون و یا جواب سلامتم نمیدن خداییش ینی درحد خودشون نمیبینن اینکارا رو شما هم احتمالش خیلی زیاده که خانومتون بخاطر پزشک بودن بعضی کارارو درحد خودش نبینه مثه پخت و پز و خانه داریو اینا ولی درکل بستگی به طرف داره خداییش دکتر میشناسم اقدر خاکی و متواضع هست که اگه ندونی دکتره بهیچ وجه به مخیلت نمیرسه که ایشون دکتره من پیشنهاد میکنم چون بعدا پشیمون نشید با ایشون اشنا شید و حرفاتون رو بهشون بزنید که هدفتون از زندگی چیه شاید قبول کردن کسی چه میدونه موفق باشید

سلام

داداش مگه نمیدونی به پزشکای عمومی تقریبا دیگه مجوز مطب نمیدن

الان نصف مراکز دولتی مراکز بهداشت و بیمارستان ها خالی شدن چون پزشکای عمومی حاضر به کار کردن به ازای چندغاز حقوق دولتی نیستن ، همون حقوق اندک رو هم قطره چکانی بهشون میدن و کارانه ها بیشتر از یک سال پرداخت نشده

پس شما خواه ناخواه مجبور هستی تو مرکز دولتی کار کنی و حق مطب نخواهی داشت

معنیش اینه که نمیتونی روزی 4 ساعت کار کنی بلکه موظف هستی حداقل 44 ساعت در هفته کار کنی به شرطی که شیفت اجباری و بیتوته نداشته باشی که در این صورت تایم کاریت بسیار بیشتر هم هست

البته کمتر از این هم کار کنی دل مخارج زندگیت کم میاری و مجبوری کار کنی

خانم هم اگه پزشک عمومی باشه و نخواد تخصص بخونه شرایطش همینه

ضمنا دو سال طرح اجباری رو هم در نظر بگیر که ممکنه تو رو تبعید کنن یه گوشه از کشور و زنتو یه گوشه دیگه

تجربه نشون داده کمتر زوج پزشکی تونستن این جدایی دو ساله رو به سلامت پشت سر بذارن و آسیبی به رابطه شون وارد نشه

تصور میکنم هنوز دانشجوی ترم پایین هستی و تصورت از پزشکی و شرایط کاریش و درآمدش تحت تاثیر قلمچی و تبلیغات اشتباه جامعه س

برای یه دانشجوی پزشکی اگه با واقعیت ها آشنا باشه مشکلات و دغدغه ها به قدری زیاد هست که مشکلی مثل شیر خشک خوردن بچه توش گمه

بهتره فعلا به مشکلات اصلی فکر کنی 

به این فکر کن که چطور قراره تا 30 سالگی از پدرت پول تو جیبی بگیری

به اینکه بعد سالها زحمت و سختی و شیفت و بدبختی تازه باید بری سربازی و برای یه افسر بی سواد پا جفت کنی

اصل ازدواجت رو هواس تو الان مشکل این شده که بچه ت در آینده میره مهد کودک یا نمیره؟

ازدواج دو پزشک هم تقریبا هیچ وقت موفق از آب در نیومده 

در کل شل کن و زیاد سخت نگیر

توقعاتتو بیار پایین 

جزو خوش بخت ترین و موفق ترین دوستام اونایی بودن که جفت مادر و پدرشون پزشکن خیلی شرایط مالی و فرهنگی ایده آلیه به نظرم.

سلام. تو اطرافیانم این موارد رو زیاد دیدم ولی خب شما میتونین برید صحبت کنید شاید واقعا زن زندگی باشه یا انتخابش این باشه که فقط صبح ها کار کنه و بقیه اش با خانواده باشه .یا از قشر داروسار و دندان پزشک همسر انتخاب کنید 

اولا خدمتتون بگم که

*سلام* اول پسستون رو فراموش کردید

سلام

دخترای پزشکی هم ی جامعه اماری کوچیک از کل دختران

همه جور دختری هم توشون هست

سرد و خشک و بی ذوق دارن شاداب با روحیه پرانرژی هم دارن

متواضع و افتاده دارن مغرور و از خود راضی هم دارن

سوال کننده محترم 

شما ک خودتون دانشجوی پزشکی هستید مطمئنن میبینید که همه ی همکلاسی های خانمتون ی مدل نیستن❗️

یا

الان کل پسرای کلاس شما طرز فکرشون ی جوره یا ی مدل زندگی رو دقیقا ترجیح میدن 🤔

یا مثلا خیلیا میگن دانشجوها پزشکی اینو میخورن

اونو میکشن

ک بیشتر درس بخونن بیشتر بیدار باشن  

آیا همشون واقعا معتادن🤔

هر کدوم از مشاغلو درنظر بگیرید خانمایی توش هستن  که ب کار کردن زیاد علاقه داشته باشن حالا به هر دلیلی..

اصلاهم  سرزنش کننده نیست بلخره هرکی ی هدفی برا زندگیش داره یا ی مدل زندگی رو دوس داره

مثلا ی خانم معلم میشناسم ک از این آموزشگاه به اون آموزشگاست صرفا برا درآمد 

یا یکی از اقواممون تعریف میکرد میگفت یکی از خانم معلمای همکارش دوشیفت مدرسه اس با اینکه دوقلو کوچیک داره میگفت دلیلشم این بود ک حوصله بچه هاشو نداره صراحتا هم پیش همکاراش گفته بود🤭🤕

آیا میشه گفت همه معلما اینجورن خوب مسلما نه!!

یکی از اقوام ما از ۶ماهگی بچش مهد میزاشت با وجوداینکه کوچیکترین نیاز مالی نداشت

میگفت تو خونه افسرده میشم نمیتونم بیکار بمونم

پزشک  هم نبود اتفاقا!!!

در مقابلش عروس عمم پزشک هست دقیقا ۳سال و نیم بعد ب دنیا اومدن بچش فقط تو خونه موند بچش بزرگ کرد

اصلا هم نگفت ک این همه سختی کشیدم برا قبولی کنکور و علوم پایه و پره و هزار جور امتحان دیگه‼️

بچشم از سابقه و مدرکش براش مهم تر بود

پزشک خانم  هم میشناسم توی ی شهر کوچیکی که اونجا شناخته شده مونده و همسر بچش توی ی استان دیگه زندگی میکنن با اختلاف زمانی ۱۶ساعت🤐

همونطور ک قبلا هم گفتم ب نظرم هیچ کدومشون هم قابل سرزنش کردن نیست  

هر کسی ی سری روحیات و اخلاقیات داره وارد هر شغلی هم بشه اونا رو تا حد زیادی حفظ میکنه 

من خواهرم جزو ۲.۵درصد کشوری پره هست و استریته

اما نمیخواد تخصص بگیره

میگه میخوام به خونوادم برسم بچه دار شدم وقتی بچم قرار بود شروع ب تحصیل کنه منم همراش تخصص بگیرم هم بزرگ شده دیگههه

هم تلاش منو میبینه اونم تلاشش بیشتر میشه 

خودمم دانشجوی پزشکی ام (قابل توجه کاربرMMM اینجا پزشک بودن افتخار نیست که بیای بگی من پزشکم

از نظرات بقیه دوستان تو همین پست صحت حرفم کاملا مشهوده

چرا ک پزشک بودن یعنی قراره ب قول کاربر سارینا اگ با همکارت ازدواج کنی بچه هات عقب مونده و منگل دربیان

ب قول بهلول دیوانه همسرت باید قید آرامش با تو رو توی زندگی مشترک بزنه چون تو ترسناکی🧟‍♀️👻

زامبیی هیولاییی و خون آشامیییی👹😈

به قول کاربر پویا پسر جنوب بچه هات قراره تو خلا عاطفی بزگ شن و عقده ای بار بیان...

اینهمه صفت بد توی ۱۱تا نظر بوده پس دلیل بر افتخار بودن نداره دوست گرامی )

کثیف و شلخته هم نیستم به جون بابام

بخدا تک بعدی هم نیستم 😿

به همه رنگا از سیاه بگیر تا سفیدم دست زدم😶

نظر شخصی خودمم این هست 🎤

اگ ی روز ازدواج کردم اولویتم در هر صورت زندگی مشترکم باشه یعنی

وقتی ازدواج میکنم ک بپذیرم قبل اینکه ی پزشکم

یک عدد خانم خونه هستممم

اگه ی روزی هم لطف خدا نصیبم بشه و مادر بشم

اولا اینو کامل میپذیرم ک مهم ترین وظیفه ام رسالت مادریمه  

به هیچ عنوانم کوچیکترین کوتاهی در حق بچم نمیکنم 

اتفاقا همیشه دیدگاهم اینه ک ی بچه رو فقط باید وقتی  دست کسی سپرد ک ب این توانایی رسیده باشه ک تشخیص بده اون شخص باهاش رفتار درستی داره یا نه 

به اندازه کافی هم تو زندگیم درس خوندم و تو اجتماع بودم ک چن سال وقفه و تو خونه بودن هیچ تغییری ب حالم ایجاد نکنه..

همه هم کل فکرشون پول نیست ک چن ساعت بیشتر موندن تو مطب رو ب خونوادشون ترجیح بدن!!!

اینا رو هم نمیگم ک شما بگید

 وااااااای چه دختر خوبی

چون شما نه میشناسید نه  حتی اسم واقعی منو میدونید 

بازم میگم هر کسی ی سری اخلاقیات و روحیات داره ک اونو حفظ میکنه حالا تو هر جایگاه و سمتی باشه

در مورد عمتون هم شاید ایشون ب این مدل علاقه داشتن و خودشون همسرشون از این مدل زندگی لذت میبردن هر چند از نظر شما کاملا غلط باشه

مثلا ما خودمون توی بخش کاردیو رزیدنت زن و شوهر داشتیم 

همشم بالا سر بیمار بحث میکردن ک تشخیص کدوم درست هست برا ما ک خیلی جالب بود😃

خودشونم بیشتر وقتا خندشون میگرفت

اما ما جرات نداشتیم بخندیم اصلااااا😑

خلاصه اونا هم ب نوعی لذت میبردن شدیدا هم پشت هم بودن اتفاقا⛰🏔🗻

یا مثلا خواهرم تعریف میکرد( چون زیادتوی محیط بالینی بوده از تجربیات ایشون میگم) ک استاد بخش اطفالشون با مادرایی ک به بچه هاشون از اول شیر خشک میدادن  دعوا شدید میکرده و میگفته ک من خودم زمانی ک بچم شیر میخورده براش شیر خودمو فیزیز میکردم ک شیر مادرشو بخوره با اینکه اون زمان دانشجو تخصص بوده😶

شخصا مادر خانه دار میشناسم ب بچش شیر نداده صرفا ب این دلیل ک خدایی نکرده استایلش بهم نریزه😶

اینا هم هیچ کدوم دلیل برتر بودن یکی بر دیگری نیست

فقط نشون میده آدما طرز فکرشون زمین تا آسمون فرق میکنه

حالا هر شغلی هم که میخوان داشته باشن

یا اصن نداشته باشن

اصلا هم اینجور نیست ک پزشکا خونه داری آشپزی بلد نباشن یا بقول یکی از کاربرا دست ب سیاه سفید نزده باشن اونا هم آدمن مثل همه ی دخترای دیگه

 خونه زندگیشونم کثیییییف نیسسست بخدااا 

در کل

ب نظرم الی خانوم حجت بر این پست تموم کرده بودن 😏

فقط باید ببینید خانمی ک شما انتخاب کردید چ طرز فکری داره فقط همین!

کل کاربرای وبلاگ و آقای نجفی هم جمع شن نظر بدن مهم نیست فقط طرز نگرش اون دختر خانم مهمه ک اولویتش توی زندگی چی هست👌✨

🌹🌹خیلی ممنووون اگ وقت گذاشتید کامل خوندید🌹🌹

سلام خب چرا اینارو به خودش نمیگین؟باید با خودش حرف بزنین بگین اقوامتون چجوری بودن و دوس ندارین به اون حالت دچار شین.من تو دور بریام پزشک نداشتم والا.ولی خب پزشکا کلا پرکارن فک نمیکنم از شون بشه انتظار داشت غذای خونگی بپزن و بتونن هرروز پیش بچه هاشون باشن نه فقط پزشکا بقیه شغلای بیمارستانی مثل پرستاری هم همینطوره.اصلا امکان نداره یه زن وشوهر که پزشک باشن مثل مردم معمولی بچه داری کنن. کلا هر زن و شوهری ک شاغل باشن نمیتونن مث بقیه مردم باشن  تو این امور.یه پزشکی تو شهر ماست مطب خودش و زنش جفت همن بعد اقای دکتر صبح میاد تا ساعت دوازده مطبه عصرهم از ساعت حدودا شش میاد دیگه تا پاسی ازشب.زنشم همینطوره تازه این فقط مطبشونه عمل جراحیا و شیفتشون تو بیمارستان بماند واقعا برام سوال بود اینا کی پیش همن؟هرچند میانسالن ولی خب حس میکنم تو جوونشونم هیچ باهم نبودن.با دختر فامیل هم موافقم👌باید عشقی کار کرد خیلیا به چشم شغل و پول به پزشکی نگاه میکنن نتیجش میشه دراوردن بخیه بچه چهارساله.کلا اون دسته کارای خاصه ک نمیشه فقط به عنوان شغل بهش نگاه کرد. 

ممکنه خانه دارباشه ولی واسه پز مدرک و کارتو زنت بشه اون همکلاسیت لااقل سواستفاده گرانه وارد زندگیت نمیشه وزبونتو میفهمه . ببین اخلاق طرفت چجوره به این مورد کلیک کن بعضی خانه دارا فقط‌پی قرو فر هستن ولی بعضی مادرای شاغل قدرشناس ترن و خاله زنک بازیای خانمای خانه دار ندارن من باشم میگردم دنبال اهداف مشترک و اخلاق و رفتار مچ با خودم نه عنوان شغلی چه خانه دار چه پزشک منکنه همون خانه دار تورو همچین بجزونه سیرشی از زندگیت ویا پزشک پر تفاهم و شاد باشی باهاش به نظر من طرفتو بسنج نه اینچیزا 

سلام

هر کی اینجا نظری بده باز تاثیری نمیزاره روی نظر اون خانم. 

برید مستقیم و رسمی درخواست بدید، همون اوایل هم دقیق بگید توقعتون از همسرتون چیه(خونه تمیز باشه، آشپزی بلد باشی، بچه رو شیر میدی، شیر خشکم نه، میمونی خونه مهد نمیزاریشون) بعد ببینید ایشون چی میگن

فقط خواهشا ایشون رو از نظر عاطفی درگیر خودتون نکنید

مگه اینکه همینجوری اومده باشه رشته پزشکی که در اون صورت احتمالا به هم میخورید، اگه نه فکر میکنم شما بهتره برید سراغ یه دختر خانم که تمرکزش خانه داریه. اون بنده خدا رو هم بزارید بره با یکی که نخواد همون اول کار راضیش کنه دختری که پزشکی خونده هم زنانگی و مادرانگی داره. 

منم پزشکی نیستم ولی یکی از بزرگترین آدمایی که باهاشون آشنا شدم(هم اخلاق و مهربونیش هم هوشش)  مادرش از شاخه های پزشکی بود و مسئول یک بخش های بیمارستان

پزشکا تو دوره طرح هم میتونن ماشین شاسی بلند بخرن

** **** **** *** * خیلی به دکترا پول *** میدن اونقدری که دیگه بعضیاشون خدا رو هم بنده نیستن چه برسه به اینکه بخوان به شوهرشون بگن بیاد براشون شاسی بلند بخره !!!!

سلام با افکاری که دارید بهتر با هم جنس خودتون ازدواج کنید و هم خودتون و هم ایشان را بدبخت نکنید

بعضی وقتا که بحث پزشکی(و داروسازی و دندونپزشکی)میشه،آدم یه بغض و نفرتی رو از بعضی کامنتا دریافت میکنه.این بغض دلایل مختلفی داره ولی خیلی وقتا منشاش حسادته(دور از دوستان البته).من خودم هیچ کدوم از رشته های بالا رو نمیخونم ولی به نظرم باید در این مواقع فک کنیم که تقصیر این عزیزان نیست که امثال پزشکی تو کشور ما بین رشته های دانشگاهی خیلی شاخه.تقصیر اینا نیست که رشته های خوبی مثل مهندسی تو کشور ما اونقدر بالا نیست.تقصیر سیاستهای اشتباهه نه اینا.الانم این حرفایی که میخوام بزنم امیدوارم از روی حسادت نباشه و صرفا چیزایی که دیدم رو بگم:

ما تو فامیلای نزدیکمون پزشک متخصص نداریم ولی تو فامیل دور و بین دوستام و همکلاسی هام زیاد دیدم.خیلی از این بچه ها زیر دست مادربزرگ و پرستار بچه و خاله و عمه بزرگ میشن این یه مزیت داره چون بیشتر بچه های شاغلین این سه رشته رابطه خیلی نزدیکی با مادربزرگشون دارن چون عملا زیر دست اون بزرگ شدن.ولی مضرات دیگه ای هم داره.مثلا اینکه نیاز عاطفی شون به درستی برطرف نمیشه.مامان من یه دانش آموز ۱۰ ساله داشت که پدر مادرش هردو پزشک متخصص بودن.بچه هه عملا زیر دست مادربزرگه بزرگ شده بود.اون بنده خدا حوصله خودشم نداشت انقدر پیر بود.این دختره هم همش با برادر کوچیک که ۵سالش بود کنتاکت داشت و میزدش.والدیندختره هیچ وقت به مدرسش سر نمیزدن طی دو سه سالی که اونجا بود.کارنامه آخر سالم مادربزرگه میومد می گرفت.دختره همش پیش مادرم گله میکرد.مادر دختره خوب خرج میکرد به مناسبتای مختلف کادوی روز معلم و..ولی مشغله ش اجازه نمی داد به درس بچه ش و مدرسه ش توجه نشون بده.پدره هم که بدتر.یه بار بعد دو سه سال مادره اومد مدرسه مامانم و مامانم از دردو دلای دختره بهش میگه.این خانوم دکتر هم میزنه زیر گریه

یه دوستی خودم داشتم که پدرش داروساز و مادرش کادربیمارستان بود(پزشک هم نبودن)یه بار بابام اومده بود بعد دانشگاه دنبالم گفت چه قدر خوبه که بعد دانشگاه یا مدرسه یکی بیاد دنبال آدم و باهاش از اتفاقات اون روز حرف بزنی.انگار این اتفاق هیچ وقت براش نیفتاده بود.با این که حدود۲۲سالش بود ولی به قول خودش هنوزم خونه به دوش بود و بین خونه خودشون و مادربزرگشون در رفت و آمد.با این سبک زندگی بزرگ شده بود و یه سری از وسایلش اصلا خونه مادربزرگه بود.

تنها بچه پزشک متخصصیکه دیدم و به نظرم مشکلی نداشت یکی از همکلاسام بود که پدرش یه پزشک خیلی معروف بود.ولی مادرش خونه دار بود.پدرش فوق تخصص مادرش دیپلم.اینکه چطور این دوتا با هم ازدواج کرده بودن الله اعلم.البته پدره هم برا بچه هاش وقت می ذاشت.بعضی وقتا دختره رو میبرد کلاس درسی بعضی وقتا میبرد قلم چی و حتی برای قلم چی عکس هم میگرفت(اونایی که قلم چی رفتن میدونن چی میگم)

خلاصه اینکه باید قبل ازدواج همه چی رو روشن کنی.البته اینجوریهم نباشه که فقط از طرف انتظار داشته باشی و خودت هیچ کاری برای تربیت بچه نکنی.من خودم اگه پزشک بودم احتمالا دوسال اول به دنیا اومدن بچه اصلا کار نمی کردم دوسال بعد هم کارسبک برمیداشتم.خلاصه اینکه اگه نمی تونید از بچه خوب مراقبت کنید اصلا بچه دار نشید

با همکارت ازدواج کن،پزشکانی که با غیر پزشکان ازدواج می کنند خودشان را حیف کردن،چرا اجازه میدهی یه نفر بیاید بدون هیچ تلاشی ماحصل رنج و زحمت تورا تصاحب کند،درامدو پول،اعتبارو عنوان،پرستیژ،دانش و تخصص،همه دارایی های تو بیشتر در خدمت همسرت قرار می گیره تا خودت.جون به لب شدی تا تونستی دکتر بشی اون وقت یه نفر مفت میاد درکنار تو قرار می گیره عنوان خانوم دکتر می گیره.تازه این خانوم های پزشک خیلی هم زرنگ و اکتیو هستن تو تمام مسایل زندگی،زرنگ نبودن که نمی تونستن دکتر بشن،دختر پزشک هم همون کارهایی که یه زن خانه دار انجام میده انجام خواهد داد از قبیل زایمان،بچه داری،همسرداری،خانه داری،با این تفاوت که این تحصیلکرده و پزشک هست،نیروی متخصص هست،درامد و پول دارد،شان و منزلت والا دارد،اهل علم و کتاب و مطالعه هست،چیزهایی که زن خانه دار ندارد.و هم شان و هم رتبه خودت هست و حاضر خور نیست.خودشم همه چیزهایی که تو داری را داره.و تو بغل تو ره صدساله را یه شبه نرفته.

راستش منم دانشجو پزشکی هستم و استدلالم برای ازدواج با پزشک خانم ، اینه که واقعا آدم تو این رشته پرتلاش بار میاد، بدم میاد از دخترایی که دست به سیاه و سفید نزدن و همش درگیر مسایل جانبی بودن و خوردن و خوابیدن و انتظار  دارند با یک مرد همه چی تمام ازدواج کنند ، نمیشه که ، البته تلاش فقط تو درس نیست می‌دونم ، یک خانمی که تو کارش موفق بوده و بجایی رسیده بسیار پیش من با ارزش تر از دختری که انتظار داره شوهرش همه شرایط رو مهیا کنه ،بعدشم نباید انتظار داشت که دختر خانم بعد از این همه سال تلاش و سخت کوشی و شب بیداری بیاد ور دل شوهرش و کار مرتبط با رشته اش نکنه ، و آخرین نکته که پول خیلی مهمه ، چه شعارشو بدیم چه ندیم الان اکثر کاربرای این سایت خودشون دنبال خانم حقوق بگیر هستند ، لطفا احساسی به قضیه نگاه نکن و واقع بین باش 

موفق باشی

سلام 

نگرانی شما بی مورده

من مادرم خانه دار بودند پدرم هم کارمند مادرم بیماری وسواس و بسیار عصبی پدرم هم موجی به خاطر جنگ بودند و به من هیچوقت محبت عاطفی که نشد هیچ فحش و ناسزا و کتک و....اینا هم بهم میرسید...

ولی خب من عاقل بودم این محبت گمشده را در پیش معلم ها و بعد هم خدا پیدا کردم در صورتی که الان خداروشکر میکنم که منبع عاطفی من خدایی هس که ترس از دست دادنش نیست

شما هم نگران بچه هات نباش خدا از قبل فکر همه جاشو کرده روزی اون بچه شامل بعد مادی معنوی عاطفی میشه که خدا برای هر انسانی در نظر میگیره تنها کاری که شما باید بکنی

۱با کسی که دوسش داری ازدواج کن و نزار حسرتش به دلت بمونه

۲بچه هات رو عاقل والبته عاشق خدا بار بیار(که خودت اول همه باید این دو ویژگی رو داشته باشی تا بتونی یاد بدی) 

۳موقع هایی که کنارشون هستید دل به دل بچه ها و همسرتون بدید و باهاشون صحبت کنید

امیدوارم به دردتون بخوره و ازدواج خوب و فرزندان نیکو روزی شما بشه شغل پدر و مادر در اغنای بعد عاطفی هیچ تاثیری ندارد.یک وقت کسی پدر و مادر مهربونی نداره به جاش خدا بهش یه دوست خوب میده یه معلم خوب میده یه همسر خوب میده یا اصلا خدا خودشو به طرف میده خدا از شما نگران تره نسبت به بنده هاش!

و به این فکر کنید که شما حتی اگه پزشک هم نمی بودید باهر شغلی یک روزی میمیرید و بچه شما یتیم میشه و بعد عاطفی نخواهد داشت ولی این طور نیست کما اینکه خیلی ها یتیم هستند و بعد عاطفی و روحی روانیشون از من و شما غنی تر و قوی تره...چون فقط محدود به پدرومادر نمیشه

(الان همین کامنتی هم که من برای این پست گذاشتم روزی بوده که خداوند از قبل برای شما کنار گذاشته بود وگرنه هیچگاه شما نمیتوانستید به این پست و به این کامنت برسید!)

سلام 

دوست نداشتم هیچ پاسخی به کسی بدم و بحث رو منحرف کنم

اما برای حفظ ابروی همکاران آیندم لازم دونستم پاسخ بعضی از دوستان رو بدم. 

بنده وقتی میگم پزشکی برای من یه شغله به این معناست که اولا باید درامدش حلال باشه باید اونقدر درس بخونم که بتونم بیماری مردم رو درست تشخیص بدم.

اگر کسی هزینه ی درمان نداشت همون طور که یک رستوران دهر باید به فقیرا غذای ارزونتر بده یا یک راننده باید از ندار ها کرایه کمتر بگیره منم رعایت حال بیماران را خواهم کرد.

اما دلیلی نمیبینم تا ۲ نصف شب تو مطب مریض ببینم به اسم خدمت به مردم. مسلما خونواده خودم در اولویت هستن. 

خدارو شکر اونقدر پزشک هم زیاد هست این روزا که کسی به خاطر تعطیل بودن مطب یکی جونش به خطر نیفته.

سلام 

دوست نداشتم هیچ پاسخی به کسی بدم و بحث رو منحرف کنم

اما برای حفظ ابروی همکاران آیندم لازم دونستم پاسخ بعضی از دوستان رو بدم. 

بنده وقتی میگم پزشکی برای من یه شغله به این معناست که اولا باید درامدش حلال باشه باید اونقدر درس بخونم که بتونم بیماری مردم رو درست تشخیص بدم.

اگر کسی هزینه ی درمان نداشت همون طور که یک رستوران دهر باید به فقیرا غذای ارزونتر بده یا یک راننده باید از ندار ها کرایه کمتر بگیره منم رعایت حال بیماران را خواهم کرد.

اما دلیلی نمیبینم تا ۲ نصف شب تو مطب مریض ببینم به اسم خدمت به مردم. مسلما خونواده خودم در اولویت هستن. 

خدارو شکر اونقدر پزشک هم زیاد هست این روزا که کسی به خاطر تعطیل بودن مطب یکی جونش به خطر نیفته.

یه نکته ی مهم 

من خودم که اینجوری م - شما یه ملاک خاصی مد نظرته 

اول بسم الله شروع نکن به گفتن اینکه من فلان می خوام من بیسار می خوام 

بلکه اولش بپرس در رابطه با این مسئله نظر شما چیه ؟

مثلا شما به مادر شدن فکر کردین !؟ خب بنظر شما یه مادر خوب باید چطور باشه ؟ دوست داری چطور مادری باشی برای بچه هات 

ببین اصلن نظر خود طرف چیه ؟

یوقت ممکنه آدم پیشفرض بده به طرف مقابل - اونم برای از دست ندادنش وانمود به موافق بودن کنه

و اینکه من فلان می خوام من بیسار می خوام یکمم حالت خوبی نداره - بقالی که نرفتیم شروع کنیم به سفارش دادن 

به طرف فرصت بده افکارشو بیان کنه - اجازه بده خودشو بهت بشناسونه بعدا در موردش قضاوت کن و تصمیم بگیر

شما فقط به بحث جهت بده . گفتگو رو ببر سمت مسائلی ه برات سواله

مثلا بحث بچه - تربیتشون وقت گذاشتن براشون و ...

کارهای خونه - برای خونه وقت گذاشتن 

نقش های مختلف یک زن - همسری مادری و خانم شاغل - حتی دختر خانواده ش هم هست. چطور بین اینا می خواد بالتنس برقرار کنه ؟

و ...

سلام دکتر بعد از این 

من کاری به پستت ندارم ولی یه خواهش ازتون دارم. پس فردا که دکتر شدی ، مردونه هوای هموطناتو داشته باش. به هر قیمتی فکر جمع اوری ثروت نباش. بخوای نخوای درامدت خوب میشه . کمی هم به دنبال این باش که یکی بهت بگه خدا پدر مادرت رو حفظ کنه که همیچین دکتری تحویل جامعه دادن..

نیم نگاهی هم به مردمی داشته باش که تو این گرونی تا کارد به استخونشون نرسیده نمیان دکتر یعنی وسعشون نمیرسه بیان دکتر..

در نهایت اینکه مالیاتتم عین بقیه مردم بیا بده و به فکر فرار مالیاتی و گرون کردن مبلغ ویزیت برای جبران مالیات نباش..

مطمئنم اگه اینجوری زندگی کنی خدا به زندگیت برکت میده و عاقبت بخیر میشی..

این زیرم لینک مصاحبه یه دکتر رو میزارم که اخبار باهاش مصاحبه کرده بود. اینم ببینی بد نیست :(دکتر رضا جباری)

https://www.aparat.com/v/6mpwa/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86_%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81_-_%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C_%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7_%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C

مملکت به پزشک نیاز داره اما بیشتر از اون به پزشک دلسوز احتیاج داره..

تا چند سال اینده با گروهی از پزشکان جوان روبرو خواهیم شد که به افرادی که باید بهشون خدمت ارائه بدند، به چشم اسکناس و پول نگاه می کنند، شما سوال کننده هم وقتی پول زیر زبونت مزه کرد، متوجه میشی فقط 4 ساعت میخوای کاری کنی، یا فقط 4 ساعت میخوابی ، تا بقیه زمان رو بچاپی! امیدوارم از این دسته نشی ولی جریان غالب تو رو به این سمت خواهد برد...

راس گفتینا😂😂

باسلام.من اصلا کاری به رشته ی پزشکی ندارم.روی سخنم کلا با خانومهای شاغله.خانمهای شاغل زیااادی دیدم که مدیر و مُدَبر بودن و هم به شغلشون میرسیدن هم به خونه زندگی و بچهاشون و غذا و... و بالعکس خانومهای خانه داری که اینقدر خونشون و اتاق خوابشون نامرتب بود که اصلا نمیشد تو خونشون قدم برداری.خدا شاهده مادربزرگم یه مستاجری داشتن که توی اتاق خوابشون به ارتفاع نیم متر وسیله بود از لباس و سشوار و پیچ گوشتی بگیر تا...

پس به نظرم خانمی که مرتب و با سلیقه باشه چه شاغل باشه چه خانه دار همیشه خونش مرتبه و زندگیش نظم داره.

زیاد شور نزن بابا 

فشار خونت میره بالا سکته میکنی یهو میبینی که ره صد ساله رو یه شبه تو گور طی میکنی خخخ

ملت عزیز برای بار هزارم میگم پزشکی تو کشورای پیشرفته فقط و فقط یه شغل معمولی هست اینجا زیادی بهشون بها دادن . 

مطمئنم بچه های رشته پزشکی حتی یه واحد از درسهای ما مهندسی ها رو هم نمی تونن پاس کنن . برای پزشکی فقط میخواد آدم حفظ کنه و حفظ کنهو تکرار کنه که اینو ربات هم میتونه انجام میده  بجز موارد عظیم جراحی بقیه مواردی که دکترا انجام میدن پرستار هم بلده هیچ تخصصی هم نمیخواد

. من وقتی میرم  مثلا مطب دکتر پوست از خودشم بهتر میتونم نسخه بنویسم اگه این دکترا به فکر درمان مردم بودن که یه نسخه رو واسه هزاران نفر تکرار نمی کردن . هیچ تحقیق و پژوهشی انجام نمیدن فقط تکرار مکررات قبلی و پر کردن حساب بانکی . من به شخصه تعداد پزشکان مورد قبولم کمتر از انگشتان دستمه آخه تویی که واسه ویزیت بیمار 5 دقیقه هم وقت نمیذاری بعد میای 60 هزار تومن خالص ازش میگیری این میشه انصاف ؟؟؟ حتی گوششون رو اینقدر زحمت نمیدن که به حرفات گوش بدن بعد نسخه بنویسن . 

من اگه رشته پزشکی رفته بودم جای مهندسی در قبال پول هنگفتی که ماهانه از مردم بیچاره میگرفتم خودم رو مسئول میدونستم و سعی میکردم روشهای درمانی جدید رو بررسی کنم . نه همش فکر حساب بانکی و تجارت و ساخت و ساز باشم . بگذریم خدا اون دنیا از حق مردم نمیگذره 

محض اطلاع  شما رشته های مهندسی از مغز شون استفاده می کنن . حتی ما  امتحاناتمون اپن هست یعنی خود کتاب هم برای پاسخ به سوالات کافی نیست و باید ذهن قوی داشته باشی که مسائل رو حل کنی . حالا خود دانی 

اگه راست میگی تو کشورای پیشرفته منم منم کن اون موقع میفهمی که درس یعنی چی 

یه حس عجیبی بهم میگه سوال کننده این پست:

۱. دانشجوی پزشکی نیست

۲. پسر نیست و دختره

و بسیار ناشیانه پرسیده سوالش رو. بیشتر انگار از پزشکان و شرایط زندگیشون عقده ای داشته و خواسته با این سوال خالی کنه.

خوب مشخصه کسی میتونه ی پزشکو راهنمایی کنه که یا خودش همچین رشته ای خونده یا یکی از نزدیکانش

مثلا تو پست طراحی وب سایت و این چیزا کسی نظر میزاره ک خودش سررشته داشته باشه یا تو پستی ک از متاهلا سوال پرسیده بشه اکثرا متاهلا جواب میدن

بعد حالا اگ یکی تو فضای مجازی دروغ بگه چیزی نصیبش میشه 

مثلا الان من بگم من فوق تخصص مغز و اعصاب دارم آیا تو دنیای واقعی اینجور میشه؟

در کل با نظر آسمان آبی موافقم

 سلام به همگی
کاربر 💫Setareh از خوندن نظرتون لذت بردم..باهاتون کاملا موافقم ..امیدوارم هر جا هستید موفق باشید 🌷
به نظرمنم تو هر قشری هر مدل ادمی پیدا میشه..
و این طرز تفکر ک زوجایی ک هر دو پزشک هستن بچه هاشون عقده ای بار میان خیلی اشتباهه ... متاسفانه ما تو اقوام دور و نزدیک پزشک نداریم اما خاله ی خودم فوق لیسانس زمین شناسی داره و تو یه شرکت خصوصی کار میکنه همسرشم همینطور .. همکارن .. یه پسر ۸ ساله دارن .. میتونم بگم تقریبا خالم بعد از بدنیا اومدن پسرش فقط ۱ ماه سرکار نرفت .. بعد از اون این بچه همش تو راه مهدکودک و خونه مامان بزرگ دس ب دس میشد .. الانم ک بزرگتر شده تا ساعت ۳ تو مدرسه اس بعدشم ک کلاسای فوق برنامه و فلان و بهمان ... چرا ؟! چون ک خالم و همسرش هردواز صب تا ساعت ۶ غروب سرکارن ..و کسی نیس ک پیش بچه باشه .. با اینکه حتی اونا پزشک هم نیستن . پس این چیزا فقط برمیگرده ب هدف و اولویتهای خود ادما .. ربطی هم ب شغل نداره .. البته این موضوع رو هم نمیشه کتمان کرد پزشکی سختیهای خودشو داره . درسهای سنگین . شیفت های طولانی و غیره ک ممکنه بقیه شغل ها نداشته باشن اما باز هم اینجوری نیس ک ی خانم دکتر نمیتونه مادر خوبی باشه .

سلام دوستان

بالاخره من متوجه نشدم دقیقا نسبت به چی و کی حسود هستم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!1

به دخترها و زنها همجنسهای خودم؟

به پزشکها؟

به معلمها؟

آخه چرا انقدر سطحی و غیرعقلی نظر میدید بعضی از شما دوستان که نظرات مخالف کسی رو حمل بر حسادت میکنید؟

توی فلان پست یه بابایی ورداشته مینویسه من معلمم یه شاگردی دارم خیلی اذیت میکنه زیاد حرف میزنه ولی از روزی که نادیده گرفتمش و تحقیرش کردم بهتر شده. اینطور بچه ها رو باید نادیده گرفت. انگار نه انگار که دانش آموزتن یا توی کلاس هستن. مثلا دلش خوشه راهکار داده به همکارش که صاحب پست مورد نظر بود. من هم برگشتم نوشتم عزیز من. جان من. خواهر من. حرف زدن زیادی سر کلاس از اضطرابه. از استرسه. از مشکلات استرسی و درونی ناشی میشه و حتی مشکلات جسمی. بعد شما مثلا نادیده گرفتی دانش آموزت رو به جای اینکه بیشتر بهش توجه کنی و دنبال ریشه مشکل و حلش بگردی. طرف ناراحت شده. بعضیام میان مینویسن کامنتها بوی حسادت به خانمهای شاغل و معلم میده.

توی پست دیگه ای هم یه مساله دیگه پیش اومد که اون هم بماند.

توی این پست هم که فلان کاربری که حالا کار ندارم اسمش چیه. اصلا یادمم نمی مونه. برگشته میگه کامنتها بوی بغض و حسادت میده. آخه آقا یا خانم حسابی. کلاه خودت رو قاضی کن. این آقا قراره پزشک این مملکت بشه. بعد برگشته خیلی راحت میگه من به پزشکی فقط به عنوان شغل نگاه میکنم و نه بیشتر ( تازه این نه بیشترش دیگه جگر آدمو میسوزونه). ما هم نوشتیم آقای محترم این چه دیدگاهیه. پزشکی شغل مقدسیه. لطفا دیدگاهت رو عوض کن. اگه غیر از اینه حاجی بازاری باشی بهتره. که راست هم گفتم و بیراه نگفتم. و حتی نوشتم از نظر دادن برای شما پشیمون شدم. خوب نظرمو گفتم راجب حرفی که زده. چرا باید از کسی اجازه  بگیرم؟ نظرمه. حرفمه. حرف زشت یا تهمت یا بی ادبی و گستاخی ای هم نیست. خجالت آوره که مملکت ما این طرز فکرها باید پزشکش بشن. این آقا اینجا این حرفو زده. حداقل جای دیگه ای نزنه. حالا به درک که اصلا متعهد نیست به پزشکی و صد در صد هم نیست. چون از یه همچین سخنی و فکری و بیانی قشنگ مشخصه دیگه. حداقل به زبون نیاره دیگه. بعد برگشتین میگین کامنتها بوی حسادت میده.

من لازم نمیدونم که راجب زندگی خودم شرح و توضیح بنویسم. عیب نداره شماها فکر کنید دختر فامیل یه خانم بی پول و بی پله و بی شغل و حسود و عقده ایه و میاد اینجا کامنتهایی میذاره که دق دلیشو خالی کنه. اصلا مهم نیست. من هم هیچ توضیحی نمیدم که کیم. چیم. چیکارم. چی دارم و چی ندارم. شوهرم چقدر داره. خودم چقدر دارم. چون درست هم نیست و نیازی هم نه به فخرفروشیه و نه به چیز دیگه ای. ولی انصافا. مردونه. زنونه. انسانی. شما هم نظراتتونو بنویسید. چه دلیلی داره که نظر مخالفی رو که حرف غیر عقلانی هم نیست نسبت میدید به حسادت و این حرفها. البته اینو هم بدونید خوشبختانه برای بنده اصلا مهم نیست. خدا رو شکر انقدر شخصیت قوی و مستقل و با اعتماد به نفسی بار اومدم توی زندگیم که اگه یه لشکر آدم جلوم بایستن و نظرم رو حمل بر هر چیزی بکنن من حرفی رو که حق هست میگم. توی دنیای واقعی با اختلاف نظرها و جاهایی که میدونم اشتباهی در میونه محکم روی حرفم می ایستم و هیچ وقت نمیترسم همکارانم بهم هر تهمت یا توهینی نسبت بدن. دیگه توی مجازی که سهله. بندگان خدا یه کم التماس تفکر لطفا. اینها رو نوشتم نه برای اینکه از کامنتتون که متهممون کردید به حسادت ناراحت شده باشم و بخوام دفاعیه پس بدم. نه. برای این نوشتم که هر کسی اگر نظر مخالفی میده. دلیل نمیشه صرفا حسود و حاسد و حسد و این حرفها باشه.

انصافا:

وَ مِن شَرِّ حاسِد اِذا حَسَد

ضمنا من خودم شاغلم ولی خوشبختانه خوشبختانه مثال نقض پست شما هستم. خونه م دسته ی گل و تمیز و مرتبه. وقتی از بیرون میام در کمال خستگی یه چای دم میکنم که عطرش تا اتاقهای بالا هم میره. هیچ وقت نشده یک غذا رو از پخت وعده ی گذشته برای وعده ی بعدی جلو دست شوهرم بذارم. هیچ وقت نشده کفشهای شوهرم از شدت واکسی که بهش زدم برق نزنه و همکاراش ازش نپرسیده باشن کفشهاتو کجا واکس میزنی لامذهب و ...

پس اینو بدونید که اصلا ربطی به شغل داشتن یا مهم بودن یا پزشک بودن یا معلم بودن یا رییس فلان اداره و شرکت بودن و این حرفها نداره. من نوعی اگه الان یه خانم خانه دار بودم بازم همین کارها رو برای خانواده دونفری خودم میکردم. و بعدا خانوادم بیشترم بشه همینم که هستم. حتی اگه پیر بشم به شوهر و بچه هام عشق میورزم. چون خانواده دوست بار اومدم و دست خودم نیست. در عوض خاله ی من خانه داره ولی چهل سال از زندگی مشترکشون گذشته هنوزم که هنوزه یه شام یا ناهار درست و حسابی برای خانوادش درست نکرده. همش فکر ماسک زدن و  تفریح و مسافرت با دوستاشه. چون همه میدونن و خودشم میدونه که زن پرتوقع و افاده ای هستش و عادت داره روی دوش این و اون باشه. از یه طرف دیگه زندایی من معلمه و ایشونم اصلا به بچه ها کاری نداره. بچه هاش شیرشو نخوردن چون بهشون شیر نمیاد میگفت از تناسب اندام میفتم و آشپزیم نمیکنه میگه از بوی غذا سردرد میگیرم. حالا برعکس از یه طرف دیگه دخترعمه ی بابام خانه داره و ایشونم خونش مثل سبد گله. الان من چهارتا مثال متفاوت برای شما ارائه دادم که هر کدومشون یه جوری بودن. بنابراین به جای اینکه به فکر این باشی که چون طرف فلان شغلو داره پس چجوریه به فکر این باش که طرز تفکرش و شیوه زندگیش و سبک ارتباطش با شوهر و زندگی و بچه و اینها چجوری میخواد باشه و آیا واقعا حرفهاشو عملی میکنه یا فقط در حد حرفه. از قیافه طرف معلومه حرفهاش فقط حرفه یا نه عملا همونیه که میگه.

اینو بدونید که آدمها با هم متفاوتن. به شغل و مقام و منزلت کسی نگاه نکن. به طرز تربیتش و جوری که بار اومده نگاه کن. اگه دختری که انتخاب میکنی. حالا هر کی. مستق و خودساخته و خانواده دوست باشه مطمئن باش همون خانواده دوستی رو برای شما که شوهرش میشی هم داره.

بعضی وقتها یه تلنگر بدجور با یه حرف به کسی زده میشه ولی این دقیقا ریشه ی عوض شدن طرز فکر اون فرد میشه. چه بسا حرفی که من به شما زدم و برخورد تند من نسبت به اون قسمت از جمله شما، باعث بشه که شما حداقل یه پزشک دلسوز بشید. پزشک باید دلسوز باشه برادر من. نمیگم از خوابت از خوراکت بزنی. ولی یادت باشه اینکه به پزشکی فقط به عنوان شغل نگاه میکنم حرف خوبی نیست. در عمل که دیگه وحشتناکه. حالا اینکه به مذاق دوستان خوش نیاد من دیگه مقصر نیستم.

مریم خانم دیدگاهتون به زندگی چقدر بی حسابه. گاهی یه زن خونه دار عشقی که به شوهرش میده هیچکس نمیده. اگه آدمها مثل شما فکر میکردن سنگ روی سنگ بند نمیشد. من زنان خونه داری رو میشناسم که هزارتا زن نماینده مجلس رو هم می ارزن. این چه فرمایشیه. اینطور که شما گفتید مادرن ما در مجاورت پدرانمون یک شبه ره صدساله رو طی کردن. یعنی مادران ما حاضری خور و بی ارزش و مفتخور بودن؟ دست شما درد نکنه که خوب حساب مادرهای رنج کشیده ی  ایرانی رو کف دستشون گذاشتید.

روی صحبت من مادرانمان که زنان نسل گذشته هستن نیست،صدالبته که مادران ما خیلی بیشتر از پدران زحمت کشیدن و وپدران ماهم پزشک نبودن که زن دکتر داشته باشن طبعا همسران انها باید خانه دار میشدن و شرایط زمانی ان موقع ها هم ایجاب میکرد که زنان قدیم اکثرا خانه دار میشدن.یه پسر پزشک امروزی و حتی دختر پزشک زحمت بسیار زیادی کشیدن و خواهند کشید حقشونه با یکی مثل خودشون ازدواج کنن.روی صحبت من متوجه پزشکان بود نه مشاغل دیگه.هرگز مهندسی با پزشکی یکی نیست همان طور که پزشکی خیلی مهمتر از مهندسی هست و بدون ان زندگی جریان ندارد به همون اندازه دروسشم سخت و طولانی مدت هست.یه پزشک تمام عمرش را باید در پی کسب علم و بروز رسانی ان باشد این طور نیست که تا مدرکشو گرفت درسو ببوسه بزاره کنار هم زمان با پیشرفت علم پزشکم مجبوره علم و مهارتش را افزایش بده،تمام عمرش را باید دراسترس و فشار عصبی و کاری بگذراند،وقتیم که خودش بیمار بشه علمش چندان به درد خودش نمی خوره نیاز به کمک دیگران پیدا می کنه،پزشکان درظاهر برای اینده و زندگی خودشون دارن تلاش می کنند ولی در واقع برای دیگران دارن تلاش می کنندو خودشان را وقف کردن.هرچیزیم که بدست میارن مال خانوادشونه.

سلام 

من بقیه نظراتو نخوندم ولی خودم و همسرم دانشجوی دندونپزشکی هستیم

آره، میشه، نترس، همه مدل آدم وجود داره. من خودم همکلاسی دارم که اهل آشپزی و حتی خیاطیه! درسشم داره میخونه. من و همسرمم اولویتمون خانواده ست. شما هم صحبت کن، نظرشو بپرس، قبل از این که ترس هاتو باهاش درمیون بذاری. با شخصیتش آشنا شو. ترست از عدم شناخته. برو جلو ببین چه جور آدمیه. ان شاءالله که خیره

بهsetarehسلام ببخشید مزاحمتون میشم میشه لطف کنید اگر امکانش هست منابع خواهرتون رو برای آزمون پره ذکر کنید.باتشکر

آره دیدم چقدرم ماشالله ماشالله مهارت و علمشونو افزایش میدن روز به روز. فقط یه سری بزنید به بیمارستانها ببینید چقدر آدم زنده زنده رو با سرم و آمپول اشتباهی میکشن. اصلا میدونی چیه. خیلی از پزشکهای این دوره جرم قتل گردنشونه. فقط نمیارن توی ملأ عام اعدامشون کنن تا درس عبرتی برای بقیه بشن. خیلیا رو میشناسم یه پزشک بلایی سرشون آورده دور از جون این سوال کننده در آینده ولی اکثرشون کمی از مجرم ندارن. جرمهایی میکنن که خاموشه و صداش درنمیاد. چون پزشکن.

به med stu سلام
خواهش میکنم چه مزاحمتی🌹
خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم🌹
والا اینکه خواهر من از دوران استاجریش سری کتاب های گایدلاینو برا همه بخش ها داشت و تا جایی ک وقت داشت میخوندشون
برا ماژورا با توجه ب اینکه زمان ب نسبت بیشتری داشت خلاصه نویسی میکرد توی سالنامه های جداگونه
برا مینور زمان کافی برا خلاصه و خوندن کتاب  نداشت بیشتر روی نکاتی ک از کیسای بیمارستان و نکات مورنینگ استفاده میکرد
البته مثلا توی کتاب گایدلاینا خودشون نکات مهم تر و سوال خیز تر رو مشخص کرده پس برا مرور مشخص شده

البته بگم برا اطفال جزو های دکتر کرمی و برا زنان هم پارسیان دانش و ی سری کتاب دیگه هم  داشت علاوه بر گاید لاین ولی منبع اصلیش گایدلاین بود
ب طور کلی تمرکزش بیشتر روی ماژورا بود لاین بندی اکسترنی رو هم جوری تنظیم کرده بودن ک ماژورا ب انتهای دوران استاجری نزدیکتر باشه مثلا اخرین بخشش اطفال بود
چون ازمون خواهر من اسفند برگزار شد(قطبی بود)حدود یک و نیم ماه فرصت داشت

ک همونجور ک قبلا گفتم اکثرا ماژور میخوند فقط دو هفته اخر مینور رو اضافه کرد اونم از نمونه سوالای پره و دستیاری سال های قبل ک ب شکل  جزوه ان اما نمیدونم ک از انتشارات خاصی بود یا نه
مثلا اخرین ازمونای برگزار شده چ قطبی چ میان دوره ای  رو نماینده کلاسشون براشون جور کرده بود 
اون نمونه سوالای رو هم نمیدونم ک از انتشارات خاصی بود یا نه خودشون جمع کرده بودن

ی نکته دیگه هم اینکه خواهرم ازمونای پره  گذشته رو آزمونی حل نمیکرد مثلا صبح ها جراحیاشو میخوند پشت سر هم بدون توجه ب سالش 
فقط چن روز قبل ازمون چنتاشو بصورت ازمونی حل کرد
ی چیز دیگه ک خدمتتون بگم این هست ک کلا برا موفق شدن تو ازمون پره انترنی درس خوندن تو استاجری خیلی خیلی مهمه.
امیدوارم درست توضیح داده باشم.
موفق باشید🌻

دوستاثی من چنتاشون دکتر ورزیدنت هستن

برنامه ریزی میکنن

خیلی تمیز ومرتب هستن

اشپزیشونم بهترازمن

عالی 

محبت20

نگران نباش

ادم تاادم فرق داره

بعضیا بیکارم هستن ولی هیچکدوم ایناروندارن

سلام

من دانشجوی سالهای آخر پزشکی هستم وهمسرم هم دندونپزشکی.

جالبه بدونین دقیقا همسرم مثل شمافکر میکرد وفکر میکنه،یعنی به گفته ی خودش قسم خورده بودکه باپزشک ازدواج نکنه،اماخب قسمت اینطوربود.یادمه توجلسه خواستگاری بهم ازم خواسترشتمو عوض کنم ولی خب من پزشکی رو دوست داشتم

انقدر تربیت فرزندبراش اهمیت داشت که اولین سوالش درمورد این بودکه اگه بچه ایی به دنیااومد من چه برنامه ایی برای تربیتش و وقت گذاشتن ونگهداری ازش دارم.یعنی میخام بگم خیلی براش مهمه وهمچنین برای منم خیلی مهمه.یعنی اولویتم اولم خانوادمه.پ نه درس وشغلم.هستن آدمهایی که مثل من فکر کنن همونجورکه دوستایی هم دارم که برنامشون اینه که بچه داربشن وچندسال بچه داری کنن بعد تخصص بخونن.

پیشنهاد من اینه که شما حتما بااون خانوم صحبت کنین دغدغه تون رو مطرح کنین.اگه ایشون هم همفکر شما باشن مطمئنا زندگی قشنگی میشه.ان شاء الله

شما قبل از هر چیزی باید خودتون رو بشناسید

به هر حال کدبانو هم ک باشن دائم خونه نیستن 

عایا با این موضوع کنار میاید ؟ 

قبل از اینکه ذهن اون خانم رو به خودتون متوجه کنید ، با خودتون دو دو تا چهارتا کنید 

و فواید و معایب یه خانم پزشک و یه خانم غیرپزشک رو تو یه ترازو بزارید ببینید کدوم با شما سازگارتره !

نظرات متفاوته 

تنها کسی ک میتونه تشخیص بده خودِ شمایی

مثلا ممکنه شما به اون خانم خیلی علاقه مند باشی‌ ، خب رو یه سری معیارات چشم‌ میبندی !

پس کسی نمیتونه قطعا نظر بده 

پس تصمیم گیریِ نهایی به عهده ی خودتونِ 

سلام

چقدر آدم تاسف میخوره وقتی می بینه هنوز افرادی سر این مسائل که کدوم رشته و حرفه برتره و مهندسی فلانه و پزشکی فلانه و ..‌‌. بحث می کنن

مثل این میمونه که سر برتر بودن جنس مرد و زن بحث باشه

متاسفانه هنوز گروهی از ما آدم ها درک نمی کنیم یا نمی‌خوایم درک کنیم که هر حرفه ای جایگاه خودش رو در جامعه داره..‌‌ ضرورت خودش رو داره... هر کدوم نباشه یه جای کار می لنگه... 

و چقدر بیشتر آدم افسوس میخوره وقتی میبینه افرادی که هیچ آشنایی یا بهتر بگم آشنایی کافی با حرفه پزشکی ندارن اینقدر راحت در مورد مسائل   این رشته نظر میدن و آدم هاش رو قضاوت می کنند...

خیلی بچگانه است این جمله که پزشک ها از پس درس های مهندسی بر نمیان و فلان و فلان...

دوست گرامی درسته ، یه پزشک ممکنه در دروس مهندسی موفق نباشه همین طور که یک مهندس ممکنه در دروس پزشکی موفق نباشه.... چون هر کسی استعداد و توانایی و صد البته علایقی داره که متناسب با اون مسیرش رو انتخاب می کنه

همون طور که مولوی میگه:

هر کسی را بهر کاری ساختند، میل آن را در دلش انداختند

و متنفرم از این جمله که دروس پزشکی حفظ کردن و حفظ کردن و تکرار و تکراره 

کسی که این حرف رو میزنه

اگر پزشکه باید بهش گفت واقعا براتون متاسفم که پزشکی رو نفهمیدی.

 و اگر پزشک نیست باید گفت : یاد بگیریم تا با کفش کسی راه نرفته ایم ، رفتنش را قضاوت نکنیم

(آخه چند صفحه دروس پزشکی خوندی و چند روز در طول عمرت طبابت کردی که اینقدر راحت حرف می زنی)

و نمیدونم چرا وقتی سوال کننده منظورش رو از جمله « به پزشکی به عنوان یک شغل نگاه می کنم» توضیح داد، باز بعضی دوستان طبق برداشت خودشون به سوال کننده هجوم میارن..... 

اتفاقا. یه دانشجوی پزشکی پسر باید با هم کلاسیش ازدواج کنه .چون با هم درس میخونن .همدیگرو درک میکنن . انگیزه ی درس خوندشون بالا میره و خانواده های دو طرف چون بچه خودشونم دانشجو پزشکیه درک میکنن شراطیو .با هم میرن طرح مناطق محروم و تنها نیستن .

دختر دانشجو پزشکی هم مثل همه دخترای دیگس فقط پزشکه .

اتفاقا  برعکس هر کاری دخترای معمولی نمیتونه انجام بده اونا انجام میدن .اشپزی و خانه داری و بچه داری و... در برابر اون حجم از درسا که چیزی نیست .. اون که از پس اون همه درس براومده قطعا این کارایی که میگین براش کاری نداره .

به نظر من که شما اگه با پزشک اردواج کنید احتمالا در آینده و طولانی مدت می‌تونید خیلی شادتر باشید...

چون اونی که  باهاش زندگی می‌کنید خیلی خیلی شما رو خوب می‌فهمه و سختی‌های کارتون رو درک می‌کنه...

به کاربر امیر عطا: احسنت به شما👌واقعا وقتی آقایونی با این طرز تفکر می‌بینم به زندگی امیدوار میشم... مطمئنا زندگی با دختری که حس ارزشمند بودن می‌کنه و برای زندگیش کلی تلاش کرده خیلی شیرین‌تر از دختریست که منتظر مونده یه نفر دیگه خوشبختش کنه

با سلام از اونجایی ک اصلا از جامعه و افراد خود خواه و بزرگ بین پزشک خوشم نمیاد ولی نامزدم پزشکی میخونه و من نه.خودش میگ ادم بودنت مهم تر از شغلته و دلم میخاد زندگی کنم و وقتی از سرکارمیام بوی زندگی عشق بیاد. کلا میگ ارزش ادم به مدرک نیس.اصلا هم تمایلی به دخترای همکلاسیش نداره چون میگ بیشتر دخترای پزشکی روابط ازادی دارن و پایبند نیستن. 

به سوال کننده

یعنی الان دقیقا به این نکته پی بردم که تحصیلات شعور و درک وفهم نمی یاره یعنی چی آخه مرد که از پزشک بودنش می ترسم مگه لولو خورخوره اس که می ترسی بخورتت اون دخترم عین باقی دخترا یه سری اخلاق و خصوصیات داره که حالا یا خوبن یا بد تا شما صحبت نکنید با ایشون که مشخص نیست کسی که رشته اش پزشکیه مثلا چه فرقی می تونه داشته باشه غیر از اینکه چند تا تست بیشتر زده شما با ایشون کاملا عاقلانه گفتگو کن تصمیم بگیر هر تصمیمی هم گرفتی بیا اینجا اعلام کن لطفا من از فضولی می میرم

به یه ادم

دخترای پزشکی روابط آزاد دارن بقیه همتون مریم مقدس هستید اونا توی کامنت شما یه پزشک زن ستیزی خاصی هست 

عزیزم نگفتم همه دخترای پزشکی روابط ازادی دارن,دقت کن به حرفم. دور برم فامیل دانشجو پزشکی کم نیس و این گفتم حرف اوناس. و ثابت شدس ک مادران پزشک فقط وارثای خوبی هستن. سوال کننده هم اگ فقط برات پول معیار اوله ک دختر مث خودت بگیر. بیشتر کسایی ک اینجا پزشک بودن گفتن فقط با پزشک مزدوج میشیم فقط جنبه پولی رو در نظر دارن

ببین عزیزم من خودم دوتا زن دایی دارم که پرستارن دکترم نیستن ولی بازم کلی تو زندگی مشترکشون مشکل دارن یکی از داییام که خودش پزشکه تا پای طلاق رفتن ولی بچه دارن بیخیال شدن. اونیکی داییم هم خودش مهندسه نه غذای درست حسابی تو خونشون میخوره نه بچشون حمایت درست حسابی میشه داییم همش میگه واسه زنش بچه ی مردم مهمتر از بچه ی خودشه...و جفت داییام بچه هاشون کلی کمبود تربیت و محبت دارن که البته تا سن قبل از مدرسه خونه ی مادربزرگم بودن یسره و مادربزرگم در واقع تا اون سن اینا رو بزرگ کرد. و خب بخاطر همون محدودیت وقت و محدودیت های دیگه که داشتن مجبور شدن فقط یه فرزند بیارن که البته اونم تو خونه ی دیگران بزرگ شد...

خلاصه توصیه ی من به شما اینه که اگه دختره رو خیلی دوست دارید اگه شرایطش هست باهاش صحبت کنید ببینید نظر اون درمورد زندگی مشترک و بچه چیه ببینید چقدر با شما هم عقیدس و اولویت هاش تو زندگی چین. ایشالا هرچی خیرتونه پیش بیاد .