خب من عمه م و شوهر عمه م پزشک متخصص بودن، هر دو صبح ها بیمارستان، عصرها مطب و بچه ها کلا زیر دست مامان بزرگم بزرگ شدن.
زمانی که رفتم پزشکی با خودم میگفتم من میشم قطب مالی خانواده و یه همسری انتخاب میکنم که قطب عاطفی خونه باشه و اصلا با پزشک ازدواج نمیکنم. اما الان احساس میکنم به یکی از همکلاسی هام علاقه دارم ولی به شدت میترسم برم جلو و پشیمون بشم.
میترسم اولویت خانم های پزشک درس و تخصص گرفتن و کار باشه نه خانواده، میترسم اصلا اهل هیچ نوع پخت و پزی نباشن و همه ش از رستوران غذا بگیرن، میترسم خونه زندگی شون داغون باشه از کثیفی، میترسم همگی بچه ها رو بذارن مهد کودک و شیر خشک بهشون بدن، هر چند که خودشون خوندن تو درس هاشون مزایای شیر مادر چیه!، میترسم بچه م در آینده کمبود محبت داشته باشه.
اینم بگم من به پزشکی فقط به عنوان شغل فکر میکنم نه بیشتر. مثلا اگه روزی 4 ساعت کار نیاز مالیم رو تامین کنه خب فقط 4 ساعت کار میکنم ولی خیلی پزشک ها صبح تا شب مطب هستند و خونه نمیرن و این منو میترسونه.
این پست رو گذاشتم اگه تجربه ای دارین بگین. ممکنه من اشتباه کنم و استثناء هم وجود داشته باشه؟
آیا ممکنه یه دختر پزشکی بخونه و زنانگی و مادری خودش رو هم بتونه به درستی انجام بده؟
مرتبط:
مادر شاغلم از این که پدرم رو تکیه گاه خودش نمی بینه، ناراحته
دوست ندارم همسر آیندم شاغل باشه
بررسی ملاک شاغل بودن خانم در ازدواج
نحوه برخورد دختران شاغل با تمایل برخی از پسران به ازدواج با آن ها
میخوام در مورد ازدواج با دختر شاغل باهاتون مشورت کنم
کارمندم، با یه دختر کارمند ازدواج کنم و یا خانه دار ؟
تمایل بعضی پسران به ازدواج با دختران کارمند و دهه هفتادی
با یک معلم هم سطح خودم ازدواج کنم یا با یک خانه دار ؟
زن خانه دار رو ترجیح میدید یا شاغل ؟
پزشک هستم، نمی دونم همسر خانه دار انتخاب کنم یا ...
آقا پسرها ، شما همسر معلم رو ترجیح میدید یا خانه دار ؟
به چند دلیل میخوام که همسر آینده ام شاغل باشه
← ازدواج با دختران شاغل (۲۶ مطلب مشابه) ← زندگی با خانم شاغل (۲۵ مطلب مشابه)
- ۹۷۸۲ بازدید توسط ۷۴۹۷ نفر
- سه شنبه ۱۰ دی ۹۸ - ۱۹:۳۲