خانواده برتر

بله شاید در نگاه اول انگیزه اصلی برای ازدواج همون نیاز جنسی باشه و ناخودآگاه افراد فقط به خاطر این نیاز در درجه اول به سمت هم کشیده میشن.
اما توجه نکردن به سایر موارد مهم در زندگی، میتونه زندگی رو به لجن بکشه چراکه ما با حیوانات فرق داریم و اگه فقط برای ارضای نیازهای خودمون در تلاش و تکاپو باشیم زندگی بر باد میره.
الان مثلا من یک جوان حدود 30 ساله هستم که نه تجربه دوستی داشتم و نه ازدواج کردم. نیاز جنسی داره پدر منو در میاره اما برای رفع این نیاز تن به هر چیزی نمیدم.
مثلا نمیرم با یک زن هرزه بخوابم، نمیرم دوست دختر نمیگیریم، نمیرم صیغه هم حتی نمیکنم هرچند قانونی و شرعیه اما میخوام زورمو بزنم ببینم زورم به این میرسه که در قالب ازدواج بلندمدت و همسر دائمم نیازهامو رفع بکنم یا نه. اگه زورم نرسه دیگه فقط به خاطر ارضای نیازها باید برم سراغ روش های قانونی و غیرقانونی و شرعی دیگه بل اجبار. اما فعلا که دارم به خودم فشار میارم.
اما انگیزه شخصی من برای ازدواج جدای از بحث جنسی زنی هست که بتونم بهش اعتماد و تکیه بکنم، رابطه طولانی مدت داشته باشیم، بتونم و اعتماد کنم رازهای زندگیمو باهاش در میان بذاریم، ازش فرزندی داشته باشم، با هم رشد کنیم، غم هم رو بخوریم که اینها به هیچ وجه با دوست دختر و زن صیغه ای تامین نمیشه.
بنابراین هرچند باز هم همه گرفتار این نیاز جنسی هستیم و هرچقدر منطقی بخوایم پیش بریم باز هم دست آخر همین نیاز ما رو ممکنه به یک ازدواج بد یا خوب بکشونه، اما صرفا ارضای نیازها در اولویت نیست چون اگه بود تا همین حالا هم به هر نحوی شده خودمو ارضا میکردم. **** ******** ** *** ****** **** ** *******

ضمن اینکه فرزند آوری در سنین بالا قطعا مشکلات زیادی داره، والدین پیر و بی اعصاب و کیفیت پایین فرزند از لحاظ بهره هوشی و هزار مسئله دیگه هست که اینها هم قابل چشم پوشی نیستن.
همچنین هرچیزی به وقتش خوبه و اگه از وقتش بگذره دیگه لذت و کیفیت و تاثیر زمان مناسبش رو نداره.
ولی فکر میکنم تشکیل خانواده، داشتن شخصیت متاهل و افزایش اعتبار اجتماعی و نگاه بهتر نسبت به متاهلین و جدی نگرفته شدن مجردها و بسیاری از موارد هست که جزو امتیازات ازدواج باشه و در مجردی اینها نیستش.
ولی واقعا نیاز جنسی هرچند به نظر من مهمترین جنبه ازدواجه اما تنها مورد نیست.
بذار اینطوری برات تعریف کنم که بله، من نیاز جنسی برام مهمه و برای این هم ازدواج میکنم. اما دوست دارم این نیازم با زنی رفع بشه که فقط برای من باشه، نه دوست دختری که امروز با منه و فردا با یکی دیگه. یا زن صیغه ای که برای چند روز یا چند ماه با من هستش و بدون عشق عمیقی بخوام فقط نیاز رو برطرف بکنم.
چرا که چه بسیارند افرادی که فقط به خاطر رفع این نیاز انواع و اقسام بیماری ها رو دچار شدن و مشکلات زیادی براشون پیش اومد بنابراین هرچند مقاوت کردن سخته، اما من حداقل تا الان در تلاش برای کنترل و هدایت کردنش به سمت یک ازدواج دائم و خوب بودم، هرچند شاید از ازدواج هم تصویر رویایی ای در ذهن دارم.
اما قطعا یک ازدواج خوب میتونه مزیت های بسیار زیادی داشته باشه از اینکه صرفا فقط ارضا بشیم با چهار تا دوست دختر و ...
چون این نیاز که تمامی نداره، هربار هم انجام بدی دوباره میخوای و با یکی دو بار و چهار بار با دوست دختر هم برطرف نمیشه.
ضمن اینکه با دوست دختر حداقل توی شهر کوچکی که من هستم نمیشه همسایه ها همه میفهمن و توی شهر انگشت نما میشی و نمیتونی دختر بیاری تو خونت. ولی توی شهرهای بزرگ مثل آب خوردن هیچ کی به هیچ کی نیست.

سلام

من همچین سوالی رو یه بار از یکی از خواستگارهام پرسیدم.
از جوابش این نتیجه رو گرفتم که مثلا دوستی و این موارد زودگذره و پایدار نیست.
تو ازدواج به یک نفر وفادار می مونی و پایبند ولی صیغه کردن و دوستی و از این موارد برای یه زمان کوتاه مدته ولی وقتی ازدواج می کنی می دونی یک نفر هست که تا آخر عمر کنارته و حواسش بهت هست اگه بخوای می تونی باهاش درد و دل کنی مشکلاتت رو بهش بگی و اون فقط گوش کنه و دلداریت بده.
یه همدم
یه همراه
ولی مواردی مثل صیغه فقط برای رفع نیاز جنسیه در حالیکه ازدواج علاوه بر رفع نیاز جنسی موارد دیگه رو هم شامل می شه مثل رفع نیاز عاطفی که تو بعضی افراد از نیاز جنسی هم بیشتره.
یه بار سخنرانی آقای پناهیان رو گوش می کردم می گفت چیزهایی که زودگذر هستن لذت دارن ولی اگه ما لذت مواردی غیر از زودگذر رو بچشیم و بفهمیم ، برامون خیلی بیشتر از موارد زودگذر لذت بخش می شه و می مونه(مفهوم جملاتش رو گفتم)

مثل گوش کردن به آهنگ می مونه کسی که مدام آهنگ گوش می کنه مثلا آهنگ شاد همون لحظه احساس می کنه خوشحاله فقط همون لحظه ، درسته؟
وقتی یه نفر یه آهنگ شاد گوش می کنه تا دو سه روز دیگه اون حس شادی و خوشحالی ناشی از اون آهنگ رو دیگه نداره ، چرا؟
چون زودگذره.
وقتی عروسی می ریم آهنگ شاد گوش می کنیم همون لحظه و همون شب خوشحالیم ولی ممکنه روز بعد دوباره یه حس ناراحتی یا تنهایی بهمون دست بده.
ولی اگه حس خوشحالی ما درونی باشه و به هیچ چیز و هیچ کس دیگه ای وابسته نباشه این یعنی خوشحالی ما مشروط به چیزی یا کسی نیست.یه حس درونیه.

این مثال رو زدم ،گفتم شاید تو درک موضوع بالا کمکی کنه.

عشق و عاطفه رو جا انداختی میتونه یکی از دلایل باشه. حالا ببین پسرارو از ازدواج منصرف میکنی!

عشق
آرامش
همدم و همراز
و ...
به قول کتاب ملت عشق
((عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته است. به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق. خود به تنهایی دنیایی است عشق. یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش))

الان دیگه نمیپذیرن دیگه. 14 میلیون مجرد که نصفش هم پسرن گواه این مدعاست. الان من تو دور و بر خودم پسر 35 ساله به بالا زیاد میبینم که مجردن و حتی قصد ازدواج هم ندارن و دارن از مجردی و خوشیاش لذت میبرن.من خودم 25 سالمه لااقلش تا 37 هشت سالگی قصد ازدواج ندارم. الان دیگه خیلی از آقایون حوصله زن و بچه و مسعولیتای ازدواجو ندارن.

کی گفته بستر رفع نیاز جنسی به راحتی فراهمه ؟!

چه صیغه چه بازار آزار هر جفتش پول میخواد
نیاز جنسیم چیزی نیست که با یه بار دو بار رابطه تموم شه بره پی کارش همیشه هست

اگه بخوای واقعا سیراب بشی
باید پول زیاد داشته باشی
چون با یه بار دو بار که نیازه رفع نمیشه
تازه بعد از اولین رابطه احتیاج به رابطه بیشتر از قبل میشه
واسه کسی که مزه رابطه رو چشیده

به غیر از بحث مالی
بحث بهداشتی هم هست
رابطه با زنای اون کاره چه در قالب صیغه چه در قالب بازار آزاد
خوب ممکنه سلامتی رو به خطر بندازه اینجور زنایی معمولا مرض دارن
حتی با کاندومم آدمم نمیتونه اطمینان پیدا کنه
من که نمیتونم خیلیای دیگم همینطور بالاخره سلامتی آدم شوخی بردار نیست

بعد بحث اینه که اون زنی که پول میگیره واسه یه ساعت رابطه
بعدش میره پی کارش
خوب اینطوری آدم ارضا نمیشه به طور کامل چون به لحاظ روانی ارضا نشده و تو مدت کوتاهی بازم نیاز به رابطه پیدا میکنه


خلاصه اینکه اونجور که یه عده میگن واقعا نیست
امنیت جنسی بدون ازدواج فراهمـ نمیشه

واقع بینانه بخوای نگاه کنی واسه اکثر مردا راه جایگزینی که به درد بخور باشه وجود نداره

شاید موقتی بشه کاری کرد
ولی بازم نمیتونه جایگزین ازدواج باشه

بعدم هدف فقط نیاز جنسی نیست
که بالاخره ما آقایونم اونقدرا حیوون نیستیم نیازای عاطفیم داریم دلمون خونواده و بچه میخواد
تو کشورای خارجیم که همه چی آزاده مردا ازدواج میکنن
شاید از ما آمار ازدواجشونم بیشتر باشه
اینقدر نگین مردا تنها هدفشون رابطه جنسیه توهین به ذات مرداست و خداوکیلیم تنها هدفمون اون نیست

نگفتید خانم هستید یا اقا ولی من اقا هستم و براتون میگم
.
ببینید اقایون چند دسته میشن...

1. اقایونی که فقط برای رابطه جنسی ازدواج میکنن
2. اونایی که برای روابط (جنسی)-عاطفی ازدواج میکنن
3. اونایی که برای روابط (عاطفی)-جنسی ازدواج میکنن
4. اونایی که برای پول بابای دختره میگیرنش!

فرق دومی و سومی اولویت بین عاطفی و جنسی هست...

مردها هم عشق واقعی رو دارن که نمیدونستید!
وقتی عاشق شد دیگه چیزای دیگه براش مهم نیستن و برای اون خانمه میرن جلو....

انگیزه آقایان؟ پسرا؟
منه دخترم دیگه نمیخوام ازدواج کنم
(1 همیشه سعی میکنم تو پستای ازدواج این تصمیمو در نظر نگیرم و اونجوری که به فکرم میرسه به سوال کننده کمک کنم ولی واقعیت همینه
2 یه جا گفتم تجربه نامزدی داشتم بله اون اولا مال وقتی بود که این تصمیمو نگرفته بودم دوما مشکل از اون نیست که بگین تو روحیه م اثر بد گذاشته)
حتی منم دیگه نمیخوام ازدواج کنم پسرا که بماند
جهیزیه بده مادرشوهر خواهرشوهر بیان ایراد بگیرن
خانواده دامادو سیصد دفعه واسه مناسبتای بی لزوم دعوت کن خرج بذار رو دست خودتو پدر مادرت که به چشم کسیم نمیاد
همه حق و حقوقت رو از پدرت که پاره تنشی بگیر بده دست یه آدمی که نمی شناسیش معلوم نیس بعدا رنگ عوض کنه یا نه
زایمان کن هیکلت خراب شه
دوران بارداری جنین از ذخایر بدنت استفاده کنه بعدا پوکی استخون و هزارجور ضعف دیگه بگیری (محض اطلاع دوستانی که میگن نه این بخاطر یائسگیه، اگه خانومی بدون تجربه بارداری یائسه شه احتمال ابتلا به پوکی استخوان به شدت میاد پایین)
شبا از خوابت بزنی بچه رو شیر بدی
از سرکار بیای ظرف بشوری غذا بپزی که آقای همسر میان خونه غذا جلوشون حاضر باشه بعد اون میره استراحت میکنه تو باید باز وایستی کارای خونه رو بکنی
تایم کاریتو مجبوری کم کنی که به زندگیت برسی... از علاقت بزنی بعضی وقتا درستو علاقتو بیخیال شی (من خودم به کارم و درسم علاقه دارم خیلیام اینطورین)
فامیلات دوبل میشن باید به توان دو نیش و کنایه و خاله زنک بازی تحمل کنی
پوششت محدود میشه هرچی دلت بخواد نمیتونی بپوشی شاید شوهرت نذاره
آرایشم همینطور
شاید شوهرت نذاره با دوستات بری بیرون (حتی در حد کافی شاپ و سینما)
چند روز پریودو تحمل نداره میره صیغه میکنه یا مدلای دیگه ی رابطه رو میخواد (طبق حرفای خودشون)
موقع پریود ازت میخواد مثل قبل سرحال باشی ناز!!! نکنی خیلیم ازت رابطه نخواد واسه اینه که پاک نیستی بو میدی (همه اینا رو همینجا خوندم)
و و و ... (حالا دردسرای بچه بزرگ کردن که هرکاری بکنی اصلش رو دوش زنه رو که اصلا نگفتم)

پسرام همینجور فکر نکنین میگم فقط به دخترا ظلم میشه ها
خونه باید بخری
ماشین بخری
خرج مراسم کنی فامیلای خودت و زنت بگن نوشابه فلان بود
حقوقتو باید تقریبا کامل بدی واسه زن و بچه و نخود لوبیا
سربازیتو رفته باشی
از سرکار میای خستگیاتو نیاری واسه زنت
اونایی که زنشون خونه داره که تازه خانومه منتظره شوهرش بیاد برن بیرون باید خسته کوفته اونم ورداری ببر دردر
شهریه بچه رو بده اونم با این قیمت مدارس
و حالا چیزای دیگه که من تو متن زندگی پسرا نیستم نمیدونم ولی خلاصه زیادم هست اصلا نمیگم کمه

همه چی که پول نیست عزیز من
بیا این همه مسئولیت روانی برات ردیف کردم اینا تحملش سخت تره
میبینی یه سری دخترام دوست دارن ازدواج کنن یه عده زیادیشون محرک بیرونی دارن که پسرا ندارن
مثلا اطرافیا هی نیش و کنایه میزنن که پس کی شوهر می کنی ترشیدیا (ببخشید واقعا)
یا با مادرش نمی سازه مادره هی دنبال شوهر پیدا کردنه هی گیر میده اینجوری بپوش اونجوری رفتار کن واست شوهر پیدا شه
یا مادر و پدر محدودش میکنن مثلا از نظر پوشش یا رنگ کردن مو یا آرایش و اصلاح صورت جمله معروف هم اینه: این قرطی بازیا رو بذا خونه شوهرت!
بعد دختره میگه خب ازدواج کنم از همه اینا خلاص شم غافل از اینکه خونه شوهر شوهره بهش میگه این قرطی بازیا مال خونه بابات بود نه اینجا : ))
البته اینجور محرکها هی دارن کمتر و کمتر میشن مثلا دهه هشتادیا اصلا فکر نکنم این بحثا رو داشته باشن خدا رو شکر
من خودم خانواده م به شخصیتم احترام میذارن هی گیر نمیدن فامیلامونم با شخصیتن (البته هنوز سنم اونقد بالا نرفته شاید بعدا بخوان گیر بدن) ولی اونام راه دورن زیاد نمی بینمشون
پس در نتیجه هیچ محرکی واسه ازدواج ندارم و دلیلی نمی بینم خودمو بندازم تو مسئولیت
شاید بگین این یعنی مسئولیت ناپذیری ولی مشکل حداقل خود من بیشتر اینه که تو مسئولیتاتو انجامم بدی باز طرف مقابلت قدردان نیست
از شوهرت پذیرا باشی از هر جهت، فکر میکنه وظیفته (به کرات دیدم مردی که زنش محل... بهش نمیده تا زنه یه کاری میکنه چشمشو میگیره ولی اونی که زنه همه جوره سرویس میده از کدبانویی بگیر تا مسائل دیگه واسش عادی شده) پسرام همین... برو جون بکن آخرش زنه غرغر میکنه فلان کسم تلویزیون فلان مدل گرفته تو پس چه غلطی میکنه و...
باز اگه طرف قدردان بود یه چیزی...
من به لطف این وبلاگ با شخصیت پسرا که آشنا شدم واقعا دیگه انگیزه ای واسه ازدواج ندارم به پسرام حق میدم انگیزه نداشته باشن
خیلیم بخوام مادری کنم بچه از بهزیستی میارم


باید بپرسی انگیزه دخترا و پسرا واسه ازدواج چیه؟ منم بهت میگم هیچی
پس فکر کردی چرا روز به روز تعداد دوست دختر دوست پسرا بیشتر میشن تازه عروس دومادا کمتر؟

چیزی که خیلی عجیبه اینکه چطور دلشون میاد اینهمه پول خرج ازدواج میکنن
حیف پول که خرج شه برا ازدواج
مهریه و شیربها و چند تیکه وسیله بزرگ و طلاو خرج عروسی و ماشین و نمیدونم کوفت و زهرمار رو باید جور کنی که دختر مردم افتخار کنه باهات ازدواج کنه...
این پولارو خرج خوشبختی خودم میکنم نه یه دختر که هیچی سودی برام نداره

سلام

عششششق

ک من گرفتارش شدم

از ی نفر خوشم میاد و خیلی دوسش دارم ولی چون خیلی مغروره منم سمتش نمیرم! خودش مقصره ها
من خودمو خیلی براش پایین اوردم ولی اون.......

شایدم دوستم نداره

نمیدونم
ولی من دوسش دارم

حرفاتون کاملا درسته امابستگی به شخصیت مردداره بنظرمن ازدواجبایدطبق شرایط
شخصی باشه یکی دوس داره توسن بالاازدواج کنه یکی پایین بستگی به شرایط داره،الان خودمن بسیاری ازهمکلاسیهای دبیرستانم ازدواج کردن
وحتی بچه دارن من نمیتونم خودمو بااونامقایسه کنم که،خودمم بین ۲۰و۲۵هستم وفعلا شرایطش روندارم،درضمن ازدواج بایددر زمان بلوغ نسبی وباهدف باشه،نیازجنسی ارزش بدبختی رونداره،شما راست می گیدراه برطرف کردن نیازجنسی زیاده امامانمیتونیم یعنی بخاطراعتقادمون نمیتونیم،بایدصبرکرد،اونایی هم که بفول شمامی پذیرنداگر باعلم واگاهی باشه میدونن دارن چیکارمیکنن امااگه بدون اگاهی باشه ونمی دونن ازدواج یعنی چی دارن خودشون روبدبخت می کنن وکردن،اول بایدمعنی ازدواج روفهمیدبعد تصمیم گرفت

طرز فکر شما درست بود مشروط به اینکه نیاز جنسی فقط در یه بازه ده یا بیست ساله باشه. مثلا یه پسر بیست سالشه بگه خب من فقط تا سی نیاز دارم یا تا چهل این ده یا بیست سال رو با دوستی یا صیغه رد میکنم و تمام ولی این نیاز تا شصت سالگی هم هست بعدش هم هست ولی شاید کمتر. دوم اینکه دوستی یا صیغه یه رابطه موقتی.معلوم نیست دوام یه دوستی چقدر باشه بعدم تا نفر بعدی پیدا بشه.موضوع دیگه اینکه دوستی و صیغه هم هزینه های خودشو داره.در نهایت اینکه آدم میانسالی و پیری در پیش داره یه همدم و همصحبت میخواد. مثلا تو هفتاد سالگی طرف بره با کی دوست بشه؟

راستی اینو یادم رفت اضافه کنم
قبلا فکر می کردم بین دخترا فقط خودم اینطوریم ولی چند روز پیش یه دوستی یه پست گذاشت درمورد اینکه نمیخوام ازدواج کنم و آیا انجمنی هست ما مجردا دور هم جمع شیم یا نه، که ایشون دختر بود
بعد خیلی دخترا اومدن گفتن ماهم همینطوریم
من متوجه شدم نه گویا تعدادمون کم نیست فقط ما کمتر از پسرا عنوان می کنیم مثلا خودم بین این همه نظری که میذارم اینجا برای اولین بار گفتم
به شما هم پیشنهاد می کنم یه سری به اون پست بزنی

نیاز جنسی ، زنجیر دست و پا برای پیشرفت
از اون بدتر ، نیاز عاطفی هست که نقطه ضعف افراد میشه
کاش میشد هیچ حسی به جنس مخالف نداشت
خدا ، انسان رو بازیچه اهدافش کرد

سلام
دلیلش امنیت جنسیه..که تو هیچ نوع رابطه ای پیدا نمیشه به جز رابطه پایدار...
دلیل دوم حلال بودن رابطست که واسه ***** مهمه... دلیل سوم بهداشتی بودنه....

اینهمه مسئولیت ریز و درشت که حتی دنیا و اخرتتو تحت تاثیر میذاره فقط و فقط در برابر یه امنیت جنسی!!!
* * * * * * * *...

کی گفته پسرا زیر بار ازدواج میرن.من پسر 31ساله هستم و قصد ازدواج تا پنجاه سالگی ندارم .دلایلشم خودت گفتی دیگه هیچی برام دیر نمیشه نه پدرشدن نه خانواده داشتن من تو میانسالی هم می تونم هم پدر بشم هم زن داشته باشم .توی این بیست سال هم کارمیکنم پولدار میشم وقتی می خوام زن بگیرم با افتخار میرم سراغ هر زنی که دوست دارم و خودم و خانوادم در رفاه می مونن بچه بیشتر ازاینکه پدر جوان بخواد پدر پولدارو مرفه لازم داره.خودمم که تفریحاتم را می کنم سفرخارجه میرم دنیارا میگردم عشق و حالم را با دختران متعدد می کنم وقتی ازهمه چی سیرشدم و دلم خانواده خواست اون وقت میرم تشکیل خانواده میدم.زندگی تک نفره خیلییییی هزینش کمتر از زندگی دو یا سه نفره هست.عموی خودم چهل هفت سالگی عقد کرد موقعی که همه چی داشت خونه و باغ و ویلا و ماشین خوب و تمام تفریحات و خوش گذرانی هاشو کرده بود الانم پنجاه یک سالشه و دوتا پسر دوقلو دوساله داره.زنشم سی و پنج سالشه.خیلی خوشبختن ودر رفاه.ولی پدر من که پنجاه وپنج سالشه تو بیست سالگی ازدواج کرده و تمام عمرش کار کرده هیچ تفریحی نداشته الانم نصف دارایی عموم را هم نداره.باز مشکلات مالیش تموم نشده.عموم هم وضع مالیش بهتره،هم کلی تو عمرش کیف کرده و همین خوشگذرانی ها باعث شده خیلی جوانتر هم بمونه و سالمتراز پدرم باشه.زنشم که خیلی جوونتر از مادر من هست.یعنی من هرجور حساب می کنم اون از پدرم خیلی جلوتره.منم راه عموم را میرم.

در تکمیل فرمایش دوستان...
گاهی برای اینکه زنه جمع و جورشون کنه...
بعضا آقایون با ازدواج انگیزه اقتصادی پیدا میکنند... که پول و درامد بیشتری کسب کنند.
گاهی با کمک زن بهتر پولهاشون رو جمع میکنند.
ضمن اینکه اون خانم اگه به فکر شوهرش باشه... بهتر از زمانی که مرد مجرده از نظر خورد و خوراک بهش میرسه.

منه پسر الان 27 سالمه .. درسته مجردی راحتی هایی داره مثل الانه من .
ولی وقتی من الان شرایط ازدواج رو دارم چرا نیام یه دختر خوب سرزمینم رو که دوست داره دینش رو حفظ کنه و از تنهایی دربیاد رو خوشبخت کنم .
دختری که هم من و هم اون ازدواج موافق فطرتمون هستش،
دختری که خودش و خونوادش با من درست و منطقی برخورد کردن و نشون دادن که اصل ازدواج مهم هستش نه چیزایی که به اسم رسم و رسوم فقط پسرا رو فراری میده از ازدواج.

راستش دیگه چند سالی هست که یه مقدار سرد شدم از اون لحاظ ها ... ولی هیچ موقع لذت زندگی با یه دختر فهمیده که میدونی مال خودته و با تعهد و صداقت و سادگی و به خاطر خودت وارد زندگیت میشه برام کمرنگ نشد

به خاطر همین حتی اگه یه روز از عمرم مونده باشه نمیذارم عشق و احساسی رو که توی قلبم نگه داشتم برای یه همچین دختری با اون معیارها و مشخصاتی که گفتم تلف بشه بیخود و بی جهت ..

یک نگاه صادقانه و باعشق و یک روز زندگی با دختری که سراپا شعوره و فهمیده بودن ... سراپا حیا و نجابته ...
از همه دنیا برام لذت بخش تره ...

همش توی این پست ها هی میگن نیاز جنسی، نیاز جنسی ...
پس چرا من عین یه تیکه یخ شدم چند سالیه ...

به سوال کننده:
جوابت یه جملس نیاز به س.ک.س‌‌‌‌‌‌والسلام....

خسته نشدیدازبس درمورد این موارد دم زدید،هرچیزی به موقعش ازدواج هم به موقعس تویی که ازنیازجنسی مینالی یابروصیغه کن یاارابطه نامشروع برقرارکن،یامنتظربمون وخودت روکنترل کن تمام دیگه بحث کردن چرا


به ادمین سایت:ببخشیدخواستمبگم فونت هارودوباره اضافه کنیدچون اینجوری بهتره وکامنت قشنگترمیشه گوشی من هم هنگی داره و...مرسی؟

در پاسخ به اقا

ایول خیلی عالی گفتی بهترین کار همینه منم 30 سالمه و همین مسیر رو انتخاب کردم

با خانوم "خودم" موافقم
به خصوص جمله آخر
جاتون خالی همین دو ساعت پیش تو کوچه یه دختر دبیرستانی با دوست پسرش در حال ایجاد صحنه های سانسوری بودن... :/ (مدرسه ها چرا انقد زود باز شده؟! بابا بزار بچه نفس بکشه از ۹ شهریور؟؟)
من هنوز مرددم میگم شاید بعدا نظرم عوض شه ولی کم کم دارم به سمت ازدواج نکردن سوق پیدا میکنم (دختر هستم) دلایلمم همونایین که خانم خودم گفتن... یه لحظه حس کردم من اونو نوشتم

بهترین کار واسه پسرا :
تا 40 سالگی ازدواج نکنید فقط عشق و حال کنید، مسافرت و تفریح و... با هر دختری دوست داشتید رابطه داشته باشید اونم بدون هیچ محدودیت و..بعد اون برید سراغ زندگی و با ی دختر 30 ساله ازدواج کنید هم اینکه از نظر مالی دغدغه کمتری دارید هم اینکه عشق و حال کردین و خودتون رو تو اوایل جوونی اسیر خواسته های ی دختر نکردید...
بهترین، بی نقص ترین و کامل ترین مسیر زندگی واسه پسرا همینه

به نیروگاه هسته ای
حرفات خیلی دور از واقعیت و رمانتیکه. حتما حتما رابطه جنسی بسیار مهمه تو ازدواج ۶۰ درصد موفقیت هر ازدواج هست (روانشناس ها میگن). شما حتما اول این مشکلو حل کن بعد برو سراغ اون کسی که گفتی. در غیر این صورت خیانت به اون دختر می‌کنی چون اون هم ازت انتظار همچین رابطه ای داره. برادرانه گفتم اینارو

پ چی میخوای زن خرج خونرو بده مرد بگیره بخوره بخوابه ؟؟
اصولش همیینه مرد نون اور خانوادس و قراره از زن و بچه حفاظت کنه

راز بقای بشر میل جنسی وعاطفی مردها به زن هاست میلی که زن ها نسبت به مردها بسیار کم دارند و امنیت جنسی هم فقط در رابطه پایدار (صیغه ی دائم ) برای مرد قابل قبول تر هستش و میل جنسی عاطفی مرد به زن به حدی زیاد هستش که مرد حاظر میشه همه چیز رو به دوش بکشه زن ها به دلیل اینکه گرایش جنسی وعاطفیشون به مرد خیلی کمتره به ندرت حاظر میشن این بار ها رو به دوش بکشند مگر در مورد فرزندانشون

من نمیتونم این پسر ها رو درک کنم انگار عقلشون رو از دست دادند ازدواج با این قوانین تماما به ضرر پسر هاست اینکه پاشی بری منت دختر ها رو بکشی اونم دختر ها که به قول دوستمون گرایش چندانی به پسر ها ندارند(چه جنسی چه عاطفی) و بعد پیشکش بدی به اسم مهریه تا لطف کنند به غلامی قبول کنند و بعد تعهد بدی تا اخر عمر اون دختر خانم رو تامین کنی (نفقه) در غیر اینصورت مهریه اجرا و زندان تازه وظیفشون هم نیست تو خونه کار کنند وبه بچه شیر بدهن و حق دارند پول دریافت کنند واقعا قرارداد ترکمنچای شرافت داره به این زندگیه ............ که خیلی از پسرا برای خودشون درست میکنند فقط به خاطر میل جنسی لعنتی خوب منم میل جنسی دارم تازه دکتر بعد از ازمایش خون به من گفت تستسترونت خیلی بالاست ولی بمیرم تن به این کار ها نمیدم وجدانا مجردی میارزه

سلام
به خوبه که هستی
برادر من منم الان یه دختر 23سالم ولی این حسو نمیذارم بهم غالب شه نکه نداشته باشمش الانی که مجردم هواشو دارم همین منظور نیروگاه هسته ای هم همینه ... یعنی اون معیار هست ولی میاد کف نه صدر!!

اینکه قصدولزدواج ندارید نظر خودتونه ومحترمه
اما برخی دلایلی که برای خانما گفتید باوعرض معذرت خیلی سطحی وبچگانه هست. شایدم سن تون زیر بیست ساله.
یکی دوتاشو بگم.
ببینید
خانما ازدواج هم نکنن زایمان عم نکنن با افزایش سن هم زیبایی شون ازبین میره هم هیکلشون.
بچه هم نیارن شیر ندن
با افزایش سن اگر پوکی استخوانم نگیرن بیماری های دیگه میگیرن. الزایمر فشارخون قند وحتی سرطان با افزایش سن بیشتر میشه
حالا شما میخوای بچه بیاری یا نیاری فرقی ب حالت نمیکنه. هیکلدوزیبایی ات ب مرور با افزایش سن ازبین میره وبیمار میشی
این خاصیت و فیزیولوری بدن انسانه .زن ومرد نداره.

من یک خانم متاهل هستم از این چیزای ک نوشتی شاید یک تا دوموردش اتفاق افتاده اما شیرینی هایی هم داشته زندگی متاهلی ک بهش میچربیده(اینکه زندگی هرکسی فرق داره یک موضوع جداست)
در موردخاننواده شوهر هم.همونطور ک خانواده خود ادم کامل نیستن و کلی اصطکاک بین مون و خواهروبرادر و والدین نزدیکمون وجود داره قطعا با خاتواده شوهرم وجود خواهد داشت واجتناب ناپذیره...
شما حتی با دوستانت هم پیش اومده مسایل رو پیدا میکنی مسایلی مثل رقابت وچشم همچشمی وخاله زنکی و.. و همیشه گل وبلبل نیستین باهم.
بازم میگم اینکه ازدواج نمیکنید عقیده خودتونخ ومحترم
اما به نظرمن ببشتر ازاینکه اینا دلیل باشه جداداز دلایل غیر منطقی .بیشتر منفی نگریه.
ذهن شما منفی هست واون زوایه رو میبینه. نمیدونم شاید تجاربی ور خانواده تون داشتید

درهرصورت موفق باشید.

به به خودم
نه من زیر بیست سال نیستم
نمیگم زن بدون ازدواج بیمار نمیشه و همواره زیباست معلومه که همه پیر میشن اما خانومای مجرد بالای 40 سال که دیدم واقعا از همون خانوم همسن اما متاهل جوون تر و خوش هیکل تر مونده بودن، طبیعیه مسئولیتها که بیشتر میشن آدم زود تر پیر میشه آقایون هم همینن آقایون مجرد سن بالا جوون تر از یه آقای متاهل به همون سن هستن
نه خانواده ما جزو خانواده های خوشبخت محسوب میشن اگه اشتباه نکنم، خوشحالم که شمام از زندگیتون راضی هستین
من نمیدونم شما چه سالی ازدواج کردین و اون موقع دید پسرها (که یکیشون شده همسر شما) درمورد ازدواج چطور بوده اما اگه قرار بود ازدواج کنم تو این سال ها میفتاد و با این نسل از پسرا. می بینین پسرا رو که؟
من فکر می کنم زندگی مشترک موفق مال قدیم بود (قدیم میتونه 10 سال پیشم باشه)
دید من منفی نبود قبلا هیچ مشکلی با ازدواج نداشتم گفتم که حتی تا نامزدیم پیش رفتم اما مدت تقریبا زیادیه با این وبلاگ آشنا شدم (منتها قبلا نظر نمیذاشتم) و دارم شخصیت واقعی پسرا رو می شناسم از اینجا بود که دیدم تغییر کرد.. حالا از نظر شما این تغییر منفیه بحثش جداست
ممنون که به تصمیمم احترام گذاشتین
موفق باشین

با این مشکلات اقتصادی هییچ انگیزه ای برای ازدواج نداریم هییییچ انگیزه ای.
داداشم دوسه سال پیش دعوا داشت که چرا برای من دختر پیدا نمیکنین!؟ خب رفتیم یه دختر همه چی تموم ک حتی شاغل هم بود براش پیدا کردیم .الانم یه بچه دارن و داداش من روز به روز داره از رنج بی پولی افسرده تر میشه.اوایلش خیلی خوب بود! حتی چن کیلو اومده بود رو وزنش! ولی بعد عروسیش افتاد تو خرج و مخارج و بچه بزرگ کردن که دیگه وااویلا!!!
استخدامشم نمیکنن حداقل یه ذره روحیه بیاد تو وجودش. شرکتای پیمان کاری الان سه ماه حقوقش ندادن.زنش خرج خونه رو میده...شانس اورد زن خوبی گیرش اومد که تو زندگی مشترک من و تویی نداره.

ازدواج بدون پول اشتباه محضه.الانم وضع کار که اینه ، اصلا انگیزه ای مگه میمونه.
پول روحیه میاره
پول انگیزه به وجود میاره
پول
پول
پول
حرف اول و آخر رو پول میزنه...

نمیپذیرم😎
مگر اینکه شرایط برابر باشه
تازه در اون صورت میگم نیاز نیست همشو خودم به عهده میگیرم
فقط درک کنن دخترا کافیه
اما تعادل رو باید رعایت کنن

اینجور بحثا اینجا راحت نیست
فقط یچیزو میگم
تا زمانیکه دختر ها و پسرها دیدشون نسبت به زندگی مشترک واقع‌گرایانه نباشه اوضاع همینه
قوانین و رسوم و آداب هم ضد پسرن هم ضد دختر
هردوشونو از وجود شخص خود دور میکنن
خیلی ساده و سطحی
یه مرد میره کلی کار میکنه با تن خسته و کوفته میاد خونه
بعد همسرش انتظار داره که شوهره توجه کنه بهشش
ولی اون مرده دیگه نا نداره
استرس و فشار روانی بازار و اقتصاد هم روش
مردها چه زنشون شاغل باشه چه نباشه بازم دوس ندارن زنشون احساس کم و کسری کنه
سرخورده میشن میشکنن
حالا این زنه درکش نمیکنه مرده هم اونو درک نمیکنه
زنه میگه تو منو نمیخوای و فلان و بهمان
بعد وارد روابط فرازناشویی ممکن بشه
بعد میایم شکایت میکنیم چرا اوضاعمون اینه
چرا جامعه اله بله
تا تهش برو شما
یا مثلا دهتره داره یه جا کار میکنه
یه حقوق اندکی هم میدن بهش
بعد میگه من اینو میخوام اونو میخوام ...
شوهرم باید درامدش از من بیشتر باشه
درحالیکه وقتی خودش اونده کار کرده و با نظام اقتصادی مردسالار مخالفه
یا کار نکنه یا اگرم میکنه این دیدگاههای سنتی رو نداشته باشه
یکی نیست که بگه بابا تو خودت جای شوهر یکی دیگه کار میکنی
بعد شما فرض کن همه خانوما برن سرکار
اونوقت اقایون بیکار
با پسر بیکار ازدواح نمیکنن
بعدش جامعه ناامن میشه براشون
گرفتی؟
خیلی سطحی بود این نگاهها
ولی هست
در بطن افکار جامعمون اینا هست هنوز
مردسالاریه دیگه
ولی اگر از اولش با شناخت متقابل و درک متقابل باشه
دیدگاهها رویایی نباشه واقع گرایانه نگاه کنن
خیلی دلنشین تره
پسرا بخاطر حماقتشونه که تن به ازدواج میدن
خیال میکنن که مردسالاری به ضرر زنهاس فقط
غافل از اینکه ...

سلام

به آناهیتا ام

موافقم، باید این واقعیت رو باید قبول کنیم که بدون "پول" فقط بدبختی میاد. اگرم کسی کار آزاد داره، کارش طوری باشه که خرج پولش حسابی باشه یعنی قد 2 یا 3 تا کارمند بتونه پول در بیاره.
همین الانش آدم یه سرما بخوره باید N تومن پول خرج کنه، یا خدای ناکرده اگه یه جات بشکنه اونوقت هزینه ی شکسته بندی و هزینه های دوره نقاهت و .... رو باید بدی. تازه این خوباش بود.
واقعا هم همینطوره. حرف اول و آخر رو پول میزنه.

کجا میپذیرن؟ این همه پسر مجرد از فضا اومدن؟
خانم ها و آقایان مثل قدیم نیست که به هم نیاز داشته باشند. ماشالا هردو کار میکنند و میتونن مستقل زندگی کنند فقط میمونه نیاز جنسی و عاطفی که اونم یا با 100 تا قرص و دارو و دوستی با جنس مخالف و... حل میکنن یا باهاش کنار میان و تحمل میکنند حالا هرکی با توجه به سبک زندگی و اعتقاداتش انتخاب میکنه.

سلام 🌷

جمع بندیِ من اینه که ازدواج برای ما لازمه و یه اتفاقِ مثبت تو زندگی اکثر قریب به اتفاق انسان هاست

نکته ی مهم اینه که طبق اصول و قاعده ی درستش پیش بره و به نکات مهم حین تشکیل خونواده توجه بشه

به نظر میرسه یه ازدواجِ درست و استاندارد ؛ بتونه مسیر رشد و کمالِ بیش از پیش رو برای یک انسان هموارتر کنه ! 😊

مشکل تون همینه که همه چیز زن رو در زیبایی و هیکل میبینید.که حالا زن مجرد بالای 40 خوش تیپ تر از متاهلشه. درصورتی که همه چیز در فیزیک و ظاهر نیست . زن به عنوان یک انسان یک بعد مادی داری و یک بعد روحی... نیاز غریزی مادرشدن محبت کردن بچه دارشدن اوج زنانگی و مطابق با فطرت زن هست که بهش ارامش میده..... کلا ازدواج خوب فردرو متعالی تر میکنه حالا چه زن چه مرد. در
اما باید بدونید که تو خیلی چیز ها هم زایمان و بچه اوردن فایده داره. مثلا پزشک من میگفت زنانی که بچه شیرمیدن احتمال ابتلا به سرطان پستان و رحم دراونها خیلی کمتره. مقاله ش رو هم نشون داد..
برای همین میگم شما از یک لیوان نیمه خالی و بعد منفیشو میبینید.
منم ممنونم ازتون از اینکه نقد من رو پذیرفتید
موفق باشید.

به به خودم
مشکل؟!! مشکل ندارم، ممنون میشم متوجه این مسئله بشین
همه چیز زن رو هم در زیبایی و هیکل نمی بینم
اون همه دلیل آوردم و زیبایی فقط یکیشون بود اتفاقا شما بودین که از بین اون همه مسئله فقط روی زیبایی و جوونی و هیکل زوم کردین!
مادری رو هم انکار نکردم اگه دلم بخواد مادر کسی باشم بچه های بی مادر و نیازمند به محبت فراوونن
پذیرفتن یه نقد یعنی با دلایل طرف مقابل قانع شی و به نظرت عاقلانه بیان. دلایل شما برای من قانع کننده نیستن، به عبارت بهتر دلایل خودم قانع کننده ترن، چون شما فقط از بعد ظاهر و ابتلا به بیماری دلیل آوردین اما من دلایل روحی زیادی دارم و گفتم. من نقد شما رو نپذیرفتم فقط گفتم خوشحالم از زندگیتون راضی هستین، همین. و تشکر کردم کردم که به تصمیمم احترام گذاشتین هرچند احترامی از ته قلب نمی بینم و احتمالا اشتباه کردم اینو گفتم
این همه پسر از ازدواج انصراف می دن به هیچ کدوم گیر نمی دین؟ برای هیچ کدوم دلیل مخالف نمیارین؟ چرا وقتی یه دختر اینو میگه شروع می کنین به دلیل و مدرک آوردن که نه ازدواج خوبه؟ محض اطلاعتون من از شکم مامانم که اومدم بیرون از ازدواج منصرف نشده بودم آشنایی با واقعیت پسرایی که مدت زیادیم هست نظراشونو می خونم (بالای دو سه سال) باعث شد بفهمم همه چی گل و بلبل نیست
پستی که میگه از ازدواج ترسیدمو نخوندین؟ اول ترسه بعد انصراف... البته اگه حرف مردم واست مهم نباشه! بخونین می بینین چی باعث شده بترسه ولی بازم چه نظرات گوهرباری در ادامه گرفته!!
امیدوارم روزی برسه که با تصمیم انصراف یه دختر از ازدواج مثل یه پسر برخورد شه و فقط برای شوآف نگیم به تصمیمت احترام میذارم و بدونین که تعداد دخترایی که از ازدواج دل خوشی ندارن اصلا کم نیست، عده ی مذهبی شاید خودشونو "مجبور" به ازدواج کنن اما عده غیرمذهبی میرن دنبال دوست پسر، حالا شما بپسندین یا نه.
البته متوجهم ما دختر و پسرمون از بچگی طوری تربیت شدیم که ازدواج رو مرحله ای زندگی می دونیم که حتما باید بالاخره تو یه سنی اتفاق بیفته اما ازدواج واقعا یکی از مراحل حتمی زندگی نیست. طبیعیه که تو جامعه در حال گذر (از سنتی به مدرن) ایران این تفکر قابل پذیرش نیست یا در مقابلش گارد گرفته میشه اما وقتی به جامعه مدرن برسیم بهتون قول میدم با تجرد و والد مجرد بودن پذیرفته تر برخورد میشه... شاید تا اون موقع حتی بالای صد سال طول بکشه شایدم کمتر اما یه روزی اتفاق میفته. مثل بقیه کشور های مدرن (نه لزوما غربی یا جهان اول).
به هر حال من چند وقت دیگه از ایران مهاجرت می کنم و احتمالا میتونم جایی زندگی کنم که با افکارم سازگارتره
ممنون وقت گذاشتین

داشتن قلمرو برای خودم فرزندانی داشته باشم ترتبیت شون کنم به جاهای بالا برسونمشون همسری داشته باشم که همراه من باشه باهاش مشورت کنم نیازاشو رفع کنم بهش تکیه کنه بهش محبت کنه این نیاز اصلی هست وگرنه نیاز جنسی رو تا حالا با تمام مشقاتش تحمل کردیم بازم می تونیم اما تو وجودم برا تکامل مرد بودنم نیاز به ایجاد خانواده دارم و خاندان دارم