خانواده برتر

یکیش که خوب نبود چرا رفتین دوتا گرفتین!!!

عزیزم یکم سوالت گنگ هست،اگر بحثی که بینتون پیش میاد در رابطه با مسایل برادر و زن برادرتون هست شما به هیچ عنوان نباید دخالتی بکنید ولی اگر در رابطه با مسایلی که بین شما و خواهر و برادر و پدر مادرتون هست نباید اجازه بدید که زن برادرتون دخالت کنه.اگر ایشون دخالت کرد و برادرتون جانبداری کرد باید متوجهشون کنید که مسایل خانوادگی تنها باید بین خودتون حل بشه و این سیاست خودتون رو میطلبه،مسایل خانوادگیتون رو در حضور زن برادرتون عنوان نکنید و حتی اگه زمانی از برادرتون دلخور بودید فقط و فقط به خودش بگید اونم در خلوت و هیچ وقت هم بدیه زن برادرتون رو به برادرتون نگید اگر تونستید مستقیم به خودش تذکر بدید و اگر هم میدونید پرده دری میکنه فقط بیخیالی طی کنید .

خداروشکر برادرم وهمسرش اینطوری نیستن

نمیدونم شما چند سالتونه ولی من تجربه خودم رو میگم.من ۳۱ سالمه .کلا ۹۰ درصد زنداداشا این جورین.حالا الان بعصیا میان میگن وا چه حرفیه ما این جوری نیستیم ولی از دل خواهر شوهر باید پرسید. من مثل یه خواهر برای زن داداشم بودم ماه رمضون اون از سر کار میومد میخوابید من از سر کار سر راه نون میگرفتم میاوردم افطار نون تازه بخوره یا وقتی مریض بود براش آب پرتقال تازه میگرفتم و .... ولی اون اینقدر ..... بود که یک دفعه نگفت فلانی تو خونه تنهایی بیا بریم قدم بزنیم یا بیا بالا تنها نباشی و یه سری موش دوندن تو یه سری کارها.میومد خونه ما بدون هیچ دلیلی اصلا با من حرف نمیزد و فقط با مامامنم مینشت گپ زدن و جواب من رو به زور میداد.در صورتی که واقعا مثل یه خواهر دوستش داشتم و بهش محبت میکردم(البته بماند یه چند بار داداشم از دستپخت من با کنایه ازم تعریف کرد و اون لجش گرفت که شاید از دلایلش این باشه)

برادرت حق نداره از دست شماها ناراحت بشه چون اگه تو خونه خودشون بودن و شماها دخالت میکردین یه بحث بود ولی وقتی تو خونه شما ارامشتون رو بهم میریزن حق با شماست.
برای اینکه خودتو ضایع نکنی سعی کن این مسئله رو به یه بزرگتر بسپاری چون تا دخترای مجرد بخوان اعتراض کنن همه میخوان بگن از بی شوهری داره حسادت میکنه دیگه اینم نظر بعضی هاست که واسشون متاسفم.

آقای نجفی اخیرا یه مطلبی گذاشته تو سایت که در سر تیترش نوشته

مرگ ی بار شیونم ی بار اگر واقعا میاد خونتون و تو مسائل خصوصی شما دخالت میکنه ی بار جنگ جهانی راه بنداز از خونه پرتش کن بیرون 

خدا به داد من برسه. 

خدا به داد من برسه. 

چرا پستها اینجوری شده؟

داداش منم همینطوره همش طرف زن بداخلاقشو میگیره 

اصلن معلوم نیست موضوع چیه !!!

امان از دست هرچی خاهرشوهره .... اونم از نوع مجردش!
منم یکیشو دارم . که هرچی میشه و نمیشه یجوری بمن ربطش میده ..

خدا زن داداشاتونو از دست خاهرشوهری مث شما نجات بده که حتا یه موضوع درست حسابی هم واسه مطرح کردن نداری فقط کلی گویی کردی !

خدایی خاهرشوهر مجرد عذابی است از عذابای الاهی که امیدوارم نصیب هیچکس نشه .

بجای اینکه همش تو فکرتون باشه چه کنم داداشم طرف زنشو نگیره برید دنبال زندگیتون و بذارید اونا هم زندگی خودشونو بکنن انقدر موش ندوونید.

هیچوقت با عروس صمیمی نشو و باهاش مثل مهمون رفتار کن. دلیل نداره از همه اتفاقایی که تو خونه میوفته خبر داشته باشن از قدیم گفتن وقتی دوتا جاری با هم خوب میشن دارن برای خانواده شوهر نقشه میکشن حالا عروسای شما که خواهر هستن البته استثنا هم هست به کسی بر نخوره همونقدر که عروس بد هست عروس خوب هم پیدا میشه 

سلام شاید شما خوب باشید و زخواهرصشوهرتون بد باشه ولی اینکه زن داداش به خواد تو مسایلی که به اون مربوط نیست دخالت کنهقضیه فرق میکنه بعدش من که نمیتونم مثال بزنم اونا تقریبا هر هفتهاین جزو برنامشون هستمن که نمیشه بیام بگمشون که

توضیحات تکمیلی در جواب دوستان

دختر خوب با اینکه مشکلت خیلی گنگه و اصلا میشه گفت مشکل نیست یه راهکار بهت میدم. خودت رو سرگرم کن اگر دانشجویی به درس و دانشگاهت برس و کلاسای مختلف ثبت نام کن، کتاب بخون، ورزش کن، پیاده روی کن، اگه درست تموم شده برو سر کار و باز هم در کنارش مطالعه کن، ورزش کن، با دوستانت وقت بگذرون، پیاده روی کن، گاهی واسه خودت هدیه بخر واسه خودت و خوشحال بودن خودت تلاش کن و اجازه بده بقیه هر جوری دوست دارن زندگی کنند تمام ناراحتیای ما از اونجایی ناشی میشه که بیکار میمونیم و شروع به واکاوی رفتار دیگران میکنیم. شاید همسر برادر شما منظوری از کارایی که میکنه نداره شاید هم اصلا داره ولی مگه مهمه؟؟؟ فقط به خودت و خوشحالی خودت فکر کن و رفتار ناپسند دیگران رو برای خودت بزرگ نکن و ازشون سرسری رد شو

ادامه

در بخش نظرات در ۳کامنت تاحودی توضیح دادم و این بحث به همه ی خانوادمون مربوط میشه نه به من فقط  می خوام بدونم من خواهر چه طور برادر بزرگ تر از خودم بفهمونم که به زنت بگو مثل  جادوگرا زندگیمون و بهم نریزه ول کنه بره آخه اون که دیگه اینجا نیست اثراتش فقط روی ماست الان ۳روزه ما با بابامون حرف نزدیم  اوضاع وخیم تر از چیزیه که شما فکمیکنین

ایول بلاخره یه زنداداشم پیدا شد که خواهرشوهر ازش حرص بخوره 

معلومه خیلی عجولی، بابا این نکات ویرایشی رو رعایت کن عزیزم تا بدونیم چی نوشتی
خیلی هم گنگ گفتی، اون چیزایی که بر اساس متن به نظرم میرسه میگم

این مشکل بخاطر یه سلسله رفتارها ایجاد شده که همتون توش دخیل بودید

اول اینکه برادرت مشخصه بلد نیست روابط بین شما و همسرشو مدیریت کنه، متاسفانه یه مشکلی که همه ماها داریم اینه که خیلی افراط و تفریط داریم، یه پسری میاد اینقد زنشو خار و خفیف میکنه یکیم پدر مادر و خواهر برادرشو، یه همسایه مامانم اینا دارن بیشتر از سی ساله همسایه ان، آدمای خوب و بی سر و صدایی ان، برا پسرش که فوق لیسانس داره و سی و دو ساله یه دختریو خودش معرفی کرد پسرشم پسندید، پسرش هم خیلی آدم باشخصیتی بود، بعد ازدواجش یه شب سر و صدایی تو کوچه بود، رفتیم دیدیم پسرشو عروسشون با پدر مادرش دعوا و داد و بیداد، آبرو و حیثیت این بنده های خدارو بردن، تو حین دعوا هم پدر مادرش ساکت بودن و هیچی نمیگفتن، همسایه ها اینا رو جدا کردن و فرستادن بره، بعدا هم معلوم شد سر حرفای خاله زنکی بوده و اینا هم جوون بودن و بی طاقت و بی تجربه زود جوش آوردن، بعدا مادرش گفته بود از وقتی ازدواج کرده انگار پدر مادر نداره، هیچ سراغی نمیگیره از ما، حالا خواهرشوهرشم یه تیکه انداخته بود دعوا درست شده بود، میشد با عقلانیت و درایت این موضوعو حل کرد  نه اینکه آبرو پدر مادرشو ببره

بعد از اینا پدر مادرت احتمالا مقصرن که خیلی تحویلشون میگیرن، عروس و داماد باید از بزرگترها حساب ببرن و بهشون احترام بزارن، متاسفانه خیلی وقتا بزرگترا بلد نیستن بزرگی بکنن

بعدی هم که خودتونید، چه لزومی داره با عروستون صمیمی بشید، احترام و محبت با صمیمت فرق داره، وقتی با دیگران زیادی قاطی میشین یعنی به اونا اجازه دادین وارد حریم شخصی شما بشن، بعضی ها بی جنبه ان و سوء استفاده میکنن، یاد بگیرین برا خودتون حریم شخصی قائل بشین، تو مسائل شخصی اونا دخالت نکنین و به اونا اجازه ندین تو مسائل شخصی شما دخالت کنن، احتمالا شما هم همین رویه رو پیش گرفتین، احساس صمیمیت یش از حد کردین و خودتونو تو یه مسائلی وارد کردین که به شما ربطی نداشته، در نتیجه اونا هم همین رویه رو در پیش گرفتن

البته دوستان هم بعضی ها حرفای خوبی زدن من نخواستم دیگه اونا رو تکرار کنتم، از اونا هم استفاده کن
به نظر من اول خودتون با پدر مادرتون بشینید خیلی دوستانه و منطقی و بی طرف صحبت کنید، جانبدارانه صحبت نکنید، ممکنه فکر کنن دارین با عروساتون لجبازی میکنید، چون بعضی پدر مادرا رو پسراشون تعصب دارن، با آرامش و با توجه به اخلاق پدر مادرتون، دیگه همه قلق پدر مادراشونو میدونن، یه جمع بندی بکنید و حل کردن این مشکلو به پدر مادرتون بسپارید، وارد شدن شما به نظرم مشکلو بدتر میکنه، البته شما هم باید رفتارتونو تغییر بدین، پدرتون هم بره با خودت برادرت تنها صحبت کنه

البته ما شناخت دقیقی از شما و مشکلتون نداریم، اگه احساس میکنی این رویه میتونه درست باشه اونو در پیش بگیر، و مواظب باش با رفتارهای عجولانه روابطتونو بدتر نکن

 هرچی ازبحث های خاله زنکی دور باشید ارامشتون بیشتر  

**** برهرچی زن داداش ریاکارودوبه هم زنه که باعث میشن پسری راکه مادر دوسال به اوشیرخورانده ازمادرجداکنند ولی جهت اطلاع نو وپنج درصد مردها زن ذلیل شدن ..اخه من هم دوتاش رادارم چی بگ م فقط میتونم بگم ارزوداریم یه باربریم خونه داداشمون البته داداشهاهم خیلی زیاد بی انصافی میکنن خداجوابشون بایه عروس بد دراینده بده امیدوارم هرداداشی که باعث شکستن دل خواهرومادرش میشه باطرفداری بیجا ازخانومش روزخوش نبینه توزندگیش ..

سلام.

عزیزم تو هم دقیقا مشکل منو داری ...
زن داداشم سه سال با ما زندگی کرد و توی این دو سال آخر آب خوش از گلمون پایین نرفت ...
محبت بی جای پدر و مادرم  با عث شد اون به جایی برسه که خودشو توی هر کاری دخالت بده .اگه من یه گردنبند میخریدم دو سه شب با برادرم دعوا  میکرد که اینکه پول نداره چجوری خریده ؟ حتما پدرت خرجش میکنه ولی کمک ما نمیکنه ..
اونقدر دختر بی شعوری بود که واقعا اگه بخوام تک تک رفتاراشو برات بگم شاید بگی خدارو شکر جای من نیستی ..
ما همیشه از ترس اینکه با برادرم دعوا نکنه سعی میکردیم یه کاری نکنیم حرص بخوره غصه بخوره ..
تا اینکه پدرم هر دوی اونا رو از خونه انداخت بیرون ...
دو هفته بعد با شیرینی اومدن خونمون .الان هم سه چهار هفته یه بار میان ..ولی آرامش به خونمون برگشت ..
ولی کلا من در رابطه با زن داداش بد اخلاق  چند تا چیز رو یاد گرفتم اول اینکه به برادرم احترام بزارم ولی محل سگ به زن داداش نذارم .(البته بی احترامی نمیکنم به زن داداش فقط نادیده میگیرمش :)  )
دوم اینکه هیچ وقت زن داداش رو در حد خواهر ندونم وهیچ وقت از مشکلاتم پیشش ننالم ..

یعنی انقد بیکاری ک اومدی از زن داداشت مینالی مطمئن باش اونم از تو خوشش نمیاد یجا دیگه داره پشت سرت حرف میزنه.بعضی دخترام انگار آسمون دهن باز کرده و داداش اونا افتاده پایین.ب نزر منکه زن داداشت باید با شماها قط رابطه کنه.ببین مشکل خودتون چیه ک اون این رفتارا میکنه.جادو کرده وایناهم انقد نگید بین زن و شوهرم بهم نزن.خواهر شوهر متاهلش چیه ک مجردش برسه.تحمل کردنش کار ایوبه برو ب زندگی خودت برس.ازدواج ک کردی ی خواهر شوهر بدتر از خودت گیرت میاداا

سوال کننده

عنوان مشکل داره

آره تازهدو سه سال پیش اوایل عقدشون  که لیوان شکست زن داداشم می خواست جارو کنه داداشم گفت چرا زن من جارو کنه پاش ببره  پای شما نبره  قبل از اینکه جارو کنه که اصلا پاش میبره یا نه

یه کامنت گزاشتم نمی دونم ارسال شد یانه  خلاصشو می نویسم

از اینکه م بیکای آره خوب بی کاذم بلاخری تابستونه ولی  کسی داره بین خانواده رو بهم میزنه زن داداش منه والا ما یی سری خرت و پرت داریم مثلا چوب برا کباب و منقل و اینا  یه پرده زدیم که واسه مهمونی مشخص نباشه یهو مثل عذاب الهی رو سرمون خراب شد و کلی بی احترامی  ولی ما خیلی عادی بفراش توضیح دادیم که چرا این کارو کردیم چون می دونستی به احتمال ۹۰درصد بعدش دعواست معلم نیست یهشبه چی به شوهرش گفته که فرداش اومده میگه نه شما بیاین خونه من پیش زنم نه من میزارم  اون بیاد می خوام خونمم بفروشم برمکه نبىنینش حالا انگار خورشید وداره خوش به حالت که اینجور مسایل و درک نمی کنی

عزیزم میگی پدر و مادرت باهاشون مشکل ندارن یا به هر دلیلی طرف اونان خودتو حساس نکن بذار هر کاری دوس دارن بکنن اصلا عروسی خواهرت نیان مهم نیست ازین به بعد سعی کنین کمتر مسائل خونه رو داداشات و زن داداشات متوجه بشن و همون طور که دوستان گفتن رابطتتونو رسمی کنین اصلا سعی نکن که بخوای به داداشت بفهمونی چون اصلا جواب نمیده عزیزم شما خواهرا فقط خودتونو بکشید کنار بذارید تو مسائل خونه دخالت کنن اگه جاش باشه خود پدر و مادرت جوابشونو میدن 

چ بیکاری تو ک میای اینجا درباره زن داداشت غیبت میکنی تازه از خودتم تعریف میکنی ک خوشگلی و اون زشته اونکه باید میپسندید داداشته ن تو.برو لالا کن بچه

توجه داشته باشید تنها بحثی که اینجا پسرها نظرندادن 😈 الان مطمئنم هرکدومشون که متاهلن توفکر فرورفتنه که چیکارکنیم که خواهرومادرمون دل زنهای عزیزمون رانشکونن وانهارایه وقتناراحت نکنن هرکدومشون هم مجردند دارند درس زندگی یاد میگیرند که فردا چطور خرابکاریهای زنهاشون را نادیده بگیرند وبه جان خواهرهای بدبختشون بیوفتن.

نمیشه یه قاعده کلی واسه همه آورد نمیشه گفت همه زن داداش ها بدن یا همه خواهر شوهرا یا مادرشوهرا همه جا آدم خوب و بد هست انصاف داشته باشین خب آدم عقل داره فرق خوب و بد تشخیص میده هیچ وقت الکی نمیاد بد همه رو بگه مثلا خود من خواهرشوهرم خوبه یعنی کاری به من نداره جاری هام هم همینطور عادی هستن من نمیتونم حالا چون خواهر شوهر هست بگم بدن نه ولی عوضش مادرشوهرم اندازه ده تا خواهرشوهر اذیت میکنه و دخالت میکنه یا زن داداشم هم همینطور بسیار حسود و ریاکار هست 

نمیشه یه قاعده کلی واسه همه آورد نمیشه گفت همه زن داداش ها بدن یا همه خواهر شوهرا یا مادرشوهرا همه جا آدم خوب و بد هست انصاف داشته باشین خب آدم عقل داره فرق خوب و بد تشخیص میده هیچ وقت الکی نمیاد بد همه رو بگه مثلا خود من خواهرشوهرم خوبه یعنی کاری به من نداره جاری هام هم همینطور عادی هستن من نمیتونم حالا چون خواهر شوهر هست بگم بدن نه ولی عوضش مادرشوهرم اندازه ده تا خواهرشوهر اذیت میکنه و دخالت میکنه یا زن داداشم هم همینطور بسیار حسود و ریاکار هست 

عزیزم من دو تا زن داداش دارم یکیشونو ک کلن می ذارم روی سرم و دقیقن تمام ناراحتی من از همینه. منی که انقدر عاشق زن داداشم هستم چرا باید خاهرشوهرم بی دلیل باهام قهر کنه اونم زمانی که باردارم و حتا یه حالی ازم نپرسه! دقیقن هم مجرده. چون یکی هم دارم متاهله که خداییش خوبه.

من شوهرمو دوست داشتم که باهاش عروسی کردم. شما نمی دونین همین خاهرشوهر توی مراسم عقدم با من قهر بود ک چرا میخام زن برادر دردونه شون بشم اونم بعد 37 سال که نذاشته بودن بیچاره داماد بشه و نگهش داشته بودن که تمام پولای زحماتشو خرج اونا کنه!

همسر من یه مرد 37 ساله با دوتا شغل خوب تقریبن یک ریال هم پس انداز نداشت!

من که ازشون متنفرم. حالا هی پشت سرم اونا هم شاید بگن جادوگره زبونش درازه زشته فلانه ولی واقعیت اینه که به نظر من هم اونا عفریته های از خدا بی خبری هستن!!

خانم سوال کننده 

کی میخوایم یاد بگیریم مجرد موندن گناه نیست شاید اصلا کسی دوست نداره ازدواج کنه هی عروسا میان میگن خواهر شوهر مجرد رو نمیشه تحمل کرد دیدتون رو نسبت به مجردا عوض کنید دلیل نمیشه که هرکی مجرد هست حرفاش از روی قصد وغرض باشه یا داره حسودی میکنه .

به فهیم بانو ودیگران وسوال کننده 

سلام مرسی که وقت گزاشتین  و نظر دادین اونهایی که نطر بد به من دادن شاید الکی قضاوت کردن ولی من برادرمو از ته دل بخشیدم  دیشب  داداشم یه دفعه غش کرد از رو پله افتاد مرگشو به چشمم دیدم  شاید آه دل ما باشه  که تو مراسم هم نیومد ولی از این به بعد دیگه بی خیال این بحثا شدم دیگه برام باید عادی باشه  برا آرامش خودم  و سلامتی برادرم دعا کنید مرسی از همتون دوستون دارم  نظراتتون خیلی روم تاثیر گزاشت  اگه تو پیام ها به کسی بی احترامی کردم که فکرنکنم معذرت می خوام در پناه حق

سلام مرسی که وقت گزاشتین  و نظر دادین اونهایی که نطر بد به من دادن شاید الکی قضاوت کردن ولی من برادرمو از ته دل بخشیدم  دیشب  داداشم یه دفعه غش کرد از رو پله افتاد مرگشو به چشمم دیدم  شاید آه دل ما باشه  که تو مراسم هم نیومد ولی از این به بعد دیگه بی خیال این بحثا شدم دیگه برام باید عادی باشه  برا آرامش خودم  و سلامتی برادرم دعا کنید مرسی از همتون دوستون دارم  نظراتتون خیلی روم تاثیر گزاشت  اگه تو پیام ها به کسی بی احترامی کردم که فکرنکنم معذرت می خوام در پناه حق

یه بار دیگه هم گفتم عنوان مشگل داره تشکر کردین ولی درست نکردین( می گیره نه میگیه)