خانواده برتر

سلام.

در مورد پسرا نمیدونم اما در مورد خودم ک سنم بالای سی هست میدونم ک نیاز شدید عاطفی و ج چیه و چقدر آدمو اذیت میکنه و تمرکز و شاید انگیزه و شور و شوق در کارها رو کم میکنه. 

با بقیه مطالبت کاری ندارم ولی توروخدا یکم اطلاعاتتون رو زیاد کنین .یعنی چی که این نیاز در همه هست فقط یکی کمتر یکی بیشتر .باید بدونید یه جماعتی هستن به اسم بی جنس گرا که هم از لحاظ فیزیکی و هورمونی  و هم از لحاظ روانی کاملا سالمن و سلامتشون هم توسط متخصصین غدد و ارولوژ و هم روان پزشکا تایید شده واینها بدون هیچ بیماری جسمی یا روانی کوچکترین احساس نیازی به روابط جنسی ندارن.منظورم سرد مزاجی نیستا .سرد مزاجی میل کمه ولی بالاخره به میلی هست .والبته بعضی اشکالش هم ناشی از بیماریه .اما ای سکشوالیتی یا بی جنسگرایی نبود مطلق نیاز جنسی هست از بدو تولد تا مرگ .درمان هم نداره چون بیماری نیس و به عنوان یه گرایش  پذیرفته شده.شما با این تقسیم بندی دوقطبی دارید موجودیت جماعتی هرچند کوچک رو زیر سوال میبرید .

قصد جسارت به کسی را ندارم و پیشاپیش عذر خواهی میکنم اما این دوستان دهه هفتادی خیلی زندگی را سخت گرفتن توی یکی از پست ها یکی که من احتمال میدم کم سن بود نوشته بود دخترها به من امید بدین بیام خواستگاری. یک دختری که با هزارتا ارزو میاد خونه یک مرد احتیاج داره به اون تکیه کنه نه اینکه هنوز هیچی نشده باید طرف را ماساژ بدی بره خواستگاری . توی یک پست دیگه یکی راجب فشار جنسی میگفت

سلام

اگه شما نمیتونید درک کنید دلیل نمیشه وجود نداشته باشه.

من دخترم و در برهه ای از زندگیم یکی دوسالی این فشار رو تجربه کردم.  همون که میگن آدم شبا گریه میکنه.  واسه همینم هرکس اینو میگه درکش میکنم.  چون خودم واقعا مثبت و پاک بودم و اینطور بودم.

اگه نمیتونید درکش کنید لطفا به کسی برچسب نزنید. بدن پیچیده تر از اونیه که شما تصورش رو میکنید.

سلام

سلام

حرفاتون درست بود.

سلام 

تو میفهمی روزی ده پونزده بار خود ارضایی ینی چی!؟

برای من همچین حالتی پیش نیومده. منم مثل شما فکر می کنم که حتی اگه طرف بخواد صبر کنه و گناهی انجام نده هم نباید اینقدرا سخت باشه. مگه این که یه دلیل تحریک دائمی جلوی چشمش باشه. مثلا تو خونه دائم فیلم...پخش بشه! که نمی شه. 

شهوت جنسی رو نباید بیدار کرد.

سلام به نظرمن تاحدودی وجودداره،تواین دوروزمونه اگه سراغشم نری،خودش سراغ طرف میاد،منم خیلی هارودیدم که نالیدن،حتی اون مذهبی ها.قدیمادختروپسرزودازدواج میکردنن وازاین فشارروحی راحت میشدن،اماالان چی که دیرازدواج صورت میگیره وهرروزمشکلات جووناباوجوداین حس بیشترمیشه.خدابه دادتموم جوونامملکتم برسه.

سلام

درمورد خانمها بگم که مواقع خاصی هست که از یکی دور روز قبل از پریودی شروع وتا یکی دوروز بعد از آن به شدت نیاز جنسی بالا میره چون هورمون های بدن فعالیتشون بیشتر شده همینطور تقریبا بین ده پونزده روز گذشته از پریود دوباره یک روز خیلی شدید میشه که معمولا روز دوازدهم یا چهاردهم بعد از پریودی هست. این مواقع نیاز جنسی خانما بقدری افزایش پیدا میکنه که شاید تو زندگی روزمره شون تاثیر بگذاره البته همه اینطور نیستند ولی اکثرا این رو تجربه کردن.خود من که گاهی بدون اینکه بخام بهش فکر کنم یا صحنه ای دیده باشم میاد به ذهنم و اونقدر فشار وارد میکنه که گریم میگیره اگه تنها باشم گریه میکنم واگه همونطور که گفتم توی زندگی عادی اثر میذاره ومن مثلا محل کارم باشم یا جای شلوغ... باید برای چند لحظه اون موقعیت رو ترک کنم برم بیرون یه کم هوابهم بزنه یا دست صورتم بشورم یا به یکی از دوستان قدیمی زنگ بزنم.... یا کلا باید کاری کنم که از ذهنم خارج بشه دوباره بتونم به کار قبلی ادامه بدم.واقعا گاهی سخت میشه. 

یه جوری صحبت می کنی انگار از فضا آمدیا !

به نظر خودم که نیاز یعنی چیزی مثل گرسنگی و تشنگی!

والا منم به عنوان یک پسر همیشه برام جای تعجب بوده اینها چطوری این حرفها را میزنند و انقدر اه و فغان ادم گاهی واقعا حیرت میکنه از حرفهای یک عده اکثرا هم کم سن و سال هستند ...برای اولین بار با کرالیچا موافقم 

خب اینجور که من میدونم فشار روی پسرا بیشتر از ما دختراس.

به نیلوفر

میشه بیشتر توضیح بدین یا لینکی اگه دارین در این مورد معرفی کنید ، چون من دقیقا اینطوری هستم :| 

حتما زیاد هست که بندگان خدا اذیت میشن دیگه. وگرنه سری که درد نمیکنه رو دستمال نمیبندن. شماهم بهترِ دیگرانو سرزنش نکنی چون ممکن هست این بلا سرخودت بیاد

والا من که توی برنامه غذاییم هرروز سرکه وابلیمو هست توی کیفم همیشه آب همراهمه. مزاج من دموی هست واین طبع بیشترین میل وتوان جنسی رو داره. حتی یه بار بیرون از خونه بودم و....مجبور شدم برم سرکه بخرم بخورم خخخخخخ

خب شماباورنکنین

به یه رهگذر

فرضا شما با ۶۰کیلو وزن میتونید ی روز کامل غذا نخورید و گرسنگی رو تحمل کنید اما ی آدم دیگه با ۱۱۰کیلو وزن عمرا بتونه گرسنگی رو تحمل کنه، شرایط یکیه اما آدما فرق میکنن،

اولا

مثل اینه که بگیم اونایی که تشنه و گرسنه هستند واسه چی مینالند مگه چیه قبول دارم گرسنگی و تشنگی هست اما دیگه نه انقدر که میگن...

سلام.راستش منابع فارسی تقریبا صفره در این باره اما اگه میتونین عبارت asexualityرو به انگلیسی وارد کنین مطالب زیادی میاد..در ضمن بی جنس گراها یک انجمن جهانی هم دارن به اسم aven که اگه سرچ کنید یه سایتی میاد به آدرس asexuality.org.اینجا میتونین هم اطلاعات زیادی کسب کنین هم با همه ای سکشوال های دنیا که اونجا عضون چت کنین والبته میتونین مثل همینجا پست بذارین و سوال بپرسین .در ضمن اگه واقعا از آغاز تولد تا به الان اینجوری بودین به هیچ وجه خودتون رو مریض نپندارید و یا بدبخت .شما فقط آفرینش متفاوتی دارید .نوع آفرینش شما نه حسنه نه عیب .همون طور که نوع آفرینش افراد دارای میل هم نه حسنه نه عیب .شما چیزی رو از دست ندادین .درواقع چیزی که هیچوقت نبوده رو نمیشه از دست داد .از دست دادن لازمه اش به دست آوردنه .امثال شما به خاطر اینکه هیچ وقت هیچ احساس نیازی نداشتن و مطلقا فاقد میل بودن از ابتدا؛ خب نتیجتا هیچ وقت احساس کمبود و نیاز نمیکنن در اون مسائل و عموما چون نیازی احساس نمیکنن پس به خاطر ارضا نشدنش احساس فقر و کمبود ویا ضعیف بودن هم نمیکنن. در ضمن بعضی ها به اشتباه این مساله رو با sex aversion یعنی تنفر از مسائل جنسی یکی میدونن .تنفر از مسائل جنسی یه بیماری روانیه که مثلا طرف چندشش میشه میترسه یا فک میکنه این مسائل گناهه .خب نتیجه این تنفر هم میشه تجرد گزینی خودخواسته و شخص خودش رو تا آخر عمر به دور از سکس و ازدواج نگه میداره.بی جنس گراها اینجوری نیستن و هیچ تنفری ندارن .فقط احساس نیاز ندارن .از لحاظ هورمونی و فیزیکی و روانی هم هیچ بیماری ندارن بی جنسگراها که منجر به این بی نیازی شده باشه چون تمام آزمایشات پزشکی فیزیکی و روانی و هرچه که از این اشخاص از سالهای ابتدایی زندگی و حتی جنینی تا حالا هس رو بررسی کردن و دیدن که ساختار مغز و جسم و ارگان های مولد هورمون از ابتدا بی نقص و به شکلی ثابت بوده.یعنی دچار تغییر اختلال زایی نشده.درواقع مثل یه فرد دیگه که میل جنسی داره اینا هم همه هورمونهای جنسی رو دارن بدون هیچ کمینه و بیشینه ای و از لحاظ روانی هم کاملا سالمن.خب البته متاسفانه وقتی اطلاعات محیط اطرافت کم باشه و در عین حال تو هم در این محیط کم اطلاع ذره ای متفاوت باشی ؛این مشکل پیش میاد که بهت انگ منحرف ؛ کژرو ؛ جامعه ستیز یا در بهترین حالت: عجیب و غریب ؛ نابهنجار و روانی میزنن

اگرکسی میگه کنترل این نیاز سخته قطعا همین طوره اگرکنترلش سخت نبود دیگه کسی به گناه نمی افتاد خودش روکنترل میکرد وقتی نمیخای گناه کنی وقتی نمیخای به نامحرم نگاه کنی وقتی گوشیت رو زندگیت روازهرچی گناهه پاک‌کنی وقتی این نیاز ج‌ بسراغت بیاد خودتی وخدای خودت‌و گریه ...واین تحمل کردنش عین عذابه 

 شاهزاده دورگه سلام.

سلام
انگار نظرات کرالیچا با نظرای منم خیلی نزدیکه

دوستان، جواب این سوال توی خط آخر نوشته شده .

فراموش نکنیم که شهوت ناشی از نوع فکر و استراتژی فکری عقلانی و منطقی ماست . مغز و منطق ما به سمتی پرورش پیدا می کنه که ما میخوایم. عامیانه تر اینکه سیخش نزن تا دچار چالشش نشی.




آقای سعید کرمی تو هم اگه اینقدر تقویتش نمیکردی الان تو سن 35 سالگی داد از فشار جنسی نمیزدی. :)

فعلا که ما موندیم و ی عالم نیاز عاطفی و جنسی...بیشتر عاطفی ...

راستش نمیدونم تقویتش کردم یا ضعیف...اما دیگه واقعا تنها رحمت پروردگاره که آدم دوام میاره.

خب چیکار کنم. میدونی آدم دمویی که تازه گرمیش هم خیلی بالا رفته درحدی که مریض شده /البته الان بهترم /یعنی چی؟ سردی سرکه خیلی زیاده منم میدونم. ولی حالم که بد میشه با کوچکترین گرمی که بهم میرسه علاجش فقط سرکه هست. ترجیح میدم اگه قراره برام مشکلی پیش بیاد از سرکه باشه نه از گرمی که مشکلاتی مثل فشار خون بالا و تنگی نفس شدید و گر گرفتگی وتب شدید....ودر نهایتش از هوش رفتنه، باشه. سرکه سیب خودم درست کردم با سیب شیرین، دیگه اونقدرا سرد نیست. 

راستش طرز فکر منم تا چند سال پیش مثل نویسنده پست بود.

شما که شرایط ازدواج روداری کار واینا داری چرا متاهل نمیشی برادر؟

خدایا مزدوجمان گردان پوکیدیم :)))))))))))))

سلام آقای حافظ .بنده اینجا نیستم که بگم کدوم گرایش حسنه کدوم عیب.اگر دقت بفرمایید میبینید که گفتم که هیچ کدوم نه حسنن نه عیب .فقط متفاوتن.اولا فرمودین جز اختلال هویت جنسیتیه .اول هویت جنسیتی رو تعریف کنیم .هویت جنسیتی یعنی تصویر شخص از خودش به عنوان زن یامرد که در ذهنش شکل میگیره .وقتی این تصویر ذهنی که شخص از خودش داره با واقعیت فیزیکی و آناتومی بدنش هماهنگه میگن که یک هویت جنسیتی سالم شکل گرفته .یعنی اینکه مثلا شخص از لحاظ فیزیکی و بدنی و اندام تناسلی زنه و توی ذهنش هم خود شخص ؛ خودش رو به عنوان زن باور و قبول داره .اما وقتی بدن همین زن همچنان همون بدن و فیزیک زنونه اس و  اون فرد در جامعه هم به عنوان زن شناخته میشه اما خود شخص تو ذهنش ؛ خودش رو یه مرد میدونه و به هیچ وجه زن بودنش رو نمیپذیره اونوقت به این میگن یه هویت جنسیتی ناهماهنگ با آناتومی بدن که همون  اختلال هویت جنسیتی هس .پس  معنی هر دو رو فهمیدیم اصولا شما اگر لیست کتاب راهنمای DSM  که توسط APA منتشر شده رو هم نگاه کنید خواهید دید که برای اختلال هویت جنسیتی فقط یک زیر گروه وجود داره و این لفظ اختلال هویت جنسیتی فقط برای یه نوع از اشخاص به کار میره اونهم ترنسجندرها هستن که آناتومی بدنشون با تصویر ذهنیشون از خودشون هماهنگ نیست و خودشون رو متعلق به جنس مخالف میدونن .ای سکشوال ها یا همون بی جنس گراها هیچ مشکلی با ساختار فیزیکی بدنشون ندارن و خودشون رو اگه مردن مرد و اگه زنن زن میشناسن . مثل همه افراد عادی .فکر میکنم شما این دوتا مقوله نداشتن احساس نیاز به رابطه جنسی و نارضایتی از جسم و ساختار بدن رو که با تصویر ذهنی هماهنگ نیست با هم اشتباه گرفتین .یا اگر هم شما شخصا فهرست جدایی از اختلالات روانی؛ جنسی و جنسیتی ابداع کردین که در اون علاوه بر ترنسجندرها ای سکشوال ها هم به زیر گروه اختلال هویت  جنسیتی وارد شدن  میتونین در کنار سازمان روانپزشکی آمریکا ارائه بدین . اختلال اصولا یا خود آزاره یا دیگر آزار یا هردو .ای سکشوالیتی نه خود آزاری داره چون هیچ نارضایتی خود شخص ازش نداره و رنجی ازش نمیکشه به این خاطرکه اینجوری نبوده که این میل باشه و بعدا از دستش بده که این رنج آور خواهد بود بلکه اون از اول چیزی نداشته که از دست بده   و نه دیگر آزاری چون نهایتا بتونید بگید خب اینها تولید مثل ندارن و این قطع نسله اما اولا اینها نهایتا یک درصد جهان هستن .فکر نمیکنم تولید مثل داشتن یا نداشتن اینها اثر قابل توجهی روی بقای نسل نوع بشر یا از بین رفتنش داشته باشه .در ضمن بعضی از همین بی جنسگراها ازدواج هم میکنن تا برای بچه دار شدن اقدام کنن چون همون طور که گفتم احساس  نیاز  به رابطه رو ندارن اما توان برقراری رابطه رو چرا .چون هیچ مشکل هورمونی یا جسمی ندارن .بعضی هاشون هم از روشهای مصنوعی بچه دار میشن .شما به خیلی چیزها احساس بی نیازی میکنید اما توانش رو دارید .ساده اس.در ضمن در مورد مقایسه ای که بین همجنسگرایی و بی جنسگرایی کردید باید بگم اینها خیلی متفاوتند  .ما  در اینجا فرض رو برپستی  و دنائت همجنسگرایی میذاریم همون طور که این نظر اکثریت مردم جهانه .خب در هر صورت همجنسگراها دارن طبق این عقیده قاطبه مردم از این نوع زندگی استفاده که نه بلکه سوء استفاده میکنن و دست به یه افسار گسیختگی شهوانی برای ارضای خودشون به هر نحو زده ان .خب حالا طبیعیه برای اینکه همچنان بتونن به این افسار گسیختگی ادامه بدن و لذتشونو ببرن بدون اینکه عقیده مخالفی مانعشون بشه ؛ باید به هر نحو به دنبال توجیهی باشن که کارشون رو موجه و طبیعی جلوه بده .مثل همون توجیه ژنتیکی که شما فرمودین و در به در دنبال یه ژن بگردن که بگن به خاطر این ژنه که ما این طوری هستیم پس ما طبیعی و عادی هستیم .اما به نظر شما یه بی جنس گرا دقیقا این وسط از بی جنس گراییش چه سود ی میبره و چه استفاده ای میکنه که تو نظر مردم هم این سود پست و پلید باشه و نتیجتا بخواد به خاطر موجه کردن و طبیعی جلوه دادن این سود در به در بیفته دنبال یک ژن که بگه این مسئول من وسود پلید منه پس منو مقصر ندونید و من طبیعیم ؟ متاسفانه ما به دلیل تفکری که میگه همیشه مطلقا و بی چون و چراحق با اکثریته و فرهنگی که مولد «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» هست ؛ همواره اقلیت ها و متفاوت هارو که شبیهمون نیستن نفی وجود میکنیم .گاهی وقتها هم تارومارشون میکنیم.والبته در بزرگ منشانه ترین و لطف  پیشه ترین حالتمون اونها رو یک مشت بیمار روانی نابهنجار میدونیم که باید به دور از جامعه سعی کنیم که درمانشون بفرماییم 

به دکتر!

خدایا پسر مهربون رو مزدوج و خوشبخت گردان😊

سلام

منظور شما بعد عاطفی قضیه است ولی من راجع به بعد فیزیکی و جسمی صحبت میکنم.
آدما ممکنه این شدت از نیاز (که البته شاید زیاد هم طبیعی نباشه ) براشون پیش بیاد توی زندگی.
روزی رو یادم میاد که امتحان داشتم و توی سالن مطالعه داشتم درس میخوندم و از شدت نیاز جنسی و پالس های فیزیکیش فقط دلم میخواست یا سرمو بکوبونم توی دیوار یا همونجا از طبقه چندم خودم رو پرت کنم پایین. این در شرایطی بود که در طی چندین روز غیر از فکر امتحان و درس هیچ چیز دیگه ای توی ذهنم نبود.

من دیگه واضح توضیح دادم اگه بازم بعضیا نمیخوان قبول کنن نمیدونم چی باید بگم...

به به حافظ

پسری که نتونه خودشو کنترول کنه به درد مردن میخوره .فقد همینو میتونم بگم 

امیدوارم هیچوقت درک نکنی چون خیلی سخته... من بعضی وقت ها از خدا میخوام بمیرم که این نیاز تموم شه... گریه که...

به مهلا.

البته خب این یک حقیقته که به خاطر اینکه این مساله حدودا از ۱۹۷۰ بهش پرداخته شده ؛ نسبتا جدید هست .نه اینکه خود بی جنس گرایی پدیده نوظهور و جدیدی باشه بلکه تحقیقات در موردش نسبت به گرایشها ی دیگر جنسی جدیدتر هست و گرایشهای دیگه به علت کثرت بیشتر خب خیلی خیلی قبل تر از بی جنسگرایی شناخته شدن و نتیجتا تحقیقات بیشتری روشون انجام شده .اما خب مسلما هرچیزی که در اقلیت باشه و تعدادش خیلی کم باشه به همون نسبت دیرتر شناخته خواهد شد .از یک نظر هم بخواهیم نتیجه بگیریم بله تمام محققین هنوز متفق نیستن که بی جنس گرایی قطعا   ولامحاله یک گرایشه و یه عده گرایش بودنش رو تایید و یک عده دیگه نیازمند تحقیق بیشتر میدونن .ولی در اختلال نبودنش همه محققین  متفقن. 

البته اینکه بخوایم نتایج تحقیقات رو صرفا به خاطر آمریکایی بودن دانشمندان زیر سوال ببریم هم چندان پسندیده نیست .همونطور که خدمتتون عرض کردم واقعا دربی جنسگرابودن یک شخص نه برای خودش و نه برای هیچ سیستمی سودی وجود نداره که به خاطر اون سود به دنبال توجیه و طبیعی جلوه دادن بی جنسگرایی باشن .اما خب سودی که همجنسگراها از این نوع زندگی میبرن کاملا واضحه و خب عقلا میشه متهمشون کرد که به خاطر تداوم همین سود دنبال موجه کردن عملشون هستن اما برای بی جنسگراها واقعا سودی متصور نیست .سود به کنار ؛ حتی برعکس جامعه در مقابل این گرایش گارد هم داره و بی جنس گراها رو مورد تحقیر قرار میده اگه به این ویژگیشون پی ببره.اگه مطالعه بفرمایید خواهید دید که حتی همجنسگراها هم که خودشون اقلیت جنسی هستن به دیده تحقیر و غرابت و نابهنجار بودن به بی جنسگراها نگاه میکنن . خب همجنسگراها در مقابل مخالفت دریافتی ؛ لذتی عایدشون میشه که مخالفت رو براشون قابل تحمل کرده .اما یک بی جنسگرا که به رازش پی برده بشه به همون مقدار مخالفت و سرکوب از جامعه اش دریافت میکنه و در مقابل چیزی دریافت نمیکنه .پس دلیلی نداره بخواد به زور خودش و دانشمندان رو به کار بگیره که هرجوری شده یک عامل ژنی پیداکنه به عنوان دلیل اینگونه بودنش و برای موجه کردن خودش.من خودم بارها این امتحان رو در جامعه کردم تا باز خورد اطرافم رو ببینم .خودم رو برای خیلی از دوستام به عنوان بی جنسگرا جا زدم و واقعا بعد از اون تا مدتها سرد شدن .رفتاربدشون با خودم و دوری گزیدنهاشون رو از خودم دیدم .به وضوح میشد فهمید که انگار به وجود یک موجود عجیب و غریب پی بردن که ممکنه خطرناک باشه .ترسشون واضح بود ...واین حالات ادامه داشت تاوقتی که من بهشون راستش رو گفتم که این فقط یه جور آزمایش بازخوردها بوده.اینه که میگم بی جنسگرایی سودی نداره و اگه اطرافیانت بفهمن حتی ممکنه برات بد هم بشه .پس من به این دلایل به جرأت رد میکنم که مثل قضیه همجنسگرایی برای همچین قضیه بی سودی ؛ همه در به در بیفتن دنبال توجیه ژنتیکی چون اصلا با عقل جور در نمیاد ا .خب در مورد gender identity disorder یا dysphoria هم که فرمودین؛ اصولا داشتن یا نداشتن میل جنسی در به وجود اومدنش تاثیری نداره .همون طور که خیلی از افراد دارای میل جنسی دچار اختلال هویت جنسیتی میشن ؛ یک بی جنسگرا هم ممکنه دچار اختلال هویت جنسیتی بشه و دلش بخواد عضو جنس مخالفش باشه چون در اختلال هویت جنسیتی مسأله تصویر ذهنی شخص از خودش هست که باعث این امر میشه نه داشتن یا نداشتن میل جنسی .خب ما هم اینجا داریم در مورد داشتن و نداشتن میل جنسی صحبت میکنیم که اصولا یا شخص رو بی جنس گرا میکنه یا دارای میل جنسی .حالا چه این شخص بی جنس گرا چه اون شخص دارای میل جنسی ممکنه دچار اختلال هویت جنسیتی بشن ممکن هم هست نشن چون اصولا دچار شدن یا نشدنشون  به این اختلال ربطی به اینکه میل جنسی داشته باشی یا نداشته باشی نداره .همچنان هم میگم واقعا اینکه داستان همجنسگرایی و بی جنسگرایی رو یکی بدونیم که برای هر دو در به در دنبال توجیه ژنتیکین ؛ کم لطفی نسبت به بی جنسگراها  هست که نه سود مشروع و نه نامشروعی دارن از این قضیه .شما این طور که مشخصه زبان انگلیسیتون خوب هست .من دیگه به صحبت های خودم ارجاعتون نمیدم .میتونید برید تو سایت aven و با بی جنسگراهای عضوش چت کنید یا مثل اینجا پست بذارید و جواب بگیرید . من یکبار خودم در چت رومش دو سوال پرسیدم بیشتر از چهل نفر تو چت روم بودن .یکی اینکه بینشون بی جنس گرایی هست که همزمان ترنس هم باشه با جواب منفی همه مواجه شدم فقط یکیشون گفت که بی جنسگرایی هست که دوستشه و همزمان ترنس هم هست وعاشق اینه که صورت و بدنی زنونه داشته باشه اما هیچ احساس نیازی برای داشتن رابطه جنسی نه با مرد نه بازن نداره و اون بدن زنونه رو فقط برای ارضای روانی خودش میخواد.درمورد بازخورد جامعه هم ازشون پرسیدم.به جز شش نفر هیچکدوم بی جنسگراییشون رو آشکار نکرده بودن و اون شش نفر گفتن که اصلا بازخورد خوبی دریافت نکردن . با زهم میگم در اختلال نبودن بی جنسگرایی هیچ اختلاف نظر و تشتت آرایی بین محققین نیست.ممنونم.

به دکتر جان ، تا حدودی درست گفتید.

به به حافظ

واقعا برام سواله شما که ٣٥سالتونه و اینقدر تشنه ازدواج هستین و میگین شرایط ازدواج ندارین چه شغلی دارین که در تمام ساعات روز و تمام پست ها حضور فعال دارین؟اگه میشه جواب بدین.

یک خط نوشتی اینهمه "عالی"و"افتضاح"گرفتی!!!! از لحنت بنظر میرسه پسری،من دخترم و باید بگم وقتی به شهوت بها دادم به ٢٧بار خودارضایی تو یه روز هم رسیدم!

من که دخترم

سلام...

به دوستی که نوشتی ک بیست وهفت 2بار در روز...
مگه مسابقه شرکت کرده بودی که میخاستی حتما اول بشی!!!
یه سوال دارم ازتون لطفا اگه امکان داره
میتونید بگید اگه عوارضی از این کار دیدید چی بوده؟
عوارض جسمی یا روحی...

من اوضاع روحی خیلی بدی داشتم و فقط واسه چند لحظه اروم بودن  و فراموش کردن حقیقت خودمو اینجوری فریب میدادم،عوارض خود ارضایی تو خیلی از وبلاگ ها و کانال های تلگرام هست میتونید مطالعه کنید.ولی بدترین عارضه ای که واسم داشت دور شدن از خدا بود یهو بخودم اومدم دیدم سالهاست خلاف جهتش دارم حرکت میکنم و چشمامو رو نعمتاش بستم اونم یکی یکی ازم گرفتشون.ذهنتونو درگیر من نکنید فقط همین قدر بدونید من  بخاطر لذت جنسی انجام نمیدادم وقتایی که واسه لذت بود یکی دوبار ارومم میکرد.اگه بخوام توضیح بدم خودش به پست جداگانه میشه که منم دوست ندارم زیاد اون روزارو بیاد بیارم.

نخیر مسابقه نبود ولی وقتی کسی انجام میده دفعات بعدی واسش اسون میشه و بهش اعتیاد پیدا میکنه و وقتی بدنت به هر دلیلی (حالا جنسی یا اضطراب یا...)نیاز داره و بلدی چجوری حتی چندثانیه ارومش کنی اینکارو انجام میدی،تا حدی که ممکنه دستت بی حس بشه و حتی لرزش بگیره.

سلام

احتمال زیاد باید دختر باشی که میل جنسی شدید پسر ها رو درک نمیکنی

با عرض سلام خدمت همه متخصصان نیاز جنسی .😊
تو رو خدا به جایه اینکه بیاییم بگیم این سرد مزاجه یا گرم مزاجه و .... واین کار شهوت رو کم میکنه و دیگر چیزا ...شما که ماشاءالله جمعیت چند میلیونی که داخله این سایت هم هستین ، بیایید این عرف به شدت افتضاح جامعه مون رو که واسه ازدواج داره که که ..(باید عزیزم پسر و دختر گلم به این سن که رسیدی ازدواج کنی باشه گلم ببخشیدا که اینو گفتم عزیزم اما این عرف جامعه ما هست .....) بیایید اینو درست کنین ...والا یه چیزی بگم خیال همه رو راحت کنم البته به نظر من نگاه نیاز جنسی داشتن چه برای پسر و چه برای دختر مثل این میمونه که تشنه باشی وسلام اگر تو تونستی به یه آدم تشنه بگی چند سال دیگه صبر کن عزیز دلم بعد برات آب میارم
تور قرآن الکی از نظر بنده حقیر نگذرید تمنا میکنم🙏🙏🙏🙏
حداقل یه کاری کنید از خانواده خودتون شروع کنید چه میدونم ...آخه چرا از ۱۸ سالگی منه جوون تا الان که ۲۱ سالمه باید برام مثل جهنم بگذره ...افسرده ..شب ها قبل خواب از فشار و نیاز عاطفی و اینکه زوج های جووون رو تو خیابون میبینی بخوای همونجا از حسادت بمیری (درکم میکنید)...گریه کنی قطعا سخته .
بابا بیایین ما جوونا باهم یه کاری کنیم این مسوولان که در خواب زمستانی هاستن بخدا دیگه اینقدر ذوق و شوق خیر سرم یه جوون یه جوون یا دیگه بگم پیر ۲۱ ساله کوررر شده کور.
بازم میگم تو رو قرآن بخونید
یا حق .

مطمئن باش واقعیه وکسی این میل رو الکی بزگ نمیکنه افرادی هستند به طور ذاتی میل جنسی بسیار شدیدتری نسبت به بقیه دارند این افراد دائما رابطه میخواهند و عطش سیری ناپذیری به رابطه ی جنسی دارند نسبت به بقیه بسیار بیشتر خودارزایی میکنند البته همشونم پسر هستند چون دختر ها نمیتونند اینقدر شدید گرم مزاج باشند تقریبا به ازای هر ده پسر یکی اینطوریه و بقیه معمولی هستند مثل شما ونمیتونند اونا رو درک کنند

مطمئن باش واقعیه وکسی این میل رو الکی بزگ نمیکنه افرادی هستند به طور ذاتی میل جنسی بسیار شدیدتری نسبت به بقیه دارند این افراد دائما رابطه میخواهند و عطش سیری ناپذیری به رابطه ی جنسی دارند نسبت به بقیه بسیار بیشتر خودارزایی میکنند البته همشونم پسر هستند چون دختر ها نمیتونند اینقدر شدید گرم مزاج باشند تقریبا به ازای هر ده پسر یکی اینطوریه و بقیه معمولی هستند مثل شما ونمیتونند اونا رو درک کنند