درود بر شما

لطفا با شعار و حرف های کلیشه ای پاسخ ندید. نه به من حتی خودتون رو هم هیچ وقت با شعار و ... قانع نکنید.

ما همه انسان های امروزی هستیم و داریم توی سال 2016 میلادی زندگی می کنیم. در حال حاضر من کلا توی زندگی دچار یک دوگانگی هستم: شاید به خاطر زندگی توی ایران همه شما هم چنین دوگانگی هایی را تجربه کرده باشید.

موردی که من درگیر اون هستم که متاسفانه بیشتر ما ایرانی ها باهاش مشکل داریم :

اینه که من یک روز به این فکر می افتم کلا بشم آدم مومن و معتقد و دیندار و بعد به آینده ای فکر میکنم در همین زمینه . یعنی یه دانشگاه خفن اسلامی مثل امام صادق علیه السلام و بعدم یک کار خوب دولتی و ریش و اعتبار و اینا و خوشبختی. ولی واقعا از جنس این طور آدما نیستم و فقط به خاطر شرایط خوبشون تو ایران به این فکر میکنم که منم بشم مثل اونا !!

چون مثلا الان یه استخدامی آموزش پرورشم کلی فیلتر اعتقادی و ... داره حالا تا بهترین جاها که بماند !

به اینا فکر میکنم تا بعد چند روز دوباره میگم آخه اون همه خوشبختی از اون روش به دست میاد ولی به چه دردی میخوره ؟مثلا من به خاطر اوضاعم نتونم یه سفر خارجی برم . یا مثلا نتونم راحت با جنس مخالف صحبت و معاشرت داشته باشم.

مثلا که چی بشه آدم بره حتی دانشگاهی که باید چندین سال با هم جنس خودش درس بخونه و در آخر بشه یه آدم هیچی ندیده و عقده ای . من برام دختر و پسر که دوستم باشن فرقی نداره و جنسیتی هیچی رو. ولی دوست دارم با همه خوش بگذرونم که به نظرم توی ایران هیچکس متوجه نمیشه انگار !!
دقیقا این حس میاد سراغم که داره سرم کلاه میره !!
یعنی میبینم مثلا کلی آدم هست داره زندگی میکنه و حال جوانی رو میبره . برای چی من بیام خودمو یه آدم عقده ای بار بیارم که بخوام با گیر دادن به اونا خودم رو خالی کنم ؟

مثلا یه شهر بازی تو سال نرم ولی همش مسجد باشم . خوب که چی بشه مگه چقدر به دنیا میام ؟ این جاست که به ذهنم میرسه داره سرم کلاه میره .

میگم من هم برم راحت واسه خودم زندگی کنم و هر طور دوست دارم لباس بپوشم با هر کس خواستم بگردم ولی حواسم باشه هیچ وقت سرم کلاه نره. یعنی خیلی هم غرق این چیزا نشم و از این ور بوم نیوفتم.

ولی دوباره یه فکری میاد سراغم و میگه که خوب به این جور آدما که کار درست حسابی و جایگاه خوب نمیدن که خوشبخت بشن !

متاسفانه ما فکر میکنیم همه آدمای خوب باید مومن و معتقد و ریش و .... داشته باشن. پس من اگر خلافش باشم میشم یه آدم بی پول که نمیتونه خواسته ی خودش رو محقق کنه !! چون تو این جامعه اجازه نمیدن ! مگر این که پدر پولدار داشته باشی یا پارتی یا بازیگری فوتبالیستی چیزی از آب در بیای که من ندارم و نمیتونم !!!

بعد فرضا از یک راه با بدبختی هم خوشی به دست اوردم ولی از این میترسم که خود اون آدمای عقده ای بیان و من رو اذیت کنن و برام مشکل و اعصاب خوردی به بار بیارن.

شما فکر کن داری با چند تا دوست میری گردش یک دفعه بیان بگیرنت بگن به جرم فلان و فلان بازداشتی . چه حالی بهت دست میده ؟ یعنی من حیوونم که اینطور فکر بشه ؟

کمک کنید . من چیکار کنم ؟ چطور از این دوگانگی خلاص بشم ؟

بازم میگم خواهشا شعاری و غیر منطقی پاسخ ندید. جامعه خودمون رو نگاه کنید و واقعیت رو در نظر داشته باشید.

ممنون


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)