سلام
وقت تون بخیر .
من حدود ۳۰ روز پیش خواستگاری داشتم که جلسه اول خواهرشون و مادرشون اومدن و منو پسندیدن ، جلسه دوم هم آقا پسر اومدن و ایشون هم به گفته خودشون منو پسند کردن و گفتن که شما همونی هستی که میخوام .
بعد من و آقا پسر چند جلسه صحبت کردیم برای آشنایی بیشتر که من هر چیزی که میگفتم ایشون در حضور من قبول میکردن و هیچ مخالفتی نداشتن ولی جلسه آخر به خواهرشون گفتن که من شرایط سخت براشون گذاشتم و من نمیتونم قبول کنم در صورتیکه شرایط من اصلا و ابدا مالی نبود که این آقا نتونن انجام بدن .
بیشتر شرایطم روی رفتارشون بود که دوست دارم چه جوری رفتار کنن . از اون روز هم دیگه ارتباط مون قطع شد و خواهرشون هم چیزی نگفتن البته ایشون ابراز علاقه هم به من کرده بودن و کلی قسم به خدا و امام حسین خوردن که منو دوست دارن و از همه چیز من خوششون اومده در صورتیکه من قبل از اینکه ایشون بگه دوست دارم و این حرفا تمام شرایطم رو گفتم .
الان میخوام بدونم چرا ایشون این رفتارو با من کرده ؟ ایشون که میدونسته به قول خودش شرایطم سخته چرا به من ابراز علاقه کرد بعد گفته نمیخوام شرایط دختر خانم سخته ؟
← ابراز علاقه برای ازدواج (۸۱ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) ← خواستگاری های بی سرانجام (۶۶ مطلب مشابه)
- ۱۸۴۵ بازدید توسط ۱۵۰۲ نفر
- سه شنبه ۱۲ بهمن ۹۵ - ۲۲:۵۵