من زنی 37 ساله هستم ، 22 ساله که ازدواج کردم دو تا دختر دارم . مشکلی که دارم که تو این سال ها حل نشده و آن هم تعصب بسیار شدید همسرمه. شوهرم بسیار دست و دلباز و شوخ طبعه با همه (زن و مرد)
روابط اجتماعیه خوبی داره اینها همه در شرایطیه که من در اون جمع حضور نداشته باشم و زمانی که در منزل خودمان هستیم همین شرایط حاکم هست . (خوبی و خوشی)
مشکل زمانی اغاز میشه که ما در حضور دیگران باشیم مثل عروسی و پارک و مهمونی و... به یک باره اخلاقش عوض میشه دیگه با دیگران هم محدود میشه و شوخی نمیکنه حرف نمیزنه و از ما هم خیلی ایراد میگیره که چرا حرف زدی چرا نگاه کردی چرا خندیدی چرا چرا چرا ؟
ولی خودش دوستان زیادی داره با اونا رفت و اومد میکنه و حسابیم بهش خوش میگذره ولی راضی نیس که من با یه نفر حرف بزنم حتی تو ارتباط با خانم ها خیلی محدودم. انگار هراس داره که من با کسی حرف بزنم یا ارتباط داشته باشم .حتی فامیلی.
لطفا کمکم کنید بسیار رو این موضوع حساسه و دعوا میکنه بعضی موقع ها تا هفته ها قهره و این موضوع هم من و بچه هامو اذیت میکنه هر چقدر من محدود عمل میکنم اون محدودیتشو بیشتر میکنه .
مرتبط:
پسر مورد علاقه م دوست داره کنترل کنه زندگی منو
نامزدم نسبت به من خیلی حساسه و احساس مالکیت داره
تعادل بین غیرت و خشونت یک مرد مذهبی!
← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) ← مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)
- ۷۶۴۷ بازدید توسط ۵۵۶۳ نفر
- دوشنبه ۳ خرداد ۹۵ - ۲۱:۵۳