سلام دوستان
من ترم ۲ رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور هستم. عشق و علاقه به درس خوندن دارم و هدفم اینه که معلم بشم، چرا معلم بشم ؟ چون دوست دارم. دوست دارم با بچه ها سر و کار داشته باشم. باشگاه هم میخوام برم. میخوام واسه سلامتی و اندامم برم.
عشق و علاقه ی خاصی هم به هنر آشپزی و ساخت عروسک چینی و شیرینی و کیک و تزئین و طراحی با حنا دارم. ولی یه فکری امشب منو به خودش مشغول کرده.
اونم اینه که باشگاهی که میخوام برم با کلاس های دانشگام تداخل داره! هم میخوام باشگاه برم و هم کلاس های دانشگاه رو. ولی خب نمیشه. می دونم کلاس هاش رو میشه نرفت ولی خب من میخوام برم چون سر کلاس خیلی از استادها حرف های خوبی میزنن .
یه مسئله مهم تر اینه که؛
من اگه یه پسر خوب اومد خاستگاریم و خواستم قبول کنم خب به خاطر درسم نامزد و عقد میکنیم ولی تا درسم تموم نشه عروسی نمیکنم من شخصا. خب، بعد اگه هم بخوام برم سر کار فقط تو دوران عقد میرم و وقتی عروسی کردم من قصد اینکه برم سر کار رو ندارم. چون شوهرم پس فردا از سر کار میاد خسته کوفته، باید بهش برسم و در کل براش کم نذارم.
پس فردا که بچه دار میشیم تربیت بچه ها هم مهم تره، میخوام روی تربیت و مراقبت شون وقت بذارم تا پس فردا به وجدان خودم بدهکار نشم ! البته اگه ازدواج کردم ، با خودم میگم درس و دانشگاه رو دوست دارم ولی خیلی از کتاب هایی که تو دانشگاه میخونیم به درد نمیخوره و کاربرد تو زندگی نداره، البته به جز کتاب های کاربردی و حرف های بعضی استادان که واقعا خوب و کاربردیه.
پسر خالم متاهله بهم میگه، تو به جای اینکه وقتت رو ۴ سال حروم کنی بیا برو ۱۰،۲۰ تا کلاس تو فتی حرفه ای آزاد یاد بگیر که پس فردا شوهر کردی شوهرت بهت افتخار کنه و بگه زنم کدبانویه، همه هنری بلده و بشینه نگات کنه و کیف کنه. و اگه خواستی میتونی باهاش کسب درآمد کنی.
منم بهش گفتم: خب دختر زشته درس نخونه و پس فردا درس نخونه مردم بهش میگن بی کلاسه و یا دلش شوهر میخواد. (همیشه خالم همچین حرفایی میزنه) ، من خودم میگم ای کاش کارشناسی ناپبوسته میخوندم که تا ۲،۳ سال بیشتر طول نکشه. پسر خالمم گفت:من بهت گفته باشم؛الکی داری وقتت رو حروم میکنی.
این حرف مال شهریور امساله؛ الان که دارم بهش فکر میکنم میگم:راست میگه. ، چی کار کنم ؟ دو دلم... همیشه بابام تاکید داشته و داره که درس بخونین تا به یه جا برسین و زحمت های ما رو هدر ندین.
به نظرتون من چی کار کنم. من دختر درسخونی هستم ، تصمیمی که بهتون گفتم در مورد وضعیت کارم در دوران عقد و عروسی همینه و تغییرش نمیدم. پس فردا بچه دار بشم میگه مامانم دیپلمه س ! نمیخوام دیپلمه باشم. میترسم طرز تفکرم با وقتی که دانشگاه میرم فرق بکنه.
چی کار کنم ؟
قصد دارم برم دانشگاه فنی حرفه ای یا علمی کاربردی تا یه رشته ای که تو زندگیم کاربرد داره رو بخونم. چون هم حس درسخونیم ارضا بشه و هم هنری وفنی که میخوام یاد بگیرم و بکارش ببرم ارضا بشه. میخوام برم واسه فوق دیپلم. چون محیط دانشگاه رو هم دوست دارم.
خوبه ؟
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه) ← قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)
- ۱۳۸۰ بازدید توسط ۹۳۹ نفر
- دوشنبه ۸ بهمن ۹۷ - ۱۶:۳۷
