سلام
بله منم کنکوریم! خسته اید از سوالای کنکوری؟ از اتاق فرمان آقای نجفی اشاره میکنن دشمن خسته است، انگار من اشتباه کردم !
بهتره بریم سر اصل مطلب ...
قضیه از اون جایی شروع میشه که من صاحب آرزوها و رویاهای خیلی بزرگی از بچگی بودم و هستم، وقتی میگم از بچگی یعنی قدمت شون اونقدری هست که نشه فراموش شون کرد. همه ماها آرزو داریم، من رتبه کنکور و رشته خوب و دانشگاه خوب و ...
شمایی که این متن رو میخونید، شاید خرید خونه یا ارتقا پیدا کردن شغل، شایدم ازدواج یا ادامه تحصیل یا کارت پایان خدمت، شاید هم سفر به دور دنیا و هر چیز دیگه ای که تو ذهن تون هست، اما فرق من و شما از اینجا آغاز میشه که شما تلاش میکنید و من نه!
قبل از اینکه بدونم کنکور ۹۹ ای هم برای من هست، شاید افسردگی گرفته بودم تو جمع من به آینده ای که بی ارتباط با رویاها و آرزوهام بود فکر میکردم و بی هوا اشکم جاری میشد که البته هر بلایی سرم اومدم حقم بود، آدم تنبل رو چه به آرزوهای بزرگ، بله اتفاقات دیگه ای که اصلا دوست ندارم یادآوری شون کنم هم افتاد، البته اون روزها به کمک دوستان مجازی و حقیقی تموم شدن، ولی ترس از اون روزها هنوز منو میلرزونه، ترس از تکرارشون ...
اه، اصلا فکر کردن بهش حال آدم رو بد میکنه (همین ها باعث شد دوباره بخوام پشت کنکور بمونم)، فرض کنید لحظه شماری میکنید که مرگ یکی از آرزوهاتون فرا برسه، بگذریم ...
خلاصه اینکه همین ترس باعث شد دلایل موفق نشدنم در این دو سال رو یادداشت کنم که تکرارشون نکنم ولی اونقدر زیاد هستن که استرس میگیرم، من آدم بسیار شلخته و بی نظمی هستم، چون همیشه کل زمانم خالی بوده و هیچ کار مفیدی انجام نمیدادم که بخوام برنامه ریزی کنم و مادرم هم میگفتن تو فقط درس بخون!!!
مسئله اصلی اینجاست که من کلی مطلب تو اینترنت خوندم و یه مدته سعی دارم منظم بشم، ولی نمیشه خیلی سخته! اونقدری کلافه میشم که با زمین و زمان دعوا دارم .
نمیدونم چرا، ولی وقتی اهنگ گوش میدم نمیتونم تمرکز کنم، حس میکنم ضعیفم میکنه، وای فقط تونستم دو روز گوش ندم، روز سوم برام مهم نبود شارژ گوشیم تموم میشه، داده ها رو باز کردم و آهنگ دانلود کردم .
این وبلاگ و کلا فضای مجازی، من میام روش مطالعه زیست رتبه برترها رو سرچ میکنم، بعد یکی تو ذهنم میگه برو ببین وبلاگ خانواده برتر چه خبره!؟ میگم خوب به تو چه! از طرفی هم دستام مینویسن خانواده برتر و برام زبون در میارن و میگن به تو چه! میام اینجا اونم چه اومدنی نیم ساعت چرخ میزنم تا ده روز برای مادرم و دوستام تعریف میکنم بنده خدا مشکلش این بوده، تازه کلی هم فکر میکنم ببینم راه حلی براش پیدا میکنم یا نه!
حرف های مادرم (البته همش درسته ها) حتی اگه بعدش بیاد کلی قربون صدقه ام هم بره من تا چند ماه اون حرف تو ذهنم باقی میمونه و اذیت میشم، بقیه ش رو مختصر مینویسم؛
اهمال کاری، خوااااب، زودرنج بودن، آرمانگرا بودن، گاهی هدف و آرزوهام یادم میره و درگیر حواشی میشم و تنبلی مفرد، از بس سختی نکشیدم نمیتونم یه کوچولو شرایط ایده آل بهم بخوره درس بخونم دست خودمم نیست، و ...
خواهشا نگید تو به درد پشت کنکور موندن نمیخوری، چون من یا امسال همه تلاشم رو میکنم یا کلا قید دانشگاه رو میزنم و اینکه سختی که دارم اینه که همه این ها با هم باید حل بشن و درس هم بخونم ، واقعا نمیتونم به نظرتون چیکار کنم؟
حالا اگه میشه همین ها رو اگه تجربه ای دارید یا راهنمایی دارید کمک کنید تا بقیه اش رو در کامنت ها بگم.
مرتبط:
خانواده چقدر در موفقیت افراد تاثیر داره؟
چه رابطه اى بین زیبایى و موفقیت فرد در اجتماع وجود دارد؟
در عدم موفقیت ما چه کسانی مقصرند، والدین، جامعه یا خودمان؟
چند نکته ی ساده برای موفقیت در زندگی
کتاب موفقیت نامحدود در بیست و یک روز آنتونی رابیز
معرفی کتاب های روانشناسی و موفقیت
← موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه)
- ۴۴۸۹ بازدید توسط ۳۰۰۰ نفر
- يكشنبه ۲۶ خرداد ۹۸ - ۱۲:۴۰