سلام
با توجه به اینکه بنده سال ها در خانواده برتر و وبلاگ های مشابه شاهد این بودم که خانم ها بیش از اندازه به مادی بودن محکوم میشند و ممکنه بعضی خانم ها هتیرایی باشند و دلیل بعضی رفتارهای خودشون رو ندونند تصمیم گرفتم این مطلب رو بذارم.
خانم های هتیرایی اصولا در اون ۶ شخصیت اصلی خانم ها نمی گنجند در واقع هتیرایی ها ترکیبی از آفرودیت و آتنا هستند (نیم کره چپ و راست مغز با هم کار میکنه) .
برای مثال خانم سحر قریشی یه افرودیت تایپه معروفه ایشان تو یه مصاحبه میگه اگر من افسرده بشم یه آرایش جدید می تونه حال منو خوب کنه و وقتی ازش می پرسند آیا شما فمنیست هستی می گه من آقایون رو بیشتر دوست دارم و سطحی بودن خودش رو مبنی بر نشناخته کاپولا به عنوان یه بازیگر یه راحتی نشون میده (توجه به سایر ابعاد شخصیتی این بازیگر می تونه بیشتر شما رو با این آرکاتایپ آشنا کنه) درباره لزوم وجود افرودیت در خانم ها قبلا صحبت شده من فقط خواستم با یک مثال بحث رو بهتر جا بندازم.
اما بحث اصلی خانم های هتیرایی هست که ممکنه تو یه محیط مثل دانشگاه قرار بگیره و ذاتا متوجه فرق زیاد خودش با بقیه بشه ولی خودش دلیلش رو ندونه و رفتارهای خودش رو متناقض بدونه. مثلا یه هتیرایی خیلی عاشق آرایش غلیظ کردن و تیپ های آنچنانی زدن و خلاصه خیلی تو چشم بودن داره و از اینکه همه بهش خیره بشند لذت ببره و وقتی دخترای مشابه خودش رو می بینه به بعضی از رفتارهای اونا هیچ رغبتی نداره مثل بی پروا بودنشون در مقابل آقایون (خیلی راحت با مردای مختلف رابطه جنسی بر قرار کنند) گرایش به گفتند و خندیدند (لاس زدن) تا بحث جدی کردن با آقایون و بعضی رفتار ها واسه خانم های هتیرایی تنفر برانگیزه ،مثل اینکه برای جذاب تر بودن خودشون رو به خنگی بزنند و همین تو لحظه زندگی کردن و برنامه نداشتن برای آینده.
این دخترها وقتی به حالت درون گرایی خودشون می رند ممکنه خیلی به این رفتار های خودشون فکر کنند و هر چی سعی بکنند نه می تونند از جلوه گریه شون دست بکشند و نه از منطق و عقل گرایی ، این دخترها بیشتر به سمت مردای آپولویی (جدی، محاسبه گر، منطقی) گرایش دارند ولی نباید فراموش کنید مردای آپولویی به خاطر منطق شون زیاد جذب افرودیت ها نمی شند چون فکر می کنند زنی که فکر آرایش و تیپ و مد هست زن زندگی نیست (قانع نبودن، مادر خوبی نبودن و ...) و اگر وارد رابطه هم بشند برای رفع نیاز جنسی به صورت موقت مثل کریستین رونالدو که یه آپولو تایپه که هیچ وقت از موفقیت و اول بودن خسته نمیشه ولی تو روابطش اکثرا با مدل ها با زمان بندی ۶ ماهه و عقد یکسری قراردادها مبنی بر تعیین وضعیت بچه احتمالی پیش می ره حتی یکی از دوست دختر اش بعد ۶ ماه هنوز عاشقش بود و ازش بچه داشت و رونالدو بعد از اینکه ۶ ماه تموم شده بود و آون خانم مادر بچش بود رفته بود با یه مدل دیگه رفیق شده بود و اگر رونالدو تصمیم به ازدواج بگیره شاید مثل جرج کلونی که آون همه افرودیت هالیوودی رو که باهشون رابطه جنسی هم داشته کنار بزنه و با یه زن ساده و خودساخته و سخت کوش که به عنوان وکیل سازمان ملل به مناطق محروم کره زمین سفر می کنه و از همه پارتنرهای قبلی کلونی زشت تره ازدواج کنه.
در واقع خانم های هتیرایی متوجه این موضوع میشند که اصولا آقایون جذب افرودیت شون میشند و آتنا ی خودشون رو مخفی می کنند چون هم یه جور دافعه برای آقایون و حتی خانوم های دیگه داره و هم ممکنه به آهن پرست و از این جور مسائل متهم بشند. حقیقتش تو دانشگاه با دو تا از دوستام نشسته بودم یکی از آفرودیت (البته بعدا فهمیدم هتیرایی بوده) های شاخص دانشگاه (پسرهای زیادی بهش پیشنهاد داده بودند و جواب رد شنیده بودند) از جلومون رد شد با توجه به اینکه یکی از آون دوستام بچه محلشون بود گفتم این دختره فازش چیه اگر دنباله جلب توجه پسرا نیست چرا با این وضع می چرخه اگر هست چرا فلانی می خواست باهاش دوست بشه قبول نکرد (فلانی ترم بالایی ما بود یه bmw530 داشت جدیدا واسه تولدش باباش یه z4 خریده بود) بچه محلشون گفت (محلشون متوسط رو به پایین و حتی فقیر نشین) والا منم نمی دونم ولی این وضعیت ناجورش نیست بیرونه دانشگاه آنقدر افتضاح می گرده که ببینیش اصلا نمیشناسیش گفتم جدی می گی من فکر می کردم چون به فلانی جواب رد داد دختره خیلی خوبیه(آهن پرست نیست) و تو دانشگاه تحت تاثیر بعضیا قرار گرفته.
بچه محل شون بعد چند لحظه رفت و دوست دیگم که تا آلان ساکت نشسته بود (یه پسر درسخون با دیسیپلین،تو یه شرکت گرید دار با توجه به تسلطش به نرم افزارهای مهندسی پاره وقت کار می کرد، نمازخوان ،مقید و مذهبی ) گفت یه بار تو سرویس دانشگاه این دختره اومد کنارم نشست تو راه شروع کرد باهام صحبت کردن که کارت دقیقا چیه و چقدر حقوق می گیری و وقتی فهمید شرکت واسم بیمه رد نمی کنه شروع کرد به انتقاد از من که چرا به حقوق پایین تر رازی نمی شی و جایی کار نمی کنی که واست بیمه رد کنند و وقتی میری سربازی خدمتت جزء سابقه بیمه ت بشه حتی جالب بود خودشم از ۱۸ سالگی کار می کرده و از باباش پول تو جیبی نمی گیره و ۵ سال سابقه بیمه داره و با اینکه حقوقش از من پایین تره خیلی پس اندازش بیشتر از من بود و حتی می دونست چند سالگی بازنشسته می شه و سن بازنشستگی منو با احتمال حساب کرد البته از اینکه با دخترها دوست نمی شم خوشش اومد و شروع کرد به سرزنش پسرهای دیگه که با دوست شدن با دخترها جزء اتلاف وقت و پول هیچ چیزی به دست نمی یارند .
و در مسئله ازدواج انگار هیچ برنامه ای واسش نداشت و اکثر پسرای دانشگاه به چشمش خیلی بچه بودند ولی اگر یه روزی آدم مورد نظر خودش رو ببینه شروع می کنه بهش با لبخند نخ دادن (اصولا خانم هایی که دوست دارند انتخاب کننده باشند تا انتخاب شونده از نظر روانی آنیموس بالایی دارند.) تو آون لحظه گوشیش رو در آورد تو یکی از شبکه های اجتماعی صفحه دختر رو آورد بالا و با حسرت گفت ببین چه عکسایی از خودش تو اینترنت می زاره در واقع داشتم سطح بالایی از آتنا رو در اون دختر می دیدم و حتی متوجه گند کاری خودم در رابطه با آون دختر شدم.
مسئله اینجاست که من به جزییات خیلی توجه می کنم و با اینکه شاگرد اول دانشگاه نبودم بیشتر بچه ها واسه رفع اشکال میومدن پیش من اصولا می دونستم به هر کی چطور باید درس بدی در برخوردم با افرودیت تایپ ها از این جملات زیاد به عنوان شوخی استفاده می کردم (با ماشین حساب می تونی کار کنی یا اونم باید بهت یاد بدم) (وای یه ترم دیگه تو قراره بشی خانم مهندس) (من موندم تو با این مخت ترمه بعد چطوری می خوای فلان درس رو پاس کنی)البته افرودیت تایپ ها به صورت عامدانه در مقابل مردها خنگ بازی درمیارن و از اینکه شما بهشون تلویحی بگی خنگ لذت هم می برند ولی آتنا تایپ ها بسیار مستقل هستند و اصلا حاضر نیستند تو حوزه عقل و منطق خودشون رو پایین تر از آقایون بدونند الان فکر کنم متوجه شده باشید وقتی می گم گند زدم یعنی چی .
حقیقتش آون موقع نمی دونستم هتیرا تایپ ها وجود دارند و تا به حال کسی رو با این سطح هم اندازه و بالا از آتنا و افرودیت ندیده بودم و شروع کردم دقت به رفتار های آون خانم.توی دانشگاهتون اگر دقت کرده باشید یه سری از آقایون هستند که شما اینارو اول ترم آخر ترم و موقع امتحانات می بینید این آقایون اصولا بعد دیپلم رفتند سربازی و بعد سربازی وارد بازار کار شدند و با تلاش و سخت کوشی خودشون رو در بازار کار بالا کشیدند حالا برای ارتقا شغلی نیاز به مدرک تحصیلی دانشگاهی دارند و بعد از سال ها دوری از درس تو یه کلاس با کسانی که ممکنه ۱۰ سال ازشون کوچکتر باشند بشینند اگر به پسرای دانشگاه بگی این آقایون خیلی جذابند با توجه به اینکه این آقایون اکثرا اضافه وزن دارند ،نصف موهاشون ریخته،تو گرما کت و شلوار می پوشند و همش دنباله استادها واسه گرفتنه نمره چرب زبونی می کنند قبول نکنند ولی اگر ببینند دخترها چطور به این آقایون آمار میدند میگن حتما به خاطر ماشینشه.
اصولا آخرای ترم که واسه جبران عقب افتادگیشون از درس و گرفتن جزوه به دانشگاه میومدند اساتید لینکشون می کردند به من .منم انصافا چیزی واسشون کم نمی زاشتم و همیشه شرمندشون می کردم و چیزی بابت حق الزحمه نمی گرفتم تنها چیزی که ازشون می خواستم دونستنه رازهاشون بود متوجه شدم یکی از این آقایون دو ترم قبل سه هفته با اون خانم دوست بوده البته آون آقا با توجه به تیپ ظاهری دختره فکر می کرده آون دختره پایه ای(اهل سکس) هستش ولی دختره دنبال ازدواج بود دختره توی فیسبوک خودش به همه این آقایون درخواست دوستی داده بود و تمام عکس ها و پست هاشون رو اولین نفر لایک میزد ولی هیچ کدوم از پستهای دخترایی که دوست نزدیکش بودند رو لایک نزده بود پسرا که تکلیفشان مشخص بود (به اصطلاح عامیانه پسرها رو آدم حساب نمی کرد) از دیگر اطلاعاتی که تونستم به دست بیارم این بود که دختره به عنوان شغل دوم تو شیفت شبه یه کارخانه بسته بندی کار می کرد و با توجه به اینکه درسشم خوب بود خودم خیلی تحت تاثیر سختکوشیه آون دختر قرار گرفتم.البته به دست آوردنه این اطلاعات خیلی سخت بود چون بعضی از آقایون متاهل بودند و امتحان و پاس شدن واسشون حیاتی بود و برعکس پسرای همسن خودم از این بحث استقبال نمی کردند.
در واقع اگر از پسرای همسنم(بعد از ۸ ترم شناخت) می پرسیدم نظرشون درباره این دختر چیه می گفتند خیلی دختر خوب خوشگل و پاکدامنی هستش و علت اینهمه آرایشش نظر شخصیشه و واسه دل خودش این کار رو می کنه و اصلا قصد جلوه گری نداره و اگر از آون آقایون می پرسیدم نظرشون چیه دقیقا از لفظ سگ آمار که دنباله پولشونه استفاده می کردند و وقتی قضیه پسر bmw سوار رو واسشون تعریف کردم نمی تونستند باور کنند .در واقع دختره دچار نفرین عشق شده بود (کسایی که دوست داشت ازش متنفر بودند از کسایی که دوسش داشتند بدش میومد) متاسفانه آخرشم با بعد آتنایی خودش همسرشو انتخاب کرد در صورتی که شوهرش عاشق بعد افرودیتش شده بود.(نصیحت اول:این آقایون کیس های خیلی مناسبی برای ازدواج بودند البته بالا رفتن سن هم سرد و هم سخت پسند تر کرده بودشان و آتنا تایپ های زیادی بهشون آمار میدادند و تنها دختری که توجه این آقایون رو جلب کرده بود و سردیشون رو به گرمی تبدیل کرده بود همون دختر هتیرایی مورد نظر بود) دقیقا سریال لیسانسه ها منو یاد ازدواج این دختر انداخت اونجا که حبیب به ستاره می گه منو دوست داری، و ستاره میگه ببین آقا حبیب شما خیلی پسر خوبی هستید ولی من دارم با شما یه ازدواج منطقی می کنم (توجه به کارخانه سنگ و ساختمان سازیشون)همه ما یه جورایی می دونیم اگر آون ازدواج سر می گرفت ستاره نادم و سرخورده میشد البته شوهر آون مثل حبیب نبود ولی جایگاهی که تو یه شرکت بزرگ نیمه دولتی به دست آورده بود هیچ تلاشی براش نکرده بود (پسره ترم پایینی خودمون بود و تمام کارهای دفتری مدیریتی و نرم افزاری که شرکت بهش محول می کرد رو با پول و رفاقت، وعده وعید یواشکی میداد بچه های دانشگاه واسش انجام بدن)و فقط با پارتی عموش اونجا مشغول شده بود و به همه می گفت با سعی و تلاش خودش پله های ترقی رو طی کرده البته من امیدوارم که باهم خوشبخت بشن البته قضاوت عاقبت آون ازدواج با شماست چون سالهاست ازشون خبر ندارم.(نصیحت دوم: در برخورد با آقایون آپولویی زیاد رو افرودیت خودتون حساب باز نکنید و سعی کنید بعدآتنایی مخصوصا اقتصادی و صرفه جو بودنتون رو نشون بدید)
در واقع اینجا من یه زنگ خطر رو واسه دخترهای آتنایی به صدا درآوردم اکثر پسرها به خاطر گرایش تون به مرد های موفق و ارزش قائل نشدتون برای عواطف پسرهای احساسی ازتون متنفرند(با توجه به نظرات موجود در همین سایت) ولی من می دونم شما پول پرست نیستید و بین یه مرد با دیسیپلین سختکوش و دارای پرستیژ بالای اجتماعی و ثروت متوسط احساس امنیت بیشتری می کنید نسبت به یه پسر مولتی میلیاردر کارخانه دار که خودش هیچ تلاشی نکرده و همه چیزش ارثیه ولی باید شرایط واقعی جامعه رو در نظر بگیرید که رابطه بازی و فامیل بازی که شغل های سطح بالای جامعه رو تشکیل داده و عنصر لیاقت و شایستگی هیچ تاثیری در بالا رفتن پرستیژ اجتماعی یک انسان نداره و گاها ازدواج با این آدم ها می تونه شمارو سرخورده بکنه و حتی ازدواج با یه آپولویی همه چیز تموم هم نمی تونه زندگی بدون چالشی رو برای شما به وجود بیاره .تو اقوام ما یه زن و شوهر آتنایی _آپولویی با هم ازدواج کردند ۵ سال اول بچه دار نشدند که اگر یه وقت دیدند تفاهم ندارند و تصمیم به طلاق گرفتند بچه ای این وسط احساساتشون رو جریحه دار نکنه و حتی برای دوره بعد بازنشتگشون یعنی ۱۷ ساله بعد کاملا برنامه دارند و کار تولیدی که می خوان انجام بدند رو از همین الان به صورت کاملا علمی پیگیری می کنند و حتی فکر کنم قسمتی از زمینش هم تهیه کردند همه چیز داشت فوق العاده واسشون پیش می رفت و همدیگر خیلی خوب درک می کردند که پسر بزرگترشون شخصیت آرسی خودشو نشون داد و در آینده با بزرگتر شدنه پسر دیگشون که خیلی بچه عصبی (پوزیدیون) به نظر میاد مشکلاتشان دو چندان خواهد شد علت اینکه سطح منطق و عقل به قدری در این خونه بالاست که جایگاه احساس به شدت سرکوب شده و باعث به وجود واکنش های هیستریک و غیر منتظره از پسرهای آون خانواده شده و تمام معادلات ذهنیه فامیل که معتقد بودند پسر این زن و شوهر باید رو صندلی اول دانشگاه شریف بشینه رو به هم زده .
اگر آون خانم ِآتنایی نبود و هتیرایی بود با تعادل برقرار کردن بین سطح احساس و منطق در خونه می تونست استعداد های بچش رو به جای عقده به فرصت تبدیل کنه . در واقع نتیجه ای که خودم از این اتفاقات دور و برم تونستم بگیرم وجود تکامل و نه تناقض در هتیرا تایپ هاست .
"علی"
مرتبط :
دختران آهن پرست نباشن و پسران هم ظاهر پرست
شما زشت نیستید فقط پولدار نیستید!
دلم نمیخود با پولدار ها وصلت کنم چون ازشون میترسم
دختر خانمها این قدر به فکر پول نباشید
چرا الان همه ملاک ها شده ظاهر و پول؟
چرا دخترای این زمونه بیشتر رو پول طرف حساب باز میکنن
← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی دختران (۴۷ مطلب مشابه)
- ۱۷۳۸۲ بازدید توسط ۱۱۴۴۶ نفر
- چهارشنبه ۳۱ شهریور ۰۰ - ۰۷:۵۴