سلام

من شقایق دختری 21 ساله هستم. وقتی 17 سالم بود پسر عموم . بهم ابراز علاقه کرد. (که اینجا اسمشو میذارم حامد) حامد الان 26 سالشه. ارتباطمون حد و حدودی داشت. یعنی خودش اینجوری میخواست. میگفت نمیخوام از درسات عقب بمونی یا زیاد وابستم بشی که چون معلوم نیس تو آینده چی میخواد بشه. ولی کم کم علاقمون بیشتر شد. تا جایی که اطرافیان هم فهمیدن.

خونواده ی حامد که توسط خود حامد با خبر شدن.یعنی خودش بهشون گفت که منو برای ازدواج میخواد. ولی مادرش بشدت مخالفت کرد.چون مامانش از بچگی دختر خالشو براش در نظر گرفته بود. ولی حامد دختر خالشو نمیخواست. مامانش گفته که اگه باهام ازدواج کنه تا آخر عمر با حامد حرف نمیزنه!!

این حرفای 8 ماه پیش زده شد. وقتی که حامد قرار بود رسمی بیاد خواستگاریم. ولی همین مخالفت مادرش . کلی اختلاف و دعوا بوجود اورد. با من هم چند بار بحث شد. قضیه اختلاف خیلی طولانی و بد شد. منم به حامد گفتم بیا همدیگر و فراموش کنیم چون برای هم ساخته نشدیم.

اینو 6 ماه پیش بهش گفتم. اونم هیچی نگفت و از اون به بعد دیگه با هم ارتباط نداریم.خیلی داغونم،چرا هیچ کاری نکرد؟ یعنی این چند سال عشق اینقدر بی اهمیت بود؟ الان خبرشو از خواهرش میگیرم. ولی حامد نمیدونه. تا حالا چند بار یه جوری از طریقه خواهرش امتحانش کردم یه جورایی بهم ثابت شده که هنوز بهم علاقه داره. ولی چرا سراغی ازم نگرفت؟ اینم میدونم که مامانش تو این چند ماه اصرار بهش میکنه که براش بره خواستگاری ولی اون گفته نه شقایق و نه دختر خالم و نه هیچ دختر دیگه ای رو برای ازدواج نمیخوام!!! اصلا زن نمیخوام!!!

یعنی من فراموشش کنم؟ امکانش نیست،اصلا نمیتونم .من به اون خیلی علاقه دارم.همش ترسم از اینه که به هم نرسیم. چجوری میتونم فراموشش کنم؟ باور کنید عشق کورم نکرده. اون از همه لحاظ تکه و پسر خیلی خوبیه و خیلی هم بهم علاقه داشت ولی الان رو نمیدونم....به نظرتون خودم برم طرفش؟ چون دارم ازدوریش دیوونه میشم. ولی تا کی؟ آخرش چی میشه؟ ما بهم میرسیم؟؟؟؟امیدوار باشم یا نه؟؟؟؟


پاسخ :

سلام

فراموشش کنم؟

بله . سعی کنید این کار رو بکنید . چون اولا حامد دیگه هیچ چراغ سبزی بهتون نشون نمیده . دوما ، ازدواج فامیلی به صلاح نیست . سوما ، ظاهرا دل مادرش با شما نیست . 


چجوری میتونم فراموشش کنم؟

به عواقب ازدواج با وجود موانع بالایی فکر کنید . فرض کنید حامد جلو نیومد و شما پا پیش گذاشتید . باز هم فرض کنیم حامد قبول کرد . با خطرات ازدواج فامیلی چه کار می کنید ؟ با مادر حامد که حامد اون رو به خاطر شما نادیده گرفته چکار می کنید ؟! آیا اون دلش با شما صاف میشه ؟ 


به نظرتون خودم برم طرفش؟

اصلا این کار رو نکنید . خواستگاری از آقا معمولا بعد از ازدواج باعث دردسر برای خانم میشه 


اگه خواستگار دارید به اونا فکر کنید . اگه حامد هنوز چشمش به دنبال شما باشه ، با شنیدن خبر خواستگاری طبیعتا یه کاری می کنه . در این صورت یکی از موانع اصلی برداشته میشه ولی هنوز بحث خطرات ازدواج فامیلی و نارضایتی مادرش وجود داره . شاید بتونه مادرش رو راضی کنه ، ولی نمی تونه خطرات ازدواج فامیلی رو برطرف کنه . 


بنابراین بهتره به ازدواج با یه کس دیگه فکر کنید .


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه)