چند سال پیش تو یک شرکت گرید دار مهندسی از طریق یکی از دوستانم برای کارآموزی معرفی شدم، صبح ها به کارگاه می رفتم و بعد از ظهر تو دفتر بودم. تابستان بود و ماه رمضان، ساعت دو بعد از ظهر وقتی به شرکت رسیدم از جلو آشپزخانه که رد شدم دیدم روی سینک پر از ظرف کثیفه. البته از نحوه گشتن خانم ها توی شرکت متوجه شده بود کسی اهل روزه گرفتن نیست. البته فضا کاملا حرفه ای و خشک بود و همه همدیگر رو با فامیل و لفظ دکتر و مهندس خطاب می کردند .
سر سیستم خودم نشسته بودم که یکی از مهندسان ارشد شرکت به من آب خنک تعارف کرد و وقتی ازش تشکر کردم. پرسید روزه ای؟ و من برای اینکه خودم رو همرنگ جماعت نشون بدم به دروغ گفتم نه روزه نیستم.
مورد توجه قرار گرفتن توی اون شرکت برای آینده شغلیم می تونست یک سکوی پرتاب باشه، ریا کاریه خودم رو نمی خوام که توجیه کنم. ولی اصولا وقتی صحبت از ریا کاری میشه ناخودآگاه یاد افرادی میفتیم که رو پیشونی شون استکان داغ چسباندم و الکی تسبیح می گیرند به دست و ذکرهای نامشخص میگن. من به این نوع ریا کاری میگم نوع اول و به ریاکاری خودم میگم ریاکاری نوع دوم.
طبیعیه تو جامعه مذهبی تعهد بر تخصص مقدمه و رشد ریا کاری نوع اول غیر قابل اجتناب، اما دلیل ریاکاری نوع دوم مشخص نیست.
به نظرتان اگر ریا کاری نوع اول نبود ریاکاری نوع دوم به وجود می اومد؟
چطور باید با افرادی که تظاهر به دینداری می کنند رفتار کرد
مذهبی نماهایی که ادعای پاکی شون میشه خیلی خطرناکن
خودنمایی بعضی از دختران مذهبی و چادری
با یه مذهبی نما که گناه می کنه ، چه طور برخورد کنیم ؟
کسی که ظاهر مذهبی داره ، باید رفتار بهتری داشته باشه
من که نفهمیدم مذهبی به کی میگن
هر آدم مذهبی که مومن واقعی نیست
حد بین مذهبی بودن یا نبودن کجاست؟
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۱۳۴۲ بازدید توسط ۹۵۱ نفر
- دوشنبه ۳ تیر ۹۸ - ۱۲:۱۳