سلام
شما باشید با یه همچین پسری چیکار میکنید؟، نه واقعا بهم بگین چه واکنشی نشون میدید توی این شرایط؟
بذارین برم سر اصل مطلب؛
من تقلید صدام خوبه و هیچ کسی از اطرافیان تقریبا متوجه نمیشه اگه بخوام صدام رو عوض کنم. یعنی تغییر صدا به حدی هستش که بابام هم متوجه نمیشه من دخترشم. از این موهبت خدادادی استفاده کردم و نامزدم رو امتحان کردم. مشکل بدبینی و این حرفها اصلا ندارم اما بدم نیومد امتحانش کنم چون یه جاهایی احساس کردم سر و گوشش میجنبه.
البته پسر جدی و زرنگی هستش اما ظاهرا گاهی هم پتانسیلش رو داره که به دختر جماعت رو بده و دم به تله شون بده. من اینو حس کردم و قبل از اینکه رابطه م رو باهاش جدی کنم و جواب مثبت بهش بدم، زنگ زدم حدود دو سه بار و صدام رو عوض کردم. اونم فکر کرد من یه دختر از بچه های کانون خیریه هستم. چون توی خیریه با دخترها و پسرها همکاری میکنه ظاهرا.
خلاصه طی این تماسها متوجه شدم که راحت وا میده و من که خودم رو خیلی عاشق و دلباخته ش معرفی کردم، راحت باهام قرار آشنایی بیشتر گذاشت و وقتی ازش پرسیدم آیا کسی توی زندگیت هست یا نه گفتش که یه دختره هست ولی زیاد دوستش ندارم و البته قصد ازدواج باهاش دارم اما نه به خاطر قیافه ش یا اندامش، به خاطر خیلی چیزهای دیگه که مورد اطمینانمه و معیارهام رو داره و در حالت کلی خیلی به دلم نشسته، ولی خوب تا مدتی که جواب قطعی مو ازش نگیرم بد نیست با یکی دیگه باشم و چون تو خودت میخوای با من باشی منم هستم، اما به تو قول ازدواج نمیدم میخوام با اون ازدواج کنم.
از یه طرف من اصلا دختر زشتی نیستم اون طور که اون داشت میگفت. من تعجب میکنم چرا گفت قیافه و اندامش رو خوشم نمیاد، ولی به خاطر سایر شرایطش میخوامش. در صورتی که تعریف نباشه ولی بخاطر اینکه بهتر بتونید راهنمایی بکنید لازمه بگم که شاید قیافه و تیپم عالی عالی نباشه اما یکی از دخترهایی هستم که به خاطر دقیقا تیپ و قیافم زیاد خواستگار داشتم از همون 15 سالگی و اصلا اون جوری نیست که زشت باشم، حتی اونم به قیافه و تیپم خیلی خیلی زیاد توجه میکرد و اول هم به خاطر ظاهرم مثل خیلی دیگه از خواستگارام جذب شد، این رو از خودم نمیگم اطرافیان هم میدونن و ظاهر خوب یکی از نکته ای مثبت منه.
از طرفی چرا داشت میگفت من حتما میخوام با اون ازدواج کنم ولی تو رو برای دوستی میخوام تا وقتی که از اون اوکی رو نگرفتم.
از طرفی به حدی از دستش دلخور و عصبانیم که همین دیروز دیدمش میخواستم با کیفم بزنم توی سرش. به زور خودمو گرفتم. به نظرتون من با این پسر چیکار کنم؟، دوستش هم دارم ولی واقعا دلخور و عصبیم الان، نمیدونم باید چیکار کنم؟ من که زورش نکردم بیاد منو بگیره، خودش پسندیده و خودش هم داشت میگفت من حتما میخوام باهاش ازدواج کنم و با تو فقط میتونم دوست بشم تا وقتی که جواب قطعی رو از اون بگیرم.
پسرا لطفا بیاید بگید واقعا چه خبرشه ایشون؟، نمیفهمم اصلا، برادرانه بگید این پسر چه جور موجودیه و اصلا نظرش نسبت به من چیه که این اراجیف رو سر هم کرده گفته.
مرسی
مرتبط با کسب شناخت قبل از ازدواج:
پیش از ازدواج، حتما چند جلسه مشاور برید و خوب تحقیق کنید
مخالفت والدین با دوران شناخت طولانی مدت قبل از ازدواج
برای شناخت، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است
روش افزایش شناخت از دختر در یک جلسه خواستگاری
روش شناختن افراد خودخواه قبل از ازدواج
برای کسب شناخت در ازدواج های فامیلی چکار باید کرد ؟
جلسات خواستگاری رو برای شناخت کافی نمی دونم
در خواستگاری بهتر میشه طرف رو شناخت یا در دوستی؟
رفت آمد خانواده ها برای شناخت بیشتر در قبل از عقد
جلسه دوم خواستگاری - شناساندن نه شناختن
خواستگاری راهی درست برای شناخت
← شناخت قبل از ازدواج (۱۵۲ مطلب مشابه)
- ۵۷۲۶ بازدید توسط ۴۳۶۴ نفر
- دوشنبه ۲۴ تیر ۹۸ - ۱۳:۴۲
