با توجه به این مقدمه و مطالب قسمت اول این سلسله مطالب عرض میشود که هم مرد وظایفی دارد هم زن. و در قبالش نیز هم مرد اختیاراتی دارد هم زن.
اما چرا این پندار وجود دارد که زنها مشقت دارند و مردها خیلی راحت هستند؟!!! نمیدانم.
بخشی از زحمات و مشقتهای مردان در اسلام
به عنوان مقدمه عرض میشود که این پندار زنهاست که تنها آنها مشقّت دارند؛ و الّا مردها نیز مشقّات خاصّ خودشان را دارند ؛ ولی مثل زنها مدام آنها را به رخ نمی کشند.
اصولا هر فرد و گروه و قشری در جامعه خیال میکند خودش از همه بیشتر دردسر و مشکل و بدبختی دارد. اما وقتی پای صحبت دیگرا نیز بنشیند میفهمد که دیگران نیز مشکلات فراوانی دارند و ممکن است گاه به این نتیجه برسد که اتفاقا خودش یکی از کم مشکلترینهاست.
حال برای نمونه به اندکی از وظایف و سختیهای مردان در اسلام اشاره میکنیم:
الف ـ خانمها مسئولیّت تأمین مخارج خانه را ندارند ولی مرد وظیفه ی شرعی دارد که مخارج اهل و عیالش را تأمین نماید. از نظر شرع ، زن حتّی مسئول شیر دادن به فرزند خود هم نمی باشد. لذا می تواند هزینه شیر دادن و نگهداری از نوزاد خویش را از شوهرش مطالبه نماید. کار خانه نیز وظیفه ی زن نیست. البته اینکه در عصر کنونی برخی افراد به این احکام عمل نمی کنند تقصیر خدا و شرع نیست بلکه خود مردم نمی خواهند اسلامی زندگی کنند.
حال زنان جامعه خود را جای یک مرد بگذارند که به حکم وظیفه ناچار است صبح تا شب جان بکند تا لقمه نانی کسب کند. ناچار است پیش کس و ناکس دست داراز کند و سر کج کند و منّت این و آن را بکشد و ... .
ب ـ دفاع از کشور و جهاد در راه خدا بر زنان واجب نیست ؛ ولی مردها وظیفه ی شرعی دارند که از کیان کشورشان دفاع کنند. لذا هر جوانی حدود دو سال سربازی می رود تا این وظیفه را انجام دهد. و البته اگر خدای نکرده جنگی شروع شود باز بر همه ی مردها ـ چه سربازی رفته باشند و چه نرفته باشند ـ واجب شرعی است که از کیان اسلامی دفاع کنند. حال خودتان را تصوّر کنید که دو سال باید دور از شهر و دیار و والدینتان باید در گرما و سرما خدمت سربازی انجام دهید. آیا به نظر شما کار آسانی است؟ دو سال دوری از خانه ، در محیطی بسته ، دائماً گوش به فرمان و بله قربان گو ، بی خوابی و نگهبانی دادن ، آموزش دیدن و جان کندن ، غذای نامرغوب خوردن و قدرت انتخاب نداشتن در غذا و لباس و ... .
مردان مومن نیز با توجّه به ایمانشان سختی هایی را دارند که برای نمونه به مواردی از مشقّات مردان اشاره می کنیم تا ملاحظه فرمایید که اینها نیز بی مشقّت نیستند. البته قبل از این بیان باید گفته شود ، اساساً تکلیف هر شخص انسانی منحصر به فرد است ؛ و خداوند از هر کسی تنها همان تکلیفی را می خواهد که شکوفا کننده ی خود اوست. لذا اگر تکلیف شخص الف را از شخص ب بخواهد ، محال است تکاملی برای حاصل شود.
مردها از نظر تمایلات جنسی ، اکثر اوقات نیازمند برآورده شدن هستند ؛ به نحوی که اگر متدیّن نباشند ، روزی نخواهد بود که در صدد برآوردن نیاز جنسی خود نباشند ؛ حال یا از طریق همسرشان یا با شیوه های نامشروع. این صرف ادّعا نیست ؛ بلکه حسّ شخصی خودمان به عنوان یک مرد از یک طرف ، و تحقیقات روانشنانسان از طرف دیگر ، نشان می دهد که مردها هر روز محتاج آنند که نیاز جنسی آنها برآورده شود. افراد غیرمتدیّن از این بابت مشکلی ندارند و با هر روش مشروع و نامشرعی شده نیاز خود را برآورده می سازند. امّا افراد متدیّن ، چون نمی توانند از راههای نامشروع مثل خودارضایی استفاده نمایند ؛ لذا تا زمان ازدواج ، همواره مانند گرسنه ای هستند که غذایی به چنگ نمی آورند. و آنگاه که ازدواج نمودند ، تماماً وابسته به همسرشان هستند ؛ و بدبختانه اکثر زنان نیز متوجّه غلیان شهوت مردان نیستند ؛ و از طرف دیگر ، مردان مومن نیز نمی خواهند زیاد مزاحم همسرانشان شوند. لذا مجبورند تا جایی که امکان تحمّل دارند صبوری پیشه نمایند. البته تجربه نشان داده که هر اندازه نیز این مطلب را به زنها توضیح دهند متوجّه مشکل حادّ مردان نمی شوند. این مشکل برای مردها به قدری جدّی است و زنها چنان از این مشکل مردها بی خبرند که خداوند متعال از راه وجوب اطاعت زن از مرد ـ در امور زناشویی ـ به داد مردها رسیده است. البته اگر زنهای مومن این تکلیف را جدّی بگیرند.
نکتهی قابل توجه این است که تکالیف الهی، حکایت از حقایق بیرونی می کنند ؛ و با عالم تکوین ، تطابق دارند. خداوند متعال اگر یک بار به والدین امر کند که فرزندان خود را محترم دارید ، دهها بار فرزندان را امر می کند که والدین را احترام نمایید. چرا؟ چون والدین در این خصوص ، نیازی به توصیه ندارند. والدین به طور طبیعی خود را وقف فرزندانشان می کنند ؛ امّا فرزندان نسبت به والدین ، چنین نیستند. لذا لازم است که مدام و به صورت جدّی مورد امر قرار گیرند. از این جهت است که خداوند متعال ، اطاعت از والدین را فرزندان ، واجب نموده است. در روابط بین زن و مرد نیز همین قاعده حاکم است. اگر خداوند متعال زن را امر نموده که خواستهای جنسی شوهر را بی معطّلی برآورده سازد ؛ و این امر را مهمّترین وظیفه ی زن نسبت به شوهر دانسته ، بیانگر واقعیتی بیرونی است ؛ یعنی نیاز جنسی مرد ، چنان جدّی است که اگر زن ، آن را نادیده بگیرد ، عوارض ناگواری برای مرد و خانواده خواهد داشت.
آمارها نیز نشان می دهند که یکی از بزرگترین عوامل طلاق ، نارضایتی مردان از زنان است ، در امور زناشویی. البته این عامل ، معمولاً خود در قالب یک بهانه ی دیگر نمودار می سازد. بسیاری از بداخلاقی های مردان و افسردگی های آنها نیز ریشه در همین گرسنگی جنسی آنها دارد.
حال اگر به این حکم الهی در باب روابط زناشویی نظر نمایید و آن قاعده ی تطابق تشریع با تکوین را مورد ملاحظه قرار دهید ، خواهید یافت که اکثر مردان مومن ، از این ناحیه ، چه فشارهای روانی بزرگی را تحمّل می نمایند.
یک نمونهی دیگر
مردان مومن ، هم به صورت سرشتی و طبیعی ، هم به دستور شرع ، بر خود واجب می دانند که صبح تا شب ، جان بکنند تا بتوانند مسکن و پوشاک و خوراک همسر و فرزندانشان را تهیّه نمایند ؛ حال آنکه شرعاً بر زن واجب نیست که کار کند. خودِ کار کردن در چلّه ی زمستان و کوره ی تابستان ، مشقّت کمی نیست. امّا مشقّت بزرگتر این است که صبح تا شب زیر بار هر کس و ناکس بروی ؛ و هر روز از این و آن دستور بشنوی و بله قربان بگویی.
کسی از ظریفی پرسید: آیا مردها هم حیض می بینند؟ گفت: بلی آنگاه که صاحبخانه جوابت کرده ، عائله نان می خواهد ، زن شماتت می کند ، فرزند اخم کرده که چرا فلان چیز را نخریدی و صاحبکار مزدتت را نمی دهد ، حتماً دچار حیض خواهی شد.
از جمله دعاهایی که از مردها زیاد شنیده می شود ، این دعاهاست: «خدایا هیچ مردی را شرمنده ی اهل و عیال نکن!» ؛ «خدایا! هیچکس را متجاج کس و ناکس نکن!». وقتی زن و فرزند از مرد چیزی می خواهند و مرد توان تهیّه ندارد ، شاید زنان ندانند که مردان چه می کشد. چنان دردی روانش را می آزارد که صد بار از درد زایمان بدتر است. و با تمام این احوال ناچار است درد خود را پنهان نماید. این گونه دعاها ، که از مردان شنیده می شود ، در حقیقت بازگویه ی آن درد درونی است.
به همان اندازه که زنها به طور طبیعی راحت می توانند مشکلاتشان را بازگو کنند و شکایت نمایند ، به همان اندازه نیز مردها نمی توانند چنین کنند. برای زنها خیلی راحت است که خود را بدبخت جلوه دهند و به اندک مشکلی ناله نمایند ؛ امّا مرد حتّی زمانی که گرفتار مصائب بزرگ هم می شود ، نمی تواند به این راحتی اظهار بدبختی کند. چون احساس می کند که فروریختن او مساوی است با فروریختن خانواده اش. البته این احساسی ناخودآگاه و سرشته شده در طبیعت اوست. لذا ناله نکردن مردها را به حساب بی درد بودنشان نگذاریم.
به عنوان یک مرد ، حرف برای گفتن از مشکلات مردان زیاد دارم ؛ امّا به همین اندک بسنده می کنم ؛ و فقط توصیه می نمایم که زنها خیال نکنند که مردها مشکلات ندارند. ما انسانها عادت کرده ایم که خود را دردمند و دیگران را بی درد بدانیم. حال آنکه همگان مشکلات دارند.
محمد علوی
مرتبط :
حق النساء ، حقی کمتر شناخته شده که زن بر شوهر دارد
روابط جنسی زن و شوهر از نگاه دین اسلام
شیوه زن داری و حقوق زن در اسلام
حقوق زنان چه چیزی هست که اسلام به آن توجه نکرده ؟
می خوام رفتارم رو با شوهر خواهرم اسلامی تر کنم
حکم خدا و اسلام درمورد تبعیض بین فرزندان چیه؟
اسلام رو خلاصه کردن توی عزا و غم ...
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۴۱۳۰ بازدید توسط ۳۰۸۴ نفر
- دوشنبه ۲۸ مهر ۹۳ - ۱۵:۵۶