بعد از تولد فرزندم، با شوهرم مشکل پیدا کردم

سلام راستش من مشکلی دارم که داره زندگیم رو نابود میکنه .

بنده ۷ ساله ازدواج کردم و در طی این مدت با خانواده همسرم در نزدیکی هم زندگی میکنم همسرم پسر ... من میشن مشکل اساسی من تقریبا از یک سال پیش وقتی فرزندم به دنیا اومد شروع شد! همسر من در دوران بارداری بسیار مواظبم بودن و یه دروه عالی از زندگی بود برای من اما بعد از زایمان تقریبا میشه گفت بطور محسوسی پشتم خالی شد و بخاطر وجود فرزندم رابطه ی خیلی عاطفی بین همسرم و خانواده ش شکل گرفت به طوری که همسر من تا قبل از زایمان من هفته ای یک بار اونم ب مدت ۱۵ دقیقه به خونه ی پدریشون سر میزدن .

اما بعدا میشه گفت ذوق بردن بچه پیش پدر مادرشون رفت و آمد بسیار زیادی برقرار کردن و حالا بعد از گذشت یک سال این روابط خیلی قوی تر شده طوری که ... .

دارم روانی میشم! نوشتن همه چیز خیلی آسون نیست .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

نکاتی برای شوهرداری - خانوم ها بخوانند

به نام خدا

سلام به خواهران خوب ( و آقایونی که از کنجکاوی سر از این متن درآوردن ^_^ ) متنی که امروز براتون آماده کردم نکاتی ریز اما کاربردی در مورد شوهر داریه .

بزرگ ترین مشکل ما اینه که وقتی ازدواج می کنیم به جنس مخالف به چشم همجنس خودمون نگاه میکنم!!! یعنی با یک خانوم مثل یک آقا رفتار میکنیم در صورتی که این کار اشتباهه ! اینجا میخوام نکاتی رو مطرح کنم که به دردتون میخوره :

پست قبلی در مورد زن داری بود .

1- آقایون برای به دست آوردن آرامش ازدواج میکنن در واقع ازدواج میکنن که به آرامش برسن ( جدای از میل جنسی ) پس تمام سعی تون رو بکنید برای شوهرتون آرامش به ارمغان بیارید اگه آرامش رو پیش شما حس کنه از خستگی های کار و مشکلاتش به شما پناه میاره از ناراحتی ها به شما پناه میاره از خانوادش به شما پناه میاره مهم ترین دلیلی که یک مرد ازدواج میکنه آرامشه ( حتی اگه خودشم اینو ندونه ) .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
راهنمای زوج های جوان (۷۴ مطلب مشابه) مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۰ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

شوهرم مرد رویاهای منه ولی نه با اخلاقی که الان داره

سلام

من یه سالی هست ازدواج کردم همسرم مرد خوب و مهربونی هست . دو سال و نیم اختلاف سنی داریم . دست و دلبازه، کاریه، خوشتیپ اما خلقیات خاصی داره . خدا منو بببخشه اما احساس میکنم خاله زنکه . و من حالم بد شده... قهر میکنه و من دیگه خسته شدم. همیشه من رفتم آشتی کردم احساس حقارت و بدبختی میکنم . احساس میکنم تمام مسائل مون رو به مادرش میگه اوایل بیشتر بود . احساس راحتی باهاش نمیکنم .

در روابط زناشویی منم که پیشنهاد میدم حسرت برام شده که او هیجان زده باشه برام ، برای با من بودن دل تو دلش نباشه ... . آخه مگه میشه عروس بشی این همه آرایش و مدل مو و لباس قشنگ بعد طرف نیاد بوست کنه .

بعد بگه تازه محرم شده بودیم روم نشد ، تازه عروسی که محرم بودیم آرایشم و پاک میکنم که چون آقا دوست نداشتن آتلیه نمیرم چون آقا دوس نداره گفت عروسی نگیریم گفتم باشه بعد خانوادش دوس داشتن گرفتن. منم مث بخت برگشتا از ترس ناراحتی نشه نظر ندادم نه آتلیه ،نه فیلم بردار،نه تزیین و ... .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

متاهلم، ولی بعضی از آقایون فکرم رو مشغول می کنن

سلام

خجالت میکشم سوالم رو مطرح کنم ولی باز اینجا رو بهترین محل برا مطرحش میدونم .

من سه ساله ازدواج کردم خدا رو شکر همسر خوب و کاری دارم . یه کم اخلاقش تنده ولی با هم جوریم و همدیگه رو دوست داریم . منتهی همسرم زیاد با محبت نیست منم تو شهرشون غریبم و شهرشون ترکه و برا من صحبت و ارتباط یکم سخته با مردم . مشکلم این جاست که با اینکه همسرم رو خیلی دوست دارم و هیچ ایرادی توش نمیبینم ، ولی من بعضی وقت ها که بعضی از آقایون رو تو محیط کارم میبینم که بهم توجه دارن فکرم مشغول میشه . منو همسرم با هم و کنار هم کار میکنیم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

در انتخاب محل زندگی، با شوهرم اختلاف پیدا کردم

سلام دوستان

من یک مشکلی برام پیش اومده که میخواستم نظر دوستان رو بدونم.

من و همسرم چند ماه دیگه قراره عروسی بگیریم. همسرم پدر و مادرش رو از دست دادن و هیچ پشتیبانی ندارن. خانواده ی منم زیاد نمیتونن کمکی بکنن. همسرم در شهرستان کوچیکی زندگی میکنن که با شهر ما سه ساعت فاصله داره. شغلشون هم آزاده. با اینکه توی عقد نامه قید کردیم که محل زندگیمون یک شهری ما بین شهر خودم و همسرم باشه و خودشون هم اوایل کاملا راضی بودن اما ایشون یه مدتیه اصرار شدیدی میکنن که باید شهرستان ایشون و خونه پدری ایشون زندگی کنیم.

من از نظر خونه مشکلی ندارم فقط مشکلم اینه که خیلی شهرستانی که زندگی میکنن خلوته مثل یک روستاست. واسه منی که توی شهر بزرگ زندگی کردم و توی شلوغی بودم واقعا سخته. و ما اقوام زیادی اونجا نداریم و کسی رو نمیشناسم. به همسرم میگم بیایم شهر کارشم میتونه بیاره شهر ما. هزینه های رهن واجاره هم توی شهرمون بالا نیست مناسبه اما لجبازی میکنن و میگن نه من اینجا خونه دارم نمیام شهر دیگه ای اجاره بدم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

چرا بعضی ها تو جمع همسرشون رو ضایع میکنند ؟

سلام وقت همگی بخیر

من بخوام خلاصه سوالمو رک و پوست کنده مطرح کنم این میشه که چرا بعضی زن و شوهر ها همدیگه رو جلوی جمع انقدر ضایع میکنن؟ چرا نمیتونن بین خودشون موضوع روحل کنن؟ .

اخیرا تو این مهمونی ها یا کلا همیشه تو اطراف خیلی این موضوع برام پیش اومده که میبینم یه سری خانما و آقایون تو جمع همچین رنگ همسرشون رو عوض میکنن که با هزاران لیتر آب هم مشکل حل نمیشه . چرا خب?!

نه به اونایی که تو جمع انقدر لوس بازی در میارن که آدم حالش بد میشه اصلا حریم حفظ نمیکنن و آویزون همدیگه میشن . نه به اونایی که تو جمع اختلافات رو میخوان حل کنن و صداشون میره بالا روی همدیگه و نگیری شون همدیگه رو خفه میکنن . من خودم به یه رفتار باچارچوب احترام و محبت معتقدم فقط در همین حد! نه کم تر نه بیشتر .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

چطور تا آخر عمر برای همسرم جذابیت جنسی داشته باشم

سلام
یکی از کاربران پرسیدن که ؛

یه زوج تا چه مدت برای هم جذابیت جنسی دارن و از هم لذت میبرن؟ آیا همیشه برای هم س..ی هستن یا یه مدتی داره ؟

در پاسخ به این کاربر محترم باید عرض کنم که ؛

بستگی به طرفین و نوع پرداختن اونا به مسائل جنسی در خونه داره .

اگه زن و شوهر چشم چرونی نکنن و اهل دیدن تصاویر و فیلم های مستهجن نباشند به بیانی خلاصه تر ، در مسائل جنسی به هم قانع باشند . از طرف دیگه 24 ساعت شبانه روز از نظر جنسی همدیگه رو به هم عرضه نکنن ، تا آخر عمر برای هم جذاب خواهند بود .

توضیحات بیشتر ؛

مورد اول که مشخصه ، زن و شوهر برای این که برای همدیگه جذاب باقی بمونن باید چشم شون رو از نگاه حرام بپوشونن . حالا می خواد عکس یا فیلم مستهجن باشه ، یا چشم چرونی در خیابون .

صد البته اگه دسترسی به این دو مورد آسون نباشه ، درصد موفقیت زن و شوهر در رسیدن به این هدف بسیار بالا میره . بنابراین برای جذاب موندن از لحاظ جنسی ، زن و شوهر باید ابتدا از خودشون شروع کنن .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
راهنمای زوج های جوان (۷۴ مطلب مشابه) مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) مطالب محسن نجفی (۱۴۰ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

الفاظ عاشقانه برای شوهر - تسخیر قلب احساسی شوهر (9)

سلام
الان دیگه کمتر کسی وجود داره که تاثیر کلمات رو بتونه نادیده بگیره. در روابط زناشویی هم کلمات نقش تعیین کننده ای دارن و زن و شوهر می تونن با کمک قدرت کلمات روابط عاطفی و حتی جنسی شون رو گرم تر و موندگار تر بکنن.

منتهی بین زن و مرد تفاوت های اساسی وجود داره، بنابراین نمیشه انتظار داشت که یک کلمه یا جمله روی زن و مرد یک تاثیر واحد داشته باشه .

بنابراین خانم ها نباید انتظار داشته باشن اثری که با  جمله ی معروف " دوست دارم " در خودشون احساس می کنن، همون احساس هم در شوهرشون ایجاد بشه. چرا ؟ چون زن و مرد با هم فرق دارن، البته استثنائات رو نمیشه نادیده گرفت، مثل بقیه ی توصیه هایی که دیگران می کنن، این مورد رو هم روی شوهرتون امتحان کنید، شاید خوشش اومد!

مردان طالب قدرت، ریاست، اقتدار، بزرگ دیده شدن و ... هستند . شما هیچ وقت نباید به یه مرد بگید ، واااای چقدر نازی؟! عزیزم دوست دارم ! و ... ! شما جای ... می تونید تقریبا همه ی جملات و کلماتی رو که خودتون از شنیدنش لذت می برید رو بذارید .

با مرد باید مثل یک مرد حرف بزنید نه یه زن!!!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مطالب محسن نجفی (۱۴۰ مطلب مشابه) تسخیر قلب احساسی شوهر (۱۲ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

روش گرفتن پول از همسر - تسخیر قلب احساسی شوهر (8)

سلام

یکی از مزیت های ازدواج ، دریافت احساسات خوب و انرژی دهنده  از همسر هستش . یکی از این احساسات مثبت، القاء تکیه گاه بودن به مرد هست . درخواست پول از شوهر هم یکی از بهترین کارهایی هستش که زن می تونه برای این کار در مقابل مرد انجام بده .

ولی متاسفانه یه غرور نابجا مانع از انجام این کار توسط بعضی از زنان جامعه ماست . چرا این یه غرور نابجاست؟ ، چون زن و مرد در بعضی از خانواده ها با هم غریبه هستند . اگه غریبه نبودند "من" رو در زندگی زناشویی شون حذف می کردند .

غریبه هستند چون همسر رو جدا از خودشون می بینن ، برای همین میگن " من دستم رو جلوی کسی دراز نمی کنم " !!! تا وقتی شوهر " کسی " هستش باید قید ایجاد فضای عاطفی مطلوب بین اون زن و شوهر رو زد .

در زندگی زناشویی زن و مرد باید احساسات مورد نیاز همدیگه رو به هم تزریق کنن ، البته اگه بتونن " من " و منافع شخصی شون رو کنار بزنن . در زندگی زناشویی منافع شخصی هر کس ، منافع شخصی طرف مقابل هستش !

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) روابط عاطفی در دوران عقد (۷۴ مطلب مشابه) مطالب محسن نجفی (۱۴۰ مطلب مشابه) تسخیر قلب احساسی شوهر (۱۲ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

همه ش احساس میکنم یه روز خیانت شوهرم رو میبینم

سلام

چند ماهه که عقد کردم ، من قبل از ازدواج با هیچ کسی رابطه دوستی و ... نداشتم، اولین و آخرین مرد زندگیم شوهرمه ، واسه همین بعد از عقد خیلی وابسته شوهرم شدم .

جوری که از نبودش نفسم میگره، یا خوابم نمیبره،  ولی شوهرم ریلکس تره و خونسرد. شوهرم فوق العاده آدم دلسوز و خوش قلب و خوش نیته ولی من خیلی بدبینم . واقعا عذر میخوام بابت این حرفم ولی همش میگم امکان نداره مردی تا آخر عمر پایبند زنش  بمونه.

خیلی حساس شدم ، همش احساس میکنم یه روز خیانت شوهرم و میبینم ، من فوق العاده دلبسته شوهرمم جوری که اگه از دستش ناراحت بشم یه اتفاق بدی براش میوفته . ترس از دست دادنش به معنای واقعی نفسم رو میگیره روزی اگه ببینم خدای نکرده خیانت کرده بی شک میتونم بگم سکته میکنم .

هر کسی تجربه این افکار رو داره کمکم کنه ، شوهرم خیلی دوستم داره اما زیاد به روش نمیاره. هر ثانیه فکرم اینه چیکار کنم خوشحال بشه تا کمبودی نداشته باشه . دوست دارم شوهرم فقط مال خودم باشه چون دختری ام که از هر لحاظ عالیم ولی اعتماد به نفس ندارم . 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

متاهلی با همه سختی هایش به شرط وجود یه همدم خوب آرزوی خیلی هاست

سلام بر همه کاربرای عزیز

یه مدته تو فکر بودم مطلبی رو بذارم و از دوستان بخوام واقعا روی این شرط ازدواج فکر کنن . از هر دختر و پسری میپرسی شرط اولت برای ازدواج چیه میگه ایمان . اما من فکر میکنم خیلی هامون اصلا نمیدونیم ایمان یعنی چی ؟ من خواستم در حد چند خط این شرط رو برای دوستان توضیح بدم و نظرشون رو بدونم.

آهای آقا و خانمی که شرطتون ایمانه شما وقتی خدا را میخونید با چه صفاتی ازش یاد میکنید ؟ پس خودتون هم سعی کنید همون صفات رو تو زندگی تون داشته باشید .

ما تو دعاهامون میخونیم :

خداوند یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ است یعنی زیبایی را آشکار میکند پس آقای محترم خانم بزرگوار تو هم در زندگی زیبایی و حسن همسرت را هویدا کن . ژ

وَ سَتَرَ الْقَبیحَ است یعنی زشتی را میپوشاند پس آهای خانم آهای آقا تو هم بین جمع و مردم و فرزندان زشتی و عیب همسرت رو بپوشان .

و لَمْ یُؤاخِذْ بِالْجَریرَةِ  است پس خانم عزیز آقای محترم سر یه موضوع کوچک گیر نده ! رد شو ! مواخذه نکن .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۰ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

دلم طلاق میخواد، از ایراد گرفتن های شوهرم خسته ام

سلام

من تازه ازدواج کردم ، شوهرم قد بلند و لاغر اندامه ، من تو پر و قد بلند و تقریبا تپل هستم . شوهرم خیلی از اندام من ایراد میگیره میگه، دلم میخواد لاغر باشی ، شکمت باید تخت تخت باشه . سینه هات باید کوچک باشه .

خسته شدم ازش ، منم دلم میخواد همسرم درشت هیکل و گوشتی بود از اندام استخوانی خوشم نمیاد .دلم خیلی رفتارا میخواست ولی فقط ایراد میگیره ، خودمم نمیدونم چطوری بهش بله گفتم و ازدواج کردیم .

خودش دائما میگه عاشقتم ولی همش این ایراد ها رو میگیره ، دلم طلاق میخواد خسته ام کرده . واقعا عشق یعنی این؟ از هر چی ازدواجه بدم اومده

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

می خوام خودم رو تغییر بدم و بشم همون چیزی که همسرم میخواد

سلام

من چند ساله که ازدواج کردم. اولش فکر میکردم که ازدواج چقدر رویایی هست و زن و مرد در کنار هم چقدر خوش و خرم هستند. اما بعد از ازدواج فهمیدم که چقدر زندگی با یه نفر غریبه سخته و راضی نگه داشتنش سخت تر.

همسرم توقعاتش از من زیاده و البته منطقی و من هم تغییر دادن خودم برام سخته. نمیتونم مطابق میلش رفتار کنم و نهایت 2 الی 3 روز بتونم خودم رو کنترل کنم. الان از زندگی دلسرد شدم و نمیتونم دوستش داشته باشم.

همش بین ما جنگ و جدله. با یه حرف کوچیکش به اوج انفجار میرسم. اصلا نمیدونم دوستش دارم یا نه. فقط میدونم دلم نمیخواد از دستش بدم. دلم میخواد دوباره به زندگی دلگرم بشم همه چیز رو فراموش کنم و ببخشم . خودمو تغییر بدم و بشم همون چیزی که میخواد ولی واقعا نمیدونم چجوری!؟

به نظرتون من باید چیکار کنم؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

شوهرم به کادو دادن و کادو گرفتن اصلا اهمیت نمیده

سلام به همه کاربران خانواده برتر

من یه دختر 24 ساله م . واسه نامزدم یه چیزی که میدونستم برای دانشگاهش به دردش میخوره خریدم. به سختی هم اون چیز رو پیدا کردم به قیمت 300 هزار تومن.

برای تولدش هم از 6 ماه قبلش پول تو جیبی جمع میکردم و تو استرس و برنامه ریزی بودم و 1 میلیون خرج کردم حدودا . وقتی دید اینقدر خرج کردم ناراحت شد گفت چرا اینکارو کردی؟ اما من دوس داشتم. مسئله پولش نیست, بحث اینه خیلی وقت گذاشتم و هیچوقت از کنار علایقش بی تفاوت نگذشتم چون عاشقشم. اما اون برای تولد من هیچی نخرید....

خیلی هم وضعشون خوبه و مسئله مالی نداشت. منم دختر پرتوقعی نیستم هدیه کوچولو هم میخرید خوشحال میشدم. اما فقط تبریک گفت. البته 5-6 ماه قبل از تولد من فهمیدیم پدرش مریضه البته مریضی سختی که نه. یعنی لاعلاج بود اما قابل کنترل . ولی اینجوری نبود که چند ماه بعدش که تولد من نزدیکه حالش بد باشه. نه . زندگی عادی داشتن. اما وقتی به خودش گله میکنم میگه تو این یکسال خیلی فشار روم بوده و از این حرفا.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

شوهرم متوجه شده پسر داییم خواستگارم بوده

سلام

دو سالی هست ازدواج کردم .همسرم . پسر یکی از آشنایان خاله ام هست . خیلیم از زندگیم و همسرم راضی هستم کلا خیلی خیلی احساس خوشبختی دارم شکر خدا .

قبلش پسر داییم اومده بود برا خواستگاری  ولی نه خودم و نه خانوادم مایل به این ازدواج نبودیم . همون موقع هم قرار شد نتیجه هر چی بود تو روابط خانوداگی مون تاثیر نداشته باشه که تقریبا  همینم شد .

مشکلم اینه که  همسرم  از قبل از محرم متوجه خواستگاری پسر دایی  شده . حالا هم هر جا که احتمال بده پسر داییم یا حتی خانواده داییم باشن یا اخلاقش یه جوری میشه  که خیلی تو ذوق می زنه ( چون  خیلی خوش مشربه کلا ) یا اگه بتونه  اصلا نمیریم بعضی وقتا سر همین رفتن نرفتن ها  بینمون بحث پیش  اومده .

کلا خودم قبل از متوجه شدنش هم حواسم به رفتارم بود که حرف و حدیثی توش نباشه . حالا  موندم  چه جوری به شوهرم بگم که انتحاب من اون بوده و رابطه منو پسر داییم در حد همون رابطه پسر دایی دختر عمه هست بلکه هم کمتر .

تا حالا اصلا درباره این موضوع حرفی نزدم باهاش  . می خوام قبلش با یه مشورت کنم ولی طاقت ندارم تا نوبتم بشه نمی دونم از خانواده هامون کمک بگیرم یا ... اصلا نمی دونم چیکار کنم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)