سلام خسته نباشید
لطفا منو راهنمایی کنید
من یه دختر 15 ساله ام که با پدرم زندگی میکنم.و از وقتی خودمو شناختم کسی به اسم مادر تو زندگیم نبوده به جز قاب عکسش
راستش همیشه آروزی مادر داشتن باهام بوده ولی تو این سه چهار سال بلوغ این نیاز به مادر برام خیلی پر رنگ تر شده
من واقعا نمیدونم باید یه سری مسایلمو چه جور به پدرم بگم
با اینکه پدرم جوونه و خیلی زود ازدواج کرده و وقتی هیجده سالش بوده منو داشته اما من اصلا باهاش راحت نیستم.
همه میگن خوش به حالت پدر جوون و .. ولی چه فایده ؟
یه مشکل بزرگی که دارم مشکل عادت ماهیانمه ..
مثلا وقتی این مشکل برام پیش میاد و یه سری وسایل نیاز دارم و میخوام برم بخرم بابام میگه بگو چی میخوای برم برات بخرم و نمیذاره خودم برم منم مجبورم چیزی نگم و به روشای زنای قدیمی کارمو را بندازم یا اینکه اونقد اصرار کنم که خودم باهاش برم و بعدش اونقدر اصرار کنم که باهام نیاد تو مغازه و بعدش تازه مشکل چی خریدی و آیا فروشنده پلاستیک مشکی داره که اینا رو بذاره توش یا نه شروع میشه:|
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)