نظر شما چیه که برای خواستگاری اصلا پدرم رو با خودم نبرم؟، پدر من با زن جدیدش داره یک جای دیگه زندگی میکنه و زندگی خودش رو داره و همیشه هم من با پدر آبم توی یک جوب نرفت و اختلاف داشتم.

هیچ چیز دیگری به جز یک خانه برای زندگی کردن ندارم، دوست دارم حتی پدر خودم رو خواستگاری نبرم، این طوری راحت ترم، از حرف هاش، از رفتارهاش از همه چیزش بدم میاد. تازه اگه اون رو ببرم پای نامادریم هم باز میشه، نامادری ای که الان چندین ساله دیگه داره با پدر یک جای دیگه زندگی می کنه و اصلا رابطه ای نداریم و پدر و هم چند وقت یک بار می بینم و خودم دارم برای خودم زندگی می کنم و وضع مالی خوبی ندارم ولی جایی برای زندگی هست.

و اینکه بعد از کلی بحث با پدر سر مسائل مختلف دیگه کلا قطع امید کردم از خودش از رفتارها و دخالت ها و ناصواب بازی های نامادریم. من تصمیم دارم اصلا نبرمش اونم بذار ببینه روی پای خودم وایسادم و می خوام برم خواستگاری و حتی پدرم رو با خودم نبرم و کارت عروسیم رو براش می فرستم خونه، شاید ناراحت بشه ولی این بهتره تا اینکه همیشه من ناراحت باشم یا اینکه همیشه با هم جنگ و دعوا داریم.


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)