اگه سلیقه‌ی مادرتون رو برای ازدواج نمی‌پسندید خواستگاری نرید

سلام

چند وقت پیش آقایی به خواستگاری من اومدند، صحبت‌ها تلفنی با مادر ایشون انجام شده بود با قول قرار ...،  ولی با یک ساعت تاخیر (به گفته خودشون به خاطر ترافیک) رسیدند بعد هم ایشون از اولی که از در وارد شدند اخم هاشون تو هم بود، جواب‌های سر بالا می‌دادند، مادرشون پیشنهاد دادند که بریم تو اتاق صحبت کنیم تو اتاق هیچ حرفی نزدند فقط گفتند شما سوالات تون رو بپرسید بعد از اینکه سوال هام تموم شد ایشون گفتند من هیچ سوالی ندارم و ... بعد هم تا رفتیم نشستیم مادرشون تا خواستند صحبت کنند آقا پسر به مادرشون اشاره کردند که بریم ...

راستش من خیلی احساس حقارت کردم،  بدتر از اون احساس کردم پدر و مادرم تحقیر شدند، این پست رو به خاطر این نوشتم که به آقا پسرها یه تذکری بدم؛

اگر قصد ازدواج ندارید یا سلیقه‌ی مادرتون رو برای ازدواج نمی‌پسندید لطفاً اول مشکل تون رو با خانواده تون حل کنید... این واقعاً اسمش احترام به پدر و مادر نیست ... پدر و مادر دختر رو هم فرض کنید پدر و مادر خودتون هستند پس برای اون ها هم احترام قائل بشید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی (۲۷ مطلب مشابه)

خیلی جاها دل منِ دختر رو شکوندی به روت نیاوردم

به خدا من دخترم خسته ام از جامعه‌ای که نمی دونم تکلیفم باهاش چیه؟ 

کاش این ازدواجش نبود و ما رو خلاص می‌کرد، کاش به من استقلال می‌داد که گزینه نمی‌خواهم ازدواج کنم و به دیگران مربوط نیست، دلم می خواد مستقل شوم، کاش این حق رو به من می‌داد که  تنهایی سفر برم، تنهایی خونه مستقل بگیرم و حرف پشتش نبود.  

من دختر رو گذاشتند لا منگنه، درس خوندیم و مستقل شدیم و بزرگ و خانم شدیم به کسی نگاه چپ نکردیم، خیلی از خواسته‌های منطقی مون به خاطر حجب و حیا صرف نظر کردیم، حالا باید بریم ویترینی بشیم که یکی ما رو بخواد خدایی از ازدواجی که من دیدم ۹۰ درصدش بیگاریه.  

ما رو قرار میدن جلوی یه عده پسر پر مدعا، دو کلمه حرف نزدی میگه شما خوبی ولی سلیقه من یه چیز دیگه است، اصلاً طرف نمی ذاره دو کلام از دهنت بیرون بیاد بعد طرف میاد میگه دختران پول پرستند و دختران ظاهر بینند، دختر باید زن زندگی باشه، باید قناعت کنند، باید مومن باشند، مذهبی که بعضی از این آقایون یدک می کشند حقیقی نیست ... 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)