سلام
من یک پسر 31 ساله ی مجرد هستم از جوانی کار میکنم، به خاطر مشکلات مالی نتونستم برم دانشگاه و به کاسبی مشغول شدم به خاطر اشتباه پدرم بر شکست شدم و بدهکار هم شدم، رفتم دنبال یه کار که البته پول زیادی توش نبود کم کم بدهکاری هام رو صاف کردم.
الان تازه دوباره از صفر شروع کردم، اونم منی که وضعم خوب بود، یک باره به شدت زمین خوردم الان استرس زیادی وجودم رو گرفته و زندگی برام جهنم شده، اونم با این شرایط وحشتناک گرونی و تنها آرزوم مردنه که البته نه اومدن مون دست خودمونه و نه رفتن مون و محکوم به تحمل سختی ها هستیم.
از زندگی خسته شدم دیگه انگیزه ای برای زندگی ندارم، کلا از این دنیا متنفر شدم، انگار دنیای من نیست همه ش بی عدالتی هستش، ما تو دنیایی هستیم که یک مرد تا پول نداشته باشه پشیزی ارزش نداره.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)