سلام
متاسفانه به دلیل خیانت پدرم من بدجور به مردا بدبین شدم شکاک شدم نمیتونم به کسی اعتماد کنم همش فک میکنم نکنه همسر آینده ام به من خیانت کنه .
و بخاطر این موضوع اصلا هر کی خواستگاری میکنه جرات نمیکنم به خانواده بگم چون میگم یه روز میفهمه و من مجبورم بخاطر این موضوع خوار و خفیف بشم و مجبور باشه هر کاری بکنه چون من پشتوانه ندارم .
قید ازدواجو زدم چون میگم هر کی تحقیق کنه میفهمه پس بهتره حداقل آبروم و غرورم پیش خودم حفظ بشه . بگین من به چه جرمی باید مجرد بمونم مجبورم بخاطر پدرم معیارهای ازدواجم رو به صفر برسونم . یعنی من باید تا اخر عمر مجرد بمونم ؟ بخاطر چیزی که نه دست منه و نه تقصیر منه .
گریه ام میگیره خدایش
اخه به چه جرمی؟
به کجا پناه ببرم ؟
اخه چرا؟ مگه من گناه کردم که باید تاوان بدم ؟
خدا کارو به بنده هاش میده منم کاری ازم بر نمیاد.خدا نه اونو میکشه نه منو که از دست بی آبرویش راحت شیم .
فقط باید حسرت پدرای مردمو بخورم
پدر و مادر خوب بزرگترین نعمته
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۳۳۷ بازدید توسط ۱۸۳۸ نفر
- پنجشنبه ۳ تیر ۹۵ - ۰۰:۲۲