خانواده برتر

والا منم دوتا پسر دارم قبول دارم کار یه ذره سخته اما نشد نداره

قبل از توضیح باید بگم چرا فکر میکنین بچتون نباید ببینه روابط عاطفی شمارو؟

نمیگم رابطتون ها مثلا بوسی بغلی شوخی و یا حرفای عاشقانتون اون سه سالشه و باید با دیدن محبت شما محبت کردنو یاد بگیره

حالا وقتی به سن بلوغ رسید رعایتتون رو بیشتر بکنید

بعدم بچه شما سه سالشه نوزاد که نیست دائم هواشو داشته باشین

از همین الان بهش یاد بدین اول باباش بعد اون بعدم بچه باس مستقل باشه

مثلا من پسرم و شوهرم وقتی هم زمان دارن باهام میحرفن میگم علی اقا بزار اول ببینم بابا چی میگه بعد

یا مثلا بعضی وقتا میگم عشقه من کیه؟ پسرم میگه علی اقای قند عسله منم میگم غلطه ای غلطه شوهر خوشگل منه این هم یه شوخی با پسرمه هم یه محبت به همسرم

خب حالا برای شیطونی کردن حتما نباید یه لباس باز با یه ارایش غلیظ و یه فضای رمانتیک داشت

میشه خیلی سادش کرد مثلا با پسرتون نقشه بکشین با هم دیگه بپرین کنارش هر کدوم یه ور لپشو ببوسین

یا وقتی میره تو اتاقش دنبالش برین و در حد چند ثانیه عرض اندامی بکنین

وقتی خونرو تمیز میکنین همین کارو با قر انجام بدین انگار دارین میرقصین

شما باید فضای خونرو شاد کنین من حتی به اهنگ پیام بازرگانی هم رحم نمیکنم

وقتی سر کاره براش پیام بفرستین تهدیدش کنین مثلا فقط اگه نبینمت چنان بوسی ازت بکنم جیگرم حال بیاد (من خاک بر سریش نکردم شما بکنین)

یا مثلا شعرای جدیدو قشنگ بسازین مثلا من وقتی یه بوس میکنم بعدش میخونم

اخ جیگرم حال اومد من جیگرم حال اومد چرا جیگرم حال اومد؟ بوس داد جیگرم حال اومد

همه اینام جلو پسرم خیلی هم عالی

یا وقتی از حموم میاد حوله تنپوش تنشه یه ذره دسمالیش کین

وااای خاک به سرم اخه بچه تو سن رشد اینجا نشسته من چطوری تجربیاتمو انتقال بدم

این تیکرو مجردا نخونن( یه وقتی یه جایی بچرو سر گرم کنین یه دفه بدون این که بخواد بدون اینکه پیشنهاد داده باشه خفتش کنین براش رابطه دهانی انجام بدین بعدم بگین گشنم بودا

یا اخ که چه خوشششمزه ای تو یا هی جلو من قرو قمیش میای خب دلم رفت

و از این جور حرفا)

از همه بابت نظراتتون ممنونم ولی باور کنید من شوهرمو فراموش نکردم و حس مادرانم بهم غالب نشده . فقط جلوی پسرم سختمه که مثل قبلنا ازاد باشم...مثلا شوهرم  یهو بغلم میکنه ..پسرم یجوری با تعجب بهمون نگاه میکنه که باعث میشه دفعه بعد که شوهرم خواست بغلم کنه .جلو بچه از این کار امتناع کنم و به بهونه رسیدگی به بچه خودمو مشغول کنم.

 مشکل شوهرمم دقیقا همینه .که چرا وقتی میاد طرفم.من ول مینم میرم سراغ بچه.وقتی تنهاییم اینطوری نیستم که فقط جلو پسرم!

به ااا و عمو رجب:

به خدا نه جوگیر شدم و نه زیادی پسرمو لوس میکنم.فقط جلو بچه یه ذره روابطمونو محدود کردم که شوهرم کلا میخواد ازاد باشیم که نمیشه.

به صبا:

شاید کمتر از قبل ولی از اون کارا هم تنهایی براش انجام میدم.ولی سعی مینم بیشتر بهش توجه کنم

به خواهرانه و بابی:

ممنونم شایدم من اشتباه میکنم  و زیادی جلوی احساسات و محبتمونو جلو بچه میگیرم.سعی میکنم حتما حساسیتمو کم کنم.ولی به خدا از عواقبش میترسم نکنه بچه الگو برداری بد بکنه

به منم:

چشم حرفتونو کاملا قبول دارم .ولی خواستم بگم منم دوست دارم رابطمون مثل قبل باشه و خیلی مشتاقم ولی چاره ندارم

واقعا ممنونم از توصیه های همه. و از اقای نجفی بابت سایت عالیشون هم خییلی تشکر میکنم..واقعا میتونه به بعضی از مشکلایی که نیاز به مشورت دارن کمک کنه.

قبول دارم شاید خیلی کوتاهی کردم در حق شوهرم..ولی اصلا دلم نمیخواسته و تمام سعیمو کردم.ولی برداشت من غلط بوده انگار .من فکر میکردم باید همه خانومای بچه دار یه ذره خوددار باشن. شاید یه سری نگرانی های بیخودی باعث شده جلوی ابراز عشق و علاقهمو نسبت به شوهرم بگیرم.اما واقعا همسرم برام عزیزه و دلم میخواد خوشحالش کنم.حتما سعی میکنم حساسیتمو بردارم و جلوی پسرم بهش ابراز علاقه کنم تا برا اونم عادی بشه...ولی خوب سخته ....حتما از توصیه هاتون استفاد میکنم..مخصوصا از توصیه های صبا خانوم.