من به یه خانم باججاب علاقمند شدم و ایشون اینقدر از لحاظ معنوی غنی هستند، مجذوب شون شدم. مادرم راضی به ازدواج نیست حتی با اینکه با ملاک‌های مادرم همخوانی داره ولی میگه خیلی زوده برای ازدواج.
آخه سنم ۲۱ و سن خانم مورد علاقم ۱۸ هست. تازه کنکور دادیم و احتمال زیاد توی رشته‌های خوبی قبول می شیم. من خیلی آبدیده هستم و همه جوانبش رو در نظر دارم.
سن چیز عجیبی میتونه باشه.خیلی عجیب و ترسناک.خود من به شخصه از وقتی وارد ۲۱ سالگی شدم چنان درگیر تندباد تزلزل‌و بی ثباتی شدم که فقط خدا میدونه.
اصلا رسما نمی دونی فردا قراره چطور فکر کنی و ایدئولوژی هات قراره‌چطور بشن!!من خودم به شخصه‌در حدود سن۱۸_۱۹و حتی ۲۰ کاملا یک آدم آروم،منطقی و بی چالش‌بودم.(سطح مذهب و تشرعم هم بسیار بالا همراه با تفکر:اینو میگم که فکر نکنین بی عقیده یا سست بودم و ناگهان متحول شدم)اما وارد۲۱ که شدم انگار جن زده‌به‌همه ی مغز و روانم.یک روز طرفدار عشقم،روز دیگه عقل،یک روز تحصیل رو برای خودم بی فایده می دونم،روز دیگه میخوام چندتا رشته‌رو بخونم.
و نکته اینجاست که کاملا هم در هر تصمیمی که میگیرم منطق و برهان عقل پسند‌دارم اما چند روز که میگذره‌واقعا‌نمی تونم درک کنم چرا همچین چیزی رو میخواستم و کاملا عطش اون قضیه برام تموم میشه.
روی این حساب با کمال احترام به نظرم مادر حق دارن(چون شما در نظر بگیرین که این حرف رو هم با توجه به‌شناختی که از پسر خودشون دارن میگن )فلذا به نظر من با حفظ تقوا و توکل برخدا صبر کنید.
با اینکه با ازدواج دیر مخالفم ولی منم اگر پسر داشته باشم در آینده زیر **سال نمیگذارم ازدواج کنه
سلام
بودن بعضیا توی سن پایین ازدواج کردن و ازدواج موفقی داشتن
همه چی بستگی به خودتون و شرایطتون داره
موفق باشید
با یه مشاوره ازدواج حرفه ای صحبت کنید اگه اون مشاور شما رو با هم متناسب ببینه احتمالا میتونه مادرتونو قانع کنه !
سلام خدمت شما دوست عزیز..
مطمئنید مادرتون فقط مشکلشون اینه که زوده؟
شاید کلا از دختره و خانواده اون دختر خوششون نمیاد!
به هر حال بهتره بشینید و منطقی با خانواده حرف بزنید؛ یادتون باشه اه خانوادتون مخالف باشن نمیتونید اونطور که باید خوشبخت باشید با اون دخترخانم..
و اینکه شما از کجا میدونید اگه برید خواستگاری اون دختر قبول میکنه؟ شاید دنبال یه فرد کاملا مذهبی میگرده..
پیشنهادم ب شما اینه که اول بشینید به طور جدی با خانواده حرف بزنید بعدش اگر راضی نشدن قید ایشونو بزنید چون قطعا تو محیط دانشگاه دخترانی خواهند بود که شاید برای شما خیلی مناسب تر باشن.
ممنون که خوندید
اگه از لحاظ مالی مشکل ندارید اقدام کنید از یک بزرگتر بخواید پیش مادرتون وساطت کنن
آشنا میشید ببینید همدیگه رو می پسندید یا نه
خوشبخت باشید
دقیقا یکی از اقوام ما تو این سن ازدواج کرد و بعدها در سن ۲۷ سالگی به شددددددت پشیمون شد....دایم میگفت اشتباه کردم گرفتار شدم و نتونستم جوونی کنم..
**** *** *** **** ***** ******** *** ***** نه درست تموم شده نه کار داری نه سربازی رفتی نه خونه و ماشین نه پس اندازی بعد میگی کل جوانبش رو در نظر گرفتی * ***** *** **** *** ***** *** ****** **** **** ***** **** ما با ۳۰ سال سن هنوز مجردیم و فکر ازدواج نمیکنیم بعد بعضیا ....
** ****** ** **** * نه شغل داری نه تکلیف سربازیت مشخصه
حداقل شاغل شو
یکی از خویشاوندان من از لحاظ سنی شرایط شما را داشت. خودش ۲۲ سالش بود، خانومش ۱۸.
همین دو هفته پیش عروسی کردن و رفتند سر خانه زندگی شان. تازه عروس خانم هم فوق العاده مذهبی بودند!
با ذکر این مثال می خواستم بگم که ازدواج تو این سن غیرممکن نیست. (واینجور نیست که بگیم چون سنش کمه ، غیرممکنه)
اما در مورد اینکه آیا ازدواجی به صلاح است یا نیست؟ اصلا درسته یا نه؟ شرایط جوره یا خیر؟ اطلاعات بیشتری نیازه ... خیلی سربسته گفتی، یکم اطلاعات بده تا کاربرای اینجا بتوانند کمکت کنند.
تعریف شما از آبدیده چیه؟ به چه کسی می گویند آبدیده ؟ و آیا شما تمام شرایط آرمانی این ویژگی را در خودت داری؟
گفتی همه جوانبش را در نظر گرفتی . این همه جوانب را باز کن. همه جوانب قضیه چیه؟
ملاک های خودت و مادرتان را هم بگو. اینجوری راهنمایی های بهتری می گیری.
یکمی بیشتر بخوام راجب ازدواج این فامیلمون بگم ... دانشجو مکانیکه. عروس خانم کنکور داده ولی هنوز معلوم نیست تا نتیجه چی بشود.
سطح اقتصادی هر دو متوسط (یکمی روبه پایین) بود. عروسی ساده و مذهبی برگزار شد. با وجود سادگی، عروسی خیلی خوبی بود و کمبودی نداشت.
در مورد خانه هم ، یکی از اقوام خانه خالی داشت. خیلی هم خوشحال شد که این دو تا بروند سر خانه زندگی شان. (خلاصه خانه هم اینجوری جور شد)
خانواده هاشان از همه نظر با هم جور بودند. وقتی می گم از همه نظر یعنی از همه نظررررر!!!
چه از نظر فرهنگی، چه اقتصادی، چه فکری و چه زمینه های دیگری که هنوز دانشمندان علوم انسانی موفق به کشف آن نشدند!!
یعنی پدر داماد و پدر عروس وقتی کنار هم نشستن مثل سیبی بودن که از وسط دو نیم کردن !
به بغل دستیم گفتم عجب (!) آقای فلانی داداش دوقلو داشت و ما خبر نداشتیم ؟! هههه
فعلا خرجی شان را خانواده دو طرف می دهند. (مثل دوران مجردی شان) البته آقا داماد داره دنبال کار می گردد.
سلام علیکم
داداش به نظر من یه نامه برا مادرت بنویس و باهاش درد دل کن بعد بزار جایی که اون نامه رو ببینه 😊😊
داخل نامه بهش بگو که اگر ازدواج نکنی ممکنه به گناه بیوفتی و مادرت هم باید اون دنیا پاسخگو باشه و این که بگو الان قرار نیست ازدواج کنیم که محرم میشیم بعد دو سه سال نامزد میمونیم اینجوری هم سنت بیشتر میشه و هم اینکه به گناه نمیوفتی باهاش درد و دل کن تا دلش بسوزه بگو اگر من ازدواج نکنم کی باید پاسخگوی شهوتم باشه و اینا انشالله که قبول میکنه😉😉😆موفق باشی
انشاالله که به مرادت برسی.. اگر صلاحه
من اومدم بگم مرسی که نگفتی عاشق شدی و عشق عشق نکردی
این کلمه رو اینقدر ** ** * ***** به هر غلیانی میگن که لوس شده واقعا... من حالت تهوع میگیرم.
مرسی واقعا مرسی
چه کلمه خوبی انتخاب کردی. مرسی
سلام شما قراره ادامه تحصیل بدید پس بعد از ازدواج چجوری میخواید مخارج زندگی رو تامین کنید
اگر قراره شاغل بشید که خوبه
خیلی هم عالی
توکل کنید برید جلو انشاءالله خوشبخت بشید
شما باید کاری کنید و به مادرتون اثبات کنید که درسته سنتون کمه ولی عرضه تشکیل زندگی مستقل رو دارید
اونجوری مادرتون بهتون اعتماد میکنه
کسانی هم که میگن سنت کمه بنظرم به سن نیست به توانایی های آدم بستگی داره.
سلام بر همگی.
نه زود نیست .از دوستان اینجانب
ترم اول دانشگاه بودند که رفتن برا خواستگاری و عقد
ازدواج زودتر ، زندگی بهتر
چون که با بالا رفتن سن به معیار و ملاک دو طرف افزوده میشه و الکی بهونه های بی خود می آورند.
در آخر هم باعث جلوگیری از فساد و تباهی دو طرف می شود .
خیلی آبدیده هستی یعنی مثلا چقدر ،؟! و چطوریه عملکردت ؟
با مادرت موافقم.
سلام
به یه پسر
خب شما هم به ازدواج فکر کن دلیل نداره چون شما فکر نمی کنی دیگران هم فکر نکنن ... اینگونه حرف و سخن باعث شده جوونا بجای شناخت خود و توانمندیشون دائم در حال مقایسه خود با دیگران باشند و موفق هم نیستند...
قطعا ایشون مهارت های لازم رو از کسب کردند و حامی دارند و به توانایی خود ایمان دارند.
به نویسنده پست
نویسنده پست من تمام نظرات رو نخواندم اما با نظر کاربر بزرگواری که پیشنهاد نوشتن نامه رو دادند موافقم.
پدر و مادر من در سن ۱۹ و ۲۰ ازدواج کردند هر دو شاغل و ادعای تحصیلات دارند اما از نظر من ازدواج موفقی نداشتند چون اختلاف زیادی دارند حتی با وجود به لطف خدا فرزندان موفق گاها بحث و جدال و اختلافاتشون ادامه دارد و اصلا حریم ندارند حتی به توهین و ضرب و شتم میرسه منکر زحماتشون نیستم اما گاها دوستشون ندارم همه‌ی فرزندان به جز من متاهل هستند نوه دارند و کمترین سن فرزند شون هم تقریبا سی سال میشه.
خدایا هزاران بار شکر واسه خاطر خواهران و برادرانم
اما دوستم پدر و مادرش در سن ۱۴ و ۱۵ سالگی ازدواج کردند هر دو دانش آموز اما تحصیلات خود رو ادامه دادند و خانواده سرشناس هستند به لحاظ موقعیت اجتماعی و مالی، تفاوت خانواده‌هامون در اینه که دوستم رو به واسطه موقعیت والدینش میشناسند و... اما والدین من به خصوص پدرم من ،خواهران و برادرانم رو کارت شناسایی خودشون قرار می دهند. گرچه والدین من قدر خود و موقعیت خود را ندانسته و پدرم هم خود رو گرفتار... کردند
وقتی لحنت خیلی رسمی تر از سنت میزنه و تو سن ۲۱ بدون اینکه تجربه چیزای مختلف رو داشته باشی جامعه تحت تاثیر وایب خودت بهت القا کرده ابدیده هستی🤔
یعنی احتمال اینکه اب گریز و خشک باشی بیشتره!
فکر نکن ابدیده ای!زمین میخوری!
سلام
اول که اطلاعات کافی نداده‌اید و به نوعی مشورت نمیخواهید بلکه همدلی میخواهید یعنی میگید من خوبما ولی مشکل مادرمه و میگه زوده بعد هیچ چیز دیگه نمیگید یعنی اگه به یه دوست یا رفیق اینطور بگی راهکار میده برای قانع کردن مادرت و اینکه آره تو درست میگی اما خوب عقل اجازه نمیده اینطور بدون اطلاعات راهنماییت کنم فقط شرایطی فرضی بهت میگم خودت هم اگر دیدی اینجوری هستی، عمل کن.
١. صرف مذهبی بودن مساوی با هم کفو بودن نیست، صرف مذهبی بودن نشانهٔ همه چیز تمام بودن نیست.
٢. توی ازدواج از هول حلیم نیفتید توی دیگ، یعنی ازدواج به تعبیری شمشیر دولبه است که اگه مواظب نباشید زندگیتون اگر نابود نشه به سختی خواهد گذشت، پس در دل نگویید این شخص اگر بشه چی میشه و چه زندگی‌ای خواهیم داشت بلکه در عوض به جای خیال‌پردازی عاقلانه قدم بردارید یعنی وقتی میرید خواستگاری، با این نظر برید که اون شخص رو نمیشناسید و اومدید از شخصیتش اطلاعات کسب کنید که فردا روز پشیمون نشید و زود هم عقد نبندید بلکه مدتی برای آشنایی (به نظرم دو ماه خوبه) رفت و آمد کنید و بیشتر با شخص صحبت حضوری داشته باشید تا از درونش آگاه بشید.
٣. معنویت چیزی نیست با یه نگاه حس بشه، گاهی اوقات ما انسانها گول ظاهر افراد رو میخوریم، نمیخوام بگم طرف آدم بدیه میخوام بگم بخاطر چهره‌ای که به دلتون نشسته، برچسب معنوی و روحانی بودن به هر کس نزنید.
۴. درمورد خانواده‌اش هم تحقیق کنید.
۵. به شرایط مالی خودتون هم نگاه کنید، و اگر جزو متوسطها هستید این رو بدونید بعد از ازدواج قرار نیست تا پایان تحصیلات جفتتون خانواده‌ها حمایت مالیتون کنن حتی اگر هم این کار رو بکنن توقع دارن خودتون هم در کنار درس کار پاره وقت داشته باشید که زندگی مدت طولانی‌ای سخت براتون خواهد گذشت (تازه اگر حرف و حدیثی پیش نیاید)
بشینید فکر کنید و باز هم تکرار میکنم توی دلتون نگید اگه این شخص نشه دیگه نمیتونم زندگی کنم یا این زن رویاهای منه، بلکه تنها ازش یک بت توی ذهن خودتون ساختید، اون بت رو بشکنید و واقع‌گرایانه تصمیم بگیرید. 24 سالمه و در سن شما موقعیت مشابهی داشتم، البته خدا رو شکر کاری نکردم اما خودخوری فراوان انجام دادم که از لحاظ روانی برایم گران تمام شد و تا چند وقت درگیر اون شخص بودم، پس توصیه‌ها برادرانه بود. موفق باشید 🙂
تا درامد ندارین به هیچ وجه من الوجوه ازدواج نکنین
تطابق اخلاقی هم که زمان زیادی لازم داره برای اطمینان در موردش
مسائل مالی خیلی مهمه خیلی، تا از نظر مالی در حد حداقل ها خودکفا نشدین اقدام نکنین
اشتباه نکن سن شما پایینه الان متوجه نیستی. من دهه بیست سالگیم با سی سالگیم زمین تا آسمون تفکرات، عقاید و دیدگاه هام عوض شده. *** *** ***** **** *** ***** **** ** ***** **** نترس بهتر از اون خانم پیدا میکنی. عجله نکن که پشیمون میشی.
داداش تو این سن آدم ثبات فکری درستی نداره؛ نمونش خود من😄 ؛ یه مدت توهم زده بودم که عاشق یه نفرم🤦♂️
البته اونم یه پالس هایی داده بود که من اینجوری برداشت میکردم . 🙄 واقعا هم عاشق شده بودم و هوس و غریزه نبود چون نیاز عاطفی پیدا کرده بودم یه مدت فاز عاشقانه گرفته بودم و شب وروز تو فکرش بودم . 🥲
بعضی شبا بی‌خوابی میومد سراغم. بالاخره دلو به دریا زدم و رسما از طریق یه واسطه بهش رسوندم که بهش علاقه دارم ولی اون بهم رسوند که هیچ علاقه ای نداره و فقط یه حس برادرانه بهم داره😕
. اونجا بود که فهمیدم روزها رو پشت سر هم در خیالبافی گذراندم و عاشق یه طرفه شده بودم یه هر حال بعد از گذشت یه مدتی وقتی به عقب برمیگشم متوجه میشدم این خانم اصلا وصله من نیست؛
تفکراتش ؛ عقایدش؛ خواسته هاش، رفتارهاش..
فهمیدم به یه پسری علاقه منده که پدر پولداری داره و ماشین زیر پای پسره هستش؛ از اول هم انگار پیش خانواده خودشون قرار گذاشته بودن اگر اونا پا پیش بزارن دخترشون رو بهش بدن. به هر حال قسمت نشد ولی الان خوشحالم که جواب مثبت نداد. چون مسئولیت زندگی خیلی سنگینه؛ توی این اوضاع سخت هم ازدواج کردن یه همت بلند میخواد و صد البته جیب پر پول . شغلم تضمین شده ست ولی هنوز جا داره تا بتونم به شرایط ایده آل برسم😅.
تازه اول جوونیته پسر؛ عجله نکن . فعلا خودتو درگیر نکن . گفتی تازه هم کنکور دادی . خودم هم دانشجوام . وقتی بری دانشگاه افراد جدیدی میبینی شاید نظرت عوض بشه. 😉
یه نکته دیگه هم اینکه اگر دختره از اقوام نزدیک هستش فعلا بهش نگو چون وقتی فامیل هستید همو می‌بینید و اگر جواب رد بده دیگه روت نمیشه مثل سابق رفت وآمد کنی باهاشون. بزار یه کم زمان بگذره و سنت بیشتر بشه تجربه ات بیشتر شه. اون موقع اگر نظرت دوباره همین بود اقدام کن
موفق باشی
دوستان من یکم بسط بدم مشکلمو. من و اون دختر خانم به مدت 7 ماه با هم در ارتباط بودیم و ایشون چون درسش خیلی از من قوی تر بود و توی مدرسه نمونه درس میخوند، همه ی سوالات درسیم رو جواب میداد. من حدودا 3 4 تا سوال در روز ازش میپرسیدم و هر کدوم بیشتر از یک ربع طول میکشید که توضیحشو با ویس و فیلم بده. در این 7 ماه هیچ آخ از این خانوم نشنیدم درحالیکه من حتی پیشنهاد ازدواج و... هم نداده بودم بهشون اما انگار یه تعهدی داشتن به من که باید همه سوالات درسیم رو جواب بدن. گاها تا پاسی از شب بیدار میموندن تا من مطالب درسی رو بفهمم و همیشه تواضع و فروتنی خودشونو حفظ کردند. من خودم اگه باشم چون هیچ عهدی با طرف مقابلم نبستم، 7 ماه دوام نمیارم😅اما صبوری ایشون منو مجذوب خودش کرد. حتی عکسشونم ندیدم. تنها چیزی که دارم یه تصویر هست که اونم یه فیلتر تیره روشه خیلی چهره شون واضح نیست.( میخوام بگم این علاقه ناشی از عشق های کوتاه مدت نبوده).
اما درباره ی مادرم؛ نمیدونم چرا الکی مخالفت میکنه. چندباری توی حرفاش میگفت باید حداقل 25 سالت بشه بعد. تا اون موقع حتی اسمشم نیار. اما من بار ها سعی کردم خوبی های این دخترو نشونش بدم ولی کماکان مادرم میگفت عجب دختر حیله گر و مکاریه که خودشو خوب نشون داده. و من میگفتم مادر من! این دختر 7 ماه از عمرشو گذاشت برای درس دادن به من بدون اینکه از من تعهدی دریافت کرده باشه. من حتی بعد از این 7 ماه به اسم خانم ** صداش میکنم چطور ممکنه این دختر پلید باشه و قصد گول زدن منو داشته باشه.( گرچه من خودمم خیلی چشممو به دختره ندوختم ولی میدونستم پتانسیل اینو داره که همسر خوبی باشه ولی جا داشت که این موضوع ثابت بشه بهمون)ولی بازم مادرم مخالف کرد! البته با کلی دعوا و جرو بحث!
از من به شما نصیحت
***** ** *** ***** ** ***** *** * ******* ** ****** ** ** *** **** **** * ** ***** ** **** ***** ***** *** **** *** **** ***** **** *** *** ***** * ****** **** **** ** ** *** *** ** **** ***** ******* *** *** **** *** **** * ** ** ** ****** ** ******* *** ***** *** **** ***** *** **** ***
من خودم دخترم ، خواهرانه به شما جواب دادم وگرنه بهتر بود که به طرفداری از قشر همجنس هام میومدم مادر شما را مقصر میدیدم!
برادرم شما سنی نداری !از من چند سال بزرگ تر بشنو حتی ** ****** زنان حیله گری که برای پیش بردن مقصودشون از این محبت های بی جا به همکار ******** هم استفاده میکنند! و بنیان چه زندگی ها که سست نمیکنند!
بیا فرض کنیم رفتیم به آینده ش*** *** ** **** ****** ***** **** * ** *** ***** **** ** **** ** ***** ** **** ***** ** *** **** ** **** *** ******* ********** **** *** ***** ****** **** ** *** ****** ****** ***** *** **** *** ***** **** ***** ***** **** * ** **** *** **** *** ** **** ****** ***** ** **** *** *** *** ****** ***** ****** ** **** ** ****** * **** ****** *** ******* **** ** *** ***** ** **** *** ***** **** ****** * ** **** ****** ***؟؟؟
اگر مثل الان فکر میکنی به به چه خانم شایسته برای ازدواج! که باید بگم متاسفم! شما یک ******** شدی!
اگرم بنظرت خانم غیر موجهی میاد و قصد بی محلی بهش داری و حتی فکر تعویض منشی داری، باید بگم تبریک! شما در آن سن به بلوغی که الان مادرتون رسیدند رسیدید. شما یک مرد متعهد هستی و قدر همسرت را میدونی و کاستی های زندگی ات را با عشق و تعهد برطرف میکنی.
برادرم! ازدواج با یک دختر مهربون که محبتش نثار *** میکند و به جامعه بشری خدمت میکند و خصوصیات اخلاقی خوبی داره بسیار شایسته است و هر مادری با پسرش در چنین موردی مخالفت کنه ظلم بزرگی در حقش کرده!
ولی خیلی معذرت میخوام بعضی دختران و زنان ،شرف و آبروی صفت مهربونی هم به گند میکشند!
**** ****** *** ** ******
طرف فقط به سوال های درسیت جواب میده اسم اینکار رو میزاری رابطه 😐😒
دست از رویا پردازی بردار
خدا به اون مادرت صبر بده
اب دیده نیستی **** **** **** ***** **
به خودت بیا ۲۱ سالته ۱۱ سالت که نیست
سلام
واقعا من درکتون نمیکنم.
کاملا با این کامنت اخر نشون دادی **** ** **** ***
من خودمم همین طوریم!
حتی یکی از دوستام اومد بهم گفت که فلانی پشت سرمم گفته من ادم این مدلیم که تا جواب سوالی که کسی ازم میپرسه رو پیدا نکنم ول کن نیستم!
(شاید باورت نشه.ولی یه بار یکی ازم یه سوالی پرسید.من یکم شک داشتم!بعد رفتم براش از چند تا دبیر و چند از دوستام پرسیدم که ببینم اونا چطور حل میکنن! خلاصه که جوابو پیدا کردم حسابی شیرفهمش کردم!
ولی من ازون فرد متنفررررر بودم!متنفر! متنفر به معنی کلمه!
اینکه هم اینطوری دنبال جوابام و دوست دارم بقیه ازم سوال بپرسن،یه قسمتی بخاطر خودمه.که قوی تر شم!و یه قسمتیشم بخاطر اینکه ازینکار حس خوب میگیرم!)
پس کمک کردن ربطی به این چیزا نداره!
من گاها شده 2ساعتم وقت گذاشتم برای همون فرد.با اینکه گفتم ازش متنفرم!(تازه طرف دخترم بوده!دیگه بحث پیشنهاد و اینام نیست!)
دوست عزیز
شما چون توی شرایط کنکور بودی و از طرفیم تاحالا با دختری ****** ** *****،این ***** ********* *****!
فقط همین!حاضرم بهت اینو قول بدم!
برو دانشگاه.
نماینده شو.
میبینی که این حس کاملا فیکه!
حتی قبلنا که بچه تر بودم،مثلا نصفه شب بود و من هنوز مطلب رو دستم مونده بود،بعد میرفتم برای بقیه رفع اشکال میکردم:))))))
پس بحث سر اینکه دلش برای شما سوخته نیست!
یه قسمت عظیمیشم منافع فردیه که گیرش میاد!********** *****!
"دوستان من یکم بسط بدم مشکلمو. من و اون دختر خانم به مدت 7 ماه با هم در ارتباط بودیم و ایشون چون درسش خیلی از من قوی تر بود و توی مدرسه نمونه درس میخوند، همه ی سوالات درسیم رو جواب میداد. من حدودا 3 4 تا سوال در روز ازش میپرسیدم و هر کدوم بیشتر از یک ربع طول میکشید که توضیحشو با ویس و فیلم بده. در این 7 ماه هیچ آخ از این خانوم نشنیدم درحالیکه من حتی پیشنهاد ازدواج و... هم نداده بودم بهشون اما انگار یه تعهدی داشتن به من که باید همه سوالات درسیم رو جواب بدن. گاها تا پاسی از شب بیدار میموندن تا من مطالب درسی رو بفهمم و همیشه تواضع و فروتنی خودشونو حفظ کردند. من خودم اگه باشم چون هیچ عهدی با طرف مقابلم نبستم، 7 ماه دوام نمیارم😅اما صبوری ایشون منو مجذوب خودش کرد. حتی عکسشونم ندیدم. تنها چیزی که دارم یه تصویر هست که اونم یه فیلتر تیره روشه خیلی چهره شون واضح نیست.( میخوام بگم این علاقه ناشی از عشق های کوتاه مدت نبوده)."
7 ماه فقط ازش کمک درسی می گرفتی حتی عکسی هم ازش ندیدی. چطور این آدمو مناسب خودت دیدی یا حتی برعکس، چطور خودتو مناسب اون دیدی؟ شما به 7 ماه نمیگی عشق کوتاه مدت ؟ اگر همین مدتو یا حتی بیشتر، با دختر دیگه ای توی فضای آنلاین یا جای دیگه هم بگذرونی، مطمئنی همین حس بهت دست نخواهد داد ؟
واقع بین باش. شما فقط با دختری در فضای آنلاین سر و کار داشتی که با متن و صوت داشته بهت کمک می کرده. اگر صبوری هم ازش دیدید بدونید که صبوری ایشون فقط به قصد کمک به رفع مشکلات درسی شما بوده همین.
برای ازدواج : 1- اجازه بدید تا بزرگ تر بشید تا بتونید روی احساساتتون تسلط داشته باشید چون در این مورد حق با مادرتونه-2- از اون مهم تر شما باید کار داشته باشی چون با نون و عشق نمیشه زندگی رو ساخت و درگیر این مزخرافت هم نشید که اگه ازدواج کنید همه چی درست میشه که این حرفا مال گذشته بود که وضع اقتصادی و معشیتی مثل الان نبود و میشد با دیدن وضعیت موجود برنامه ریزی کرد چون الان همین بزرگ ترهای ما با این همه تجربه، تو خرج ماهانشون موندن و همین آدما، صداشون در اومده.
******* *** ** ***** *** *** ********
برفرض واقعی بودنش امیدوارم قصدت از پستی که زدی واقعا مشورت خواستن و تامل کردن تو نظرات بقیه باشه
چون اکثریت نظرات بعد از کامنت آخرت شما رو تو خیال و رویا می دونند و حق هم دارند، به دلایل مختلفی مثل اینکه 7 ماه ارتباط فقط درسی اصلا دلیل کافیه برای تصمیم مهمی مثل ازدواج نیست و یا اینکه حتی چهره شون رو ندیدی بخش مهمی از بُعد ازدواج مسئله ظاهر و جذابیت جنسیه کوچیک ترین دلیلی که باعث دلزدگی بشه بعد چند سال از ازدواج خودشو نشون میده و از طرفی مادر شما با دلیل عجیب شون که این دختر می خواد شما رو گول بزنه!!!
یه احتمال اینه که قصد این دختر فقط ارتباط درسی و حتی دوستانه بوده نه هیچ چیز دیگه!
شما یه کاری کن تا به اینجای کار دلایلت غیر واقع بینانه، ""کودکانه"" و غیر منطقیه(امیدوارم ناراحت نشی) شما فقط و فقط این بخش رو ببین که:《تو از این دختر خوشت اومده》حالا برو احساست رو به اون دختر بگو و نظرش رو در مورد ازدواج بخواه ببین فکر و نظر اون چیه؟؟
شاید تمام این مدت شما و مادر گرامی تون در توهم بودید که اون دختر به شما کشش داره یا می خواد گولتون بزنه! بذار اون دختر هم شانس اینو داشته باشه که احساس و قصدش رو نسبت به این ارتباط و خود شما بگه
اولا😌حالا ایموجی درستو حوصله ندارم پیدا کنم
ولی ****** *** ********** *** ******* ** **** **** ****** *****!
دختری مهربونه و محبتش رو نثار بقیه میکنه؟!
کمک کردن این مدلی مگه به بقیه عیبی داره؟بیچاره فقط چند تا سوال درسی حل کرده براش! الان شد دخترخراب؟!!
ادمی که به همسرش قرار نیست محبت کنه؟!
شماها دیگه خیلیی ذهنتون *****!
ولی جدای ارین قضیه
سوال کننده کاری کردی که نتونم به هرکسی همینطوری کمک کنم!
فکر کن بری جوابای سوال کسی رو بدی،بعد پشت سرت بره به رفیقاش بگه فلانی از من خوشش اومده چراغ سبز داده!
واقعا که ******!یکم انسانیت بخرج بدین از هر چیزی منظور نگیرین جای دوری نمیره!
به مونا
فکر کنم با من بودید
عزیزم من خودم برای خیلی ها سوال درسی حل کردم و قبلا هم گفتم همکار آقا زیاد دارم ولی مادر هیچکدوم با دیدن پیامای من نمیگه چه دختر حیله گری هست!
مادر ها شم تیزی دارند.
یکم به خودتون بیایید. کمک زیادی به نامحرم فایده ای جز تایید گرفتن و در نهایت این ماجرا ها که میبینی، نداره.
اینکه تصمیم گرفتید به هرکسی کمک نکنید ،اتفاقا تصمیم درستی هست لطفا پاش بایستید.
من با کاربر ☺️ موافقم
با توجه به اینکه این موارد قطعی و قانون محض ارتباط بین انسانها نیست و می تونه از فرد به فرد متفاوت و حتی درست باشه اما با توجه به فرهنگ و عرف جامعه "ایران" رعایت حد و مرز "از نظر من" ضروری هست، بهرحال تو جامعه ما دختر خانم بخواد به طرف مقابل بفهمونه که احساسی داره(چراغ سبز نشون بده که ربطی هم به مذهبی و غیر مذهبیش نداره)توجه خاص و مهربانانه ای میکنه که این می تونه بجای صرف نوع دوستی و شخصیت مهربون اون دختر(و حتی پسر) اشتباه گرفته بشه و داستان های بعدش
نوع دوستی و مهربونی خوبه اما با توجه به فرهنگ مون وجود حد و مرز الزامیه
اولا
شما به هر مادری بگی با یه دختری حرف میزنم، اون مادر اون دخترو یه افریته میبینه که میخواد پسر معصوم و نادر و نخبشو گول بزنه!
پس حرفی دراین مورد که بخواین استناد کنین نمیمونه!
دوما
کمک درسی اونم درحد 3 4 سوال در مدت 7ماه میشه کمک عجیب غریب؟کمکی زیاد و نادر؟!
که حالا بخواد ازش منظر گرفته بشه؟!
والا خوبه!
بدنیست حداقل شما که خودتون خانمین به این تفکرات دامن نزنین!
سلام ندیده عاشق شدی ؟؟ ییخیال
سنت کمه اول شور و شوقته سعی کن احساسات رو کنترل کنی دقت کن کنترل چون بوجود اومدنشون دست تو نیست البته میری دانشگاه بهتر میشی سعی کن اونجا با همه ارتباط سالم و درست در چهار چوب اخلاق داشته باشی تا هم کمتر فکر و خیال کنی هم جنس مکمل رو باهاش آشنا بشی
موفق باشی ولی اینو فراموش نکن که عقیده نیمه گمشده و من فقط باید با اون باشم درست نیست فرصت ازدواج به شرط شرایط زیاد هست هم برای خانم ها و هم اقایون
دوستان من احساس میکنم یه سری چیز هارو هنوز متوجه نشدید پس سعی میکنم در قالب چند نکته بسان شون کنم
1- ایشون هر روز 3 4 تا سوال و در مدت هفت ماهی که با هم بودیم حدود 1000 تا سوال ازشون پرسیدم! که همین مقدارو اگر میخواستم معلم خصوصی بگیرم بالای 50 میلیون تومن هزینم میشد( خود دختره هم میدونست قیمت معلم خصوصی ساعتی خداتومنه و داره همین کارو مجانی برام انجام میده)
2- من این سوال جواب دادن و عدم گستاخی بیشتر در زندگیم رو به چشم حیا و عفت شون میبینم. ایشون حتی ازم نپرسیدن من چندتا خواهر برادر دارم.که از حیا شون نشات میگیره اما درعین حال به قول دوستان یه سری چراغ سبزها نشون میداد. مثلا میگفتم ببخشین زحمت دادم میگفتن شما رحمتین! این جمله صرفا یه تعارف نیست. اما بازم دوستان( وهمچنین مادرم🤣) به نشونه های بیشتر احتیاج دارن. مثلا من وقتی ازشون سوالی گاها شخصی میپرسیدم ایشون با کمال احترام جواب میدادن و همیشه خوش خنده و خوش صحبت بودن. بعضب وقتا با هم صحبت نمیکردیم خودشون مطالب مذهبی برام میفرستادن
3-عزیزان بعید میدونم این عشق حاصل شده ناشی از هیجانات باشه چونکه من بدون اینکه عکسشونو ببینم، صبرشونو دیدم. این عشق واقعیه. و معتقدم اگر یه سری ویژگی های خوب در همسر مثل صبر وجود داشته باشه، هر مشکلی رو توی زندگی میتونه به دید خوب بهش نگاه کنه و عشق رو برام به وجود بیاره. اینم بگم قبلا عشق هیجانی و زودگذر رو تجربه کردم ولی این یکی مثل اونا آدرنالین الکی ترشح نمیشه🤣
4- از اونجایی میگم صبوره چون وقتی باهاش هم صحبت میشدم متوجه شدم کتاب های کمم درسیش در حد دوسه تاست. و با همونا کار خودشو راه میندازه. یا حتی خیلی از کتاب هارو با pdf میخوند. یا چاپ بعضی صفحات کتاب هارو روی کاغذ a5 که خیلی کوچیکه میزد. اینها صبوری رو یاد آدم میده و جالب اینجاست که همیشه وضع درسیش از من بهتر بوده و بنظرم این دیدگاهش آرامش زیادی بهش میداد. من حتی یه بارم خواستم براش دوتا کتاب اینترنتی سفارش بدم اما به شدت مخالفت کرد و میگفت ممنونم اعمال بنیات!( حالا بماند که من خودمو جای یکی دیگه جا زده بودم! )
5- من یه هدیه بزرگی که از این ذختر دریافت کردم نزدیکی ام با اهل بیت بوده. من حتی نمیدونستم امام حسین به شکلی به شهادت رسید یا اصلا نسبت حضرت فاطمه و پیامبر چی بوده اما این دختر اینقدر منو عاشق اهل بیت کرد که خودم رفتم ذست به تحقیق شدم. گرچه نماز میخوندم اما انگار ایشون خیلی ریشه ای دین اسلامو پذیرفته بود و از منم بیشتر بود اطلاعاتش از اسلام. هر موقعم که میخواستم مخشو بزنم و به ذوق بیارمش بحث مذهبی باهاش راه مینداختم😅
مشکل مادر من بیشتر سر اینه که من عدد سنی ام 21 هست و باید تا عدد 25 منتظر بمونم. اما خودم معتقدم سن یه عدده و اگه شرایط بلوغ ذهنیش پیش بیاد چرا که نه. البته منم نمیخوام تا ازدواج پیش بریم. صرفا ازش خواستم با ذختره مطرح کنم و یه جلسه آشنایی باهاش داشته باشم. چه بسا خودم دختره رو نپسندیدم! ولی مادرم گوشش بدهکار نیست اینم دلیلش برمیگرده به گول خوردن پسرایی که داستاناشون به گوش مادرم رسیده
خب ممکنه شما هم مثل بقیه پسرا که داستانشون به گوش مادرت رسیده گول بخوری. اون پسرا از شما چه چیزی کمتر داشتن که گول خوردن؟ یا بگو شما چه چیزی از اون پسرا بیشتر داری که گول نمیخوری؟ درباره این با مادرت صحبت کن.
مطالب پیشنهادی از بایگانی خانواده برتر برای آشنایی در مورد نحوه ی نظر دادن و تائید آن ها