خانواده برتر

سلام
اول بهتون تبریک میگم ک اینقد عاقلانه تعصب خودتون رو دارید کنترل میکنید. به مامان باباتون نگید بهتره،سعی کنید برادرانه و دوستانه باهاش صحبت کنید،طوری برخورد نکنید که ازتون بترسه،بهش نگید ماجرا رو میدونید،باهاش حرف بزنید،اعتماد ب نفسشو ببرید بالا،بهش بگید تو دختر عاقلی هسی،بگید ما ب تو اعتماد داریم و میدونیم از اعتماد ما سوءاستفاده نمیکنی،باهاش برید بیرون بچرخید،طوری رفتار کنید ک خودش اشتباهشو بفهمه نه شما اشتباهشو ب زور بهش بفهمونید چون ازتون قبول نمیکنه

دقیقا میفهمم چی میکشی
یه نامه براش بنویس اینطوری روتون بهم باز نمیشه یا باهاش اس بده و صحبت کن امکان داره رودرو باهاش صحبت کنی یه چیزی بهت بگه عصبی بشی و کاری که نباید بکنی سرش داد بزنی اینطوری ازت دور میشه. تو نامه بهش بگو بگو من بهت اعتماد دارم ولی میترسم از زمونه از ژسرا که جنس خودم هستن میترسم گولت بزنن و حس میکنم بهم اعتماد نداری دوست دارم اگه احیانا پسری بهت حرفی زد به من بگی دوست دارم رفیقت باشم و از این حرفای احساسی که یکم باید روحیات خواهرت رو بشناسی بدونی چی بنویسی در ضمن خیلی خیلی بهش نزدیک شو باهاش بیرون برو نه به زور ها اینکه کجا میری منم میام نه بگو میخوای باهم بریم باهاش صمیمی باش تا بدونه از اینکارش ناراحتی مطمئنش هم بکن که به کسی نمیگی اگه مشکلی پیش بیاد در کل برو تو فاز احساسی
امیدوارمبه خیر بگذره

بهترین کار اینکه به مادرت بگی باهاش برخورد کنه چون گوش به حرف تو نمیده شاید چند روز این دوستیا بیخیال بشه ولی مطمن باش دوباره میره سمتش خیلی مواظبش باش تو موقعیت خیلی خطرناکیه در ضمن اگه گفت دوسم داره بگو فقط بیاد خواستگاری همین

با تشکر از شما که راهنمایی کردین
البته خیلی میخواستم نظر خود آقای نجفی رو هم بدونم که ایشون نظر ندادن متاسفانه

خواهر من زیاد اهل معاشرت نیست و روابط عمومیش متوسطه. اکثر مواقع تو خونه اس. خودم احساس میکنم که از وقتی رفته دانشگاه (تقریبآ 4 سال پیش تا الان) چشم و گوشش باز شده و دوستای دانشگاهش (دوستهای دختر منظورمه) اونو به اینجا کشونده باشن با گفتن حرفهایی مثل این که باید دوست پسر داشته باشی و نباید از بقیه عقب باشی و از این حرف ها که دوستهای خودمم هم به من میگفتن. البته خواهرم چادری نیست ولی حجابش کامله و بی حجاب نیست. چهره اش هم معمولیه و تقریبآ اکثر مواقع بدون آرایش میره دانشگاه. اون پسره هم اگه واقع قصدش خیر بود حتمآ از طریق خانواده اش اقدام میکرد نه اینکه طرح دوستی بریزه.
واقعآ نمیدونم چیکار کنم؟ چون تا حالا تو این جور مواقع گیر نکرده بودم. از بقیه دوستان مخصوصآ آقای نجفی میخوام که راهنمایی کنن.

بنازم به غیرتت خیلی مردی که توجه میکنی به خواهرت

به نظرتون اگه بگم بیاد این وبلاگ و مطالبشو بخونه تاثیری روش میزاره؟ مطالبی که برای دختراس و از تجربه هاشون و اشتباهاتی که در مورد دوست پسر داشتن گفتن.
بدبختی اینجاس که من زیاد وقت ندارم. از شنبه باید برم جایی و ممکنه تا چند وقت نتونم بیام خونه و میتوسم تو این مدتی که خونه نیستم اتفاقی بی افته و یه عمر پشیمونی به بار بیاره.
در ضمن آیا میشه از اون پسر به عنوان فریب و اغفال شکایت کرد؟

به پدر مادرت نگو چون تا آخر بی اعتمادشون میکنی نسبت ب خواهرت یا حداقل از ذهنشون پاک نمیشه و اینطوری بدتر رابطه خواهرت با خودت و پدر مادرت و خراب میکنی و باعث دعوا میشی و تا هرموقع ک پدرمادرت اعتماد دوباره به خواهرت نکردن خواهرت هرچیزی و از چشم تو می بینه و روت حساس میشه و هرچی بشه همش میگه کار داداشه..حساسش نکن خودت برو با مهربونی سر صحبت و باهاش کم کم باز کن اول خیلی صمیمی شو بعد از تجربه های خودت ک میدونی چه پسرای بدی دنبال دختران شروع کن...

دوست عزیز نمی دونم چقدر با خواهرت صمیمی هستی اما پیشنهادم اینه که باهاش بیشتر از قبل صحبت کنی و بهش نزدیکتر بشی.سعی کن تو دوست پسری خوب و حلال براش باشی.باهاش برو پارک و...
اما با کنایه بهش بفهمون.این دخترا پسرایی که تو خیابونا و ...از کول هم بالا میرن رو نشون بده و براش به قولی روضه بخون.بگو که این پسرا واسه چه هدف پلیدی مخ دخترا رو زدن.بهش بگو از خاطرات دوستان خودت که چه کارای بدی کردن.و....
با کنایه به نظرم حرمت ها شکسته نمیشه.
موفق باشی

ببین اگه که محبتتو به خواهرت بیشتر کنی شرط میبندم که اصلا تا اخر دوره مجردیش دنبال کاری نره.مطمین باش.بنظرتون توی اون یارو چی دیده که جذبش شده؟؟محبت.با خواهرت بیرون برو بهش احترام بذار ببین چی میبینی.

****** ** ****** ***** ** *** ******* * ***** ****** *** **** ** *** *** * **** ***** *** **** **** ****** ** ***** * ****** ****** *** **** *** . اگر غیرت داری خواهر خودتو جمع کن .

با تشکر از همه بابت راهنمایی هایی که کردن
رابطه بین من و خواهرم معمولیه نه خیلی گرم و نه خیلی سرد
راستش همونطور که گفتم من زیاد وقت ندارم و از شنبه خونه نیستم. حالا موندم چیکار کنم؟
چطور سر صحبتو باهاش باز کنم؟
از چی براش بگم؟
اصلآ اگه قبول نکرد و زیر بار نرفت چی؟ بهش بگم عکس پسره رو تو گوشیش دیدم؟
اگه عکس العملش خوب نبود چی؟ به پدر و مادرم بگم؟
خدا خودش بخیر بگذرونه

سلام
***** ** ** ****** *** *** ***** **** ****** *** ** ***** ******* * ** **** *******..
ولی اینی که شما میگی بهتره مثل یه آدم عاقل، یه داداش خوب و دوست داشتنی حلش کنی مثلا بگی:
آبجی جون من میدونم اقتضای سنت اینه که میخوای با جنس مخالف رابطه داشته باشی ولی الان زوده بذار سنت برسه با نامزدت هرچقدر خواستی پیامک بازی کن رابطه داشته باش..
کسی چیزی به تو نمیگه ولی الان خیلی زشته و اگه مامان و بابا بفهمن خیلی برات بد میشه پس خودت عاقلانه گوشی رو بده به من تا با پسره صحبت کنم..
یاعلی

سلام دوست عزیز. اینکه دختری کسی را انتخاب کنه و بعدا باهاش ازدواج کنه این شرایط و خصوصیات خوش را داره . ولی اینی که دختری کسی را به عنوان دوست پسرش فقط داشته باشه و باهاش معاشرت کنه در جامعه ما و با فرهنگ و دین ما نمی خونه . ولی می تونه این همکلاسیش باشه به عنوان **** دانشگاهی باشه * *** **** مشکلات درسی و **** و سوال و جواب درسی و تشکر و خداحافظی . شما باید بدونید خواهرت چه نوع ***** داره. و بعد با توجه به اینها باهاش برخورد کنی یا راهنمایش کنی . شما می گید اون چهار ساله دانشگاه می ره پس انسان بالغ و عاقلی است باید مصلحت خودشو بدونه و همه چیز را برای خود و خانوادهاش به بهترین نحو بخواد وووو موفق باشید.

آقای احسان
شما نظرتو برای خودت نگه دار و ندیده و نشناخته به بقیه تهمت نزن
راهنماییت هم نخواستم

آقا رضا درست میگید ولی من تو گوشیش عکسشو با اون پسره دیدم. ***** ** ** ****** **** * *** **** به عکس یادگاری گرفتن ختم نمیشه. اینه که منو نگران کرده.

با تشکر از (یک کاربر)
چطور میشه فهمید قصد این ارتباط ****** یا شناخت قبل از ازدواج؟ مستقیم از خودش بپرسم؟
رابطه خواهرم با مادر خوبه
خواهرم تقریبآ درون گراست. در 75 درصد مواقع خونه اس. زیاد بیرون نمیره. تو مهمونی های فامیل و آشنا راحت حرف میزنه و ارتباط برقرار میکنه. با دوستای دانشگاهش یا بعضی از دخترای فامیل از طریق اس ام اس ارتباط داره.
من خودم حس میکنم تو این رابطه گول خورده البته نه به خاطر اینکه خواهرمه. احساس میکنم دوستای دانشگاهش شیرش کردن که بره با پسرها ارتباط برقرار کنه. بعید میدونم از عواقب این دوستی ها هم چیزی ندونه. آدم ساده ای نیست اما نمیدونم چرا اینکارو کرده.

شما فکر کردید همیشه پسر دختر رو گول میزنه ؟
این شمایی که ندیده و نشناخته قضاوت میکنی در مورد پسر مردم و تهمت بهش میزنی . شما که هیچی از اون پسر نمیدونی به چه حقی اون رو مقصر میکنی .
اگر غیرت داری خواهر خودتو بکش بیرون نه اینکه گناه خواهرتو گردن یکی دیگه بندازی .
خودت هیچی از این ماجرا نمیدونی . همش میگی احساس میکنم . احساس شما اهمیتی نداره وقتی هیچی نمیدونی . آخرشم اگر این دوستی بهم بخوره خواهرت میاد همه چیز رو به نفع خودش واست میگه . شما حق قضاوت نداری وقتی یه طرف ماجرا خواهر خودته معلومه همه چیز رو به ضرر اون پسر جلوه میدی .
به جای این کارا خواهر خودتو نصیحت کن ** **** ** **** ** ******** ****** ** ***** ** *** * **** **** **** **** **** * ** *** ******* **** ***** * *** * *** ******* **** **** ***** .

درد بزرگیه
برای یه برادر غیرتی وخانواده آبرودار.
من چون عجولم شاید جای تو بودم،رک وپوستکنده ،همون موقع باز خواست می کردم ومیگفتم این کیه؟و...
حالا که این همه احتیاط میکنی!!! پس باید از زبونش بکشی بیرون.!!!!
شاید
اگه" مادرت آگاه بشه" ویک دروغ (مصلحتی) بگه که قراره خواستگار بیاد وتا می تونه ازش تعریف کنه ووانمود کنه که ازین بهتر نمیشه وفرصت را از دست نده!!!(اگه شد!وانمود کردن تو به شناخت وتعریف وتمجید)رفتار خواهرت نشون می ده که این رابطه(حداقل از نظر خودش) صرفا دوستی ابلهانست یا به امید ازدواج!!
می تونی بقیش راادامه بدی؟
کار سختی در پیش داری ولی ارزش آبرو داری ونجات خواهرت را داره.

اول از همه میخوام بهت آفرین بگم تا الان دنبال دختربازی نبودی .واقعا خوش به حال همسر آیندت .وهمچنین اینکه سعی کردی عصبانی نشی ازدست خواهرت وخواستی منطقی برخورد کنی...درمورد مساله ای هم که گفتی دوستان کم وبیش نظرات خوبی دادن.وبنظرمن هم سعی کن بدون اینکه عصبانی بشی باهاش صحبت کن وبگو که شماپسری وباشناختی که ازپسرهای دیگه داری هم جنسهای خودتوبهترمیشناسی واینکه **** ***** به قصد فریب یافقط زنگ تفریح بادخترا ارتباط دارن وبعد یک مدت خیلی راحت میذارنش کنار ،اینکه بیشترین لطمه رو دخترازاین روابط میبره وحتی اگه پسری به دخترقول ازدواج هم بده احتمالش خیلی زیاده که حرفش یک وعده پوچ ودروغ باشه وبایداگه قصدازدواج داره هرچه زودتررسماوازطریق خانواده ها اقدام کنه تاحسن نیتشوثابت کنه وبقیه شناخت رودرصورت رسمی شدن وزیرنظرخانواده ها داشته باشن.اگرهم قبول نکردودلیل منطقی نداشت پس قصدش فقط دوستی بوده..ضمن اینکه اگه خواهرت آدم معتقدی باشه بایدازگناه رابطش وهمچنین آبروریزی درصورت آشکارشدن موضوع واسه بقیه هم بترسه واینکه بهش هشداربده مادروپدرت اگه بفهمن واسش بدتموم میشه.بگو چیزدیگه ای تاسن ازدواجش نمونده وخودشو برای همسر آیندش نگه داره.راستی نتیجه هرکاری که کردی رو بیاواعلام کن اگه خواستی.موفق باشی

شما که پسری نباید انقدر خوش بین باشی دوست عزیز.آشنایی به قصد ازدواج؟؟؟!!! دروغ محضه شما که پسرین و **** ******* ******* چرا.به نظر خیلی دارین محافظ کلرالنه بر حورد می کنید.نیازی به این همه مقدمه چینی نیست و ممکنه اگه لفتش بدین دیر بشه...شاید اصلا گول خوردنی هم در کار نباشه پسریه که مثل ****** پسر این شهر می خواد دوست دختر داشته باشه...خواهر شما هم پذیرفته... شاید سادگی کرده زود باوری کرده باشه.
از من میشنوی به مادرتون بگین.خودش بهتر میدونه چی کار کنه و چطور از پس دخترش بر بیاد

**** ***** **** **** ***** ***** **** **** ** ** ** ***** ** *****/پس بهتره به خانواده تذکر بدی که کمبودش داخل خونه را جبران کنن

سلام
من 3 سال پیش برادرمو از دست دادم ما هم یک سالو نیم با هم اختلاف سنی داشتیم بهش افتخار میکردم مثه کوه پشتم بود. همه عالمو ادم حسرتمونو میخوردن. لحظه به لحظه یادشمو با خاطراتمون زندگی میکنم همش میگم من که انقد بی تابم مامان و بابام چی میکشنو به رو نمیارن. انقد نجیب و خوب بود که حتی غریبه هایی که فقط یه بار دیدنش بعد از سه سال وقتی حرفشو میزنن فقط اشک میریزن.
خیلی مواظب خواهرت باش که دخترا عاشق داداششونن قدر همدیگرو بدونید ایشالا خدا برا همدیگه نگهتون داره خوش به سعادت خواهرت که یه همچین برادری داره که نگرانشه
من الان دارم میسوزم فقط دلم میخواد ی بار دیگه ببینمش و بهش بگم که دلم چقد براش تنگه بگم که دوسش دارم بگم که با رفتنت تنها شدم
برام خیلی دعا کنید

سلام
مادرتون،تنها فردیه که میتونه کمکتون کنه،یه جوری مادرتون رو متوجه موقعیت خواهرتون کنید"باآرامش"، گفتین شما نیستین و خواهرتونم بیشتر وقتا خونست ،وقتی خونه باشه پس کنار مادرتونه...چه کسی مهربون تر از یه مادر برای مراقبت از دخترش
به خیر میگذره

بنازم به غیرتت.احسنت.چیزی غیر از نظرات دوستان به نظرم نمیرسه ولی چون موضوع خیلی حساسه اگه توانایی شو داری برو پیش یه مشاور کار بلد.متاسفانه ما آدما وقتی یه مشکلی برامون پیش میاد آخرین راهی که به نظرمون میرسه کمک گرفتن از خداست.از خدا و امام زمان کمک بخواه تاخودشون به بهترین وجه ممکن کمکت کنن.

به نظر من باید چند تا از این دخترای زخم خورده ی این جور روابط اشتباه رو پیدا کنی و ازشون بخوای که خواهرت رو از عاقبت نافرجام این روابط با خبر کنن. یا چند تا از این مستند های دختران قربانی شده و از این جور مضامین رو بهش نشون بدی تا روشن شه!!

درود
معلومه خواهرت مهمه واست این خیلی خوبه اما شما میگی عکسشون رو با هم دیدی این یعنی که زمان کمی نیست با هم در ارتباطن، نمیخوام نگرانت کنم اما باید یه کم جدی تر باشی، این یه واقعیته که یه دختر یا صفر کیلومتره یا 100، حد وسط نداره، اگه دختری از صفر خارج شد دیگه تخته گاز تا 100 میره (منظورم به خواهر شما نیست دارم کلی میگم)
من چندسال قبل برای یکی از دوستان خودم دقیقأ مشکلی شبیه مشکل تو پیش اومد اونموقع در عالم رفاقت و چون خواهر دوستم رو مثل خواهر خودم میدونستم یه راهکار به دوستم پیشنهاد کردم انجام داد و نتیجه گرفت حالا همون راهکار رو بهت میگم البته باید یه کم منطقی و خویشتن دار باشی همونجور که تا الانم بودی.
(راهکار رو کامنت بعدی میذارم)

فعلأ که همچنان به رو خواهرت نیار اما سعی کن شماره پسره رو یه جوری بدون اینکه خواهرت متوجه بشه از گوشیش پیدا کنی احتمال زیادم با اسم مستعار دخترونه شمارشو سیو کرده اگه اینجور بود پس باید همه شماره های گوشیشو برداری بعد با یه خط دیگه (خط خودت نه) تک تک تماس بگیری هرکدوم دختر جواب داد که هیچ صحبت نکن قطع کن تا بالاخره یکیش که پسر جواب داد دیگه همونه اما خودت باش صحبت نکن اول برو موضوع رو با مادرت در میون بذار سعی کن لحنتم استرس زا نباشه که اون بنده خدا هم بریزه به هم (به پدرتم فعلا لازم نیست بگی اگر مادرت صلاح دید خودش بهش میگه) بعد از مادر بخواه با پسره تماس بگیره با یه لحن جدی باش حرف بزنه و ازش بخواد فورأ ارتباطشو قطع کنه بعدشم خود مادرت بدون حضور تو و پدرت بشینه با خواهرت صحبت کنه (با عصبانیت نه) و نگه هم که تو از این موضوع مطلعی بهش بگه خودش شماره و عکس پسر رو از گوشیش پیدا کرده
اینم که میگم مادرت با خواهرت صحبت کنه چون خودش زنه بهتر میتونن با هم حرف بزنن؛ یه نکته هم اینکه توصیه میکنم اگر میدونی مادرت اعصابش خورد میشه غصه دار میشه "فعلا" چیزی به اونم نگو و خودت مستقیما با پسره تماس بگیر بعدشم بشین دوستانه با خواهرت صحبت کن
این نظر و راهکار من بود اگر تمایل داشتی انجامش بده انشالا که نتیجه بگیری.

چه داداش روشنفکر . اهل مشورت خوشبحال اون خواهر..

آقا احسان شما چرا اینقد تو کامنتات ضد خانمها نظر میدی؟ اینقد راحت تهمت نزن. شما از کجا میدونی خواهر سوال کننده مقصره؟

چکار کنم؟چکارکنم؟چکارکنم؟چکارکنم؟چکارکنم؟
ای بابا داری شوخی میکنی؟
خب برو جلو با خواهرت صحبت کن.هر جور شده قانعش کن کارش اشتباهه.
عجیبه ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
برو دیگه

سلام آفرین ب درایتتون
بهترین کار اینه اول بخاطر اینکه بدون اجازه ب گوشی خواهرتون دست زدید ازش عذرخواهی کنید و بگید نگرانش بودید ک این کارو کردید ب هیچ وج اول مادر پدرتون صحبت نکنید خودتون باهاش حرف بزنید دنبال بهترین جملات باشید از قبل چندین بار حرفاییی ک میخواید بزنید بهشو تمرین کنید
مطمئنا حرفاتون تاثیر میزاره روش
سعی کنید 2تایی حلش کنید
کاااااش منم ی داداش اینجوری داشتم

شاید راه خوب این باشه که باخواهرت صحبت کنی یا از تجربه هایی که داری که دوستات واسه دختربازی مختو میزدن بگی بهش، من یه داداش دارم هر وقت هرچی بهم میگه حرفشو گوش میکنم چون نسبت بهش شناخت دارم و میدونم دوسم داره اگه باخواهرت درست و حسابی بحرفی حرفتو قبول میکنه بهترم هست راه های مختلفی رو امتحان کنی یا میتونی به مادرت بگی ایشونم غیر مستقیم باخواهرت صحبت کنه الان کتابای زیادی راجبه روابط دخترو پسر هست که میتونه به خواهرت کمک کنه من تو وبلاگ دختران وپسرانم گفتم کتاب مثل یک خانم رفتار کن مانند یک مرد فکر کن نوشته توماس هاروی رو براش بگیر تو این کتاب راجبه طرز فکر مردای سو استفاده گر و رفتار خانوما چیزای جالبی نوشته...

ببخشید زری خانم این سوال کننده از کجا میدونه که پسر مردم مقصره . به چه جراتی به خودتون اجازه میدین به پسر مردم تهمت بزنید .
اگر رابطه ای شکل گرفته مسلما هر دو نفر مقصرن . هم پسره خواسته هم دختره خواسته . وگرنه کسی نمیتونه دخترای محجبه رو گول بزنه . چرا ؟؟
چ.ن با عفتن و اجازه نمیدن رابطه حرامی شکل بگیره

اوخیییی!بابا دمت گرم!حسودیم شد ب خواهرت=(((
کاش داداشه منم ۱نقطه غیرت داشت!اصلا فک کنم همچین رگی نداره تو بدنش!ولی دوسش دارم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوست عزیز
مهمترین نقاط قوت شما اینه که اولاً قبل از هر عملی ، مشورت کردید
ثانیاً خودتون اهل مزاحمت برای نوامیس مردم نبودید که باعث میشه خدا کمکتون کنه
 - اما باید به چند مسئله قبل از هر عملی توجه داشته باشید : 
1) سنین نوجوانی و اوایل جوانی ( تا 21 سالگی ) دوره ای هست که احساسات و عواطف بر عقل معمولاً غالب هستند
2) به طور کلی خانم ها بسیار احساساتی تر از آقایون هستند و بهترین طریق برخورد به روش های احساسی مثل هم صحبتی ، درد و دل و ... است
3) شما در بهترین شرایط ( سنی و جنسیتی ) برای تحت تأثیر قرار دادن خواهر خود هستید
- شما باید ابتدا با خواهر خودتون دوست بشید ، چه دوستی بهتر از خواهر کوچک . هم عواطف شما تأمین میشه و هم کمبودهای خواهرتون رفع میشه . اما باید توجه داشته باشید که جذابیت های مردانه روکسب کنید ( رسیدگی به ظاهر ، با وقارِی ، غیرتمندی ، مهربانی ، قدرت و . . . ) این به زندگی زناشویی آینده خودتون با زوج خوشبختی که قراره با شما ازدواج کنه هم کمک می کنه و هم خواهرتون از هر پسر دیگری ( به غیر از مسئله ازدواج ) خودش رو بی نیاز می بینه چون برادر و رفیق و همراه مهربان و خوب و دلسوزی مثل شما رو داره

- در ادامه بعد از گذشت زمان ( مثلاً 2 فصل یا بیشتر ) خواهرتون به واسطه علقه و دوستی که نسبت به شما پیدا کرده ، کم کم مطیع نصایح خیرخواهانه شما خواهد شد. و شما می تونید در مسایل اخلاق اجتماعی ، شرعی و درسی و . . . راهنماییش کنید.

*** ولی جند نکته هست که باید در تمام این مدت مد نظر قرار بدید : به هیچ عنوان ، به هیچ عنوان ، به هیچ عنوان حتی به تنبیه بدنی یا دعوا و لحن تند فکر هم نکنید .
این سمی هست در مسایل اخلاقی که متأسفانه بعضی از اولیاء استفاده می کنند.
*** تهدید در مواقعی برای جلوگیری از سرکش پیشنهاد میشه ، ولی نه تهدید جانی .
مثلاً اگر احساس کردید خواهرتون بعد از یک سال تربیت صحیح هنوز رابطه داره یا خدایی نکرده به فکر گسترش روابطش هست می تونید از صلاح تهدید ( مثلاً گفتن به پدر یا مادر ) استفاده کنید 



و من الله توفیق

سلام.نمیدونستم کجا باید سؤالمو بنویسم...ببخشید که تو قسمت نظرات گذاشتم....من یه برادر دارم که سه سال از خودم کوچیک تره و منم دخترم و دبیرستانی...رابطه ام با مادرم خیلی خیلی سرده مثل دوتا کوه یخ...خدارو شکر اهل دوست پسر و چت و... اینها نیستم و گناه این مدلی نکردم که از مامان و بابام بخوام بترسم بدترین گناه من اینکه گاهی رمان عاشقانه میخونم و فیلم کره ای میبینم...من توی یه محیط فوق پاستوریزه بار اومدم مذهبی هستیم و ماهواره نداشتیم تا حالا...به تازگی (تقریبا یعنی از موقعی که اومدم دبیرستان) درسام خیلی افت کرده و نمیتونم رو درسام تمرکز کنم به خاطر فکرای زیادی که ذهنمو مشغول کرده و تا زمانی که مغزم سرو سامون نگیره نمیتونم درس بخونم و غر زدنای بیش از مامانم و دعوای های ما یه طرف گوش زد کردنای معلما یه طرف دیگه بد جور ریختم به هم انگار یه وزنه ی ۱۰۰کیلویی همیشه رومه.....گذشته از رابطه ی بسیار خوب من و مامانم با داداشم و بابام چندان مشکلی ندارم گر چه با اوناهم زیاد حرف نمیزنم و صمیمی نیستم.... و کلا دوستی هم ندارم که باهم خوش باشیم...حداقل برای ساختن مهر و محبت خواهر برادری تلاش میکنم و سعی میکنم با هم خوب باشیم و همه چی رو بهش میگم اما داداش من یه آنتن و خیانت کار به تمام معناست....امروز چندتا فیلم از یکی از همکلاسی هام گرفته بودم و داشتم میدیدم که سر زده اومد باهم نشستیم یه قسمت از یه سریال رو دیدیم که بعدش رفت همه چی رو گذاشت کف دست مامانم(مامانم به همون دلایل مذهبی در مقابل فیلم جبهه میگیره تازه برای اینکه سر منو شیره بماله میگه بیا باهم ببینیم من نمیخوام با اون ببینم نه به خاطر اینکه اون فیلما چیز بدی داشته باشه بلکه به خاطر اینکه اصلا باهاش احساس صمیمیت نمیکنم و حس میکنم میخواد مچ منو بگیره نه دوستی با من) تازه خوبه ازش قول گرفته بودم به مامانم نگه اگه قول نداده بود چی کار میکرد یه جورایی نقش جاسوسا رو بازی میکنه......فکر نکنین آدم منفی بافیم اتفاقا از من مثبت اندیش تر و بی خیال تر و ریلکس تر تو این دنیا نیست.....اعصابم به هم ریخته بد جور...خسته شدم ازین زندگی....از این تنها بودن و....این عزت نفس پایینم..... از این نمرات در حال سقوطم...دیگه حالم از این وضعیت و از خودم به هم میخوره.......نمیدونم چیکار کنم زمان هم مثل برق میگذره و من دارم از هم سن و سالام عقب میفتم تازه کنکور هم یه طرف دیگه که نمیدونم چیکارش کنم....همه میگن این سال ها بهترین سالهای عمره و من دارم دستی دستی از دست میدمش تو رو خدا بهم بگین چکارکنم....خودمو گم کردم...اعتماد به نفسم تو روابط اجتماعی پایین اومده و بیشتر هم همین موضوع منو آزار میده.  ..و من مامانمو مسؤل تموم این افکار مزخرفم میدونم با تحقیراش و سرزنش هاش با دمدمی مزاج بودنش یه بار با یه کارم مخالفت میکنه یه بار برای همون موضوع هیچی بهم نمیگه و یدفعه سر هیچی دادو بیداد میکنه من اصلا نمیفهممش و درکش نمیکنم واقعا گناه من چیه که باید همه ی اینا رو تحمل کنم....آیا اینا مشکلای منه فقط یا همه ی آدما شرایط منو دارن....نمازام و یکی در میون میخونم یه بار جوگیر میشم و آدم خوبی میشم یه بار حال وضو گرفتنو نماز خوندنو هم ندارم.....راهمو گم کردم نمیدونم درست چیه غلط چیه زود تحت تاثیر حرفای دوستام قرار میگیرم و فکر میکنم چه شخصیت بیخودی دارم...... و فکر میکنم مامانمه  که باعث شده من آرامشی نداشته باشم   .....نمیدونم برای ساختن خودم از کجا باید شروع کنم.....خودم کیم ؟وچطوری باید به این ذهن در هم بر هم خودم نظم بدم اصلا خودمم نمیدونم چی میخوام...همه ی اینا از من یه فرد مسؤلیت نپذیر ساخته که هر روز دیر میرم مدرسه و اصلا نمیدونم مسؤلیت یعنی چی.........خسته شدم دیگه.........کمکم کنین............(لطفا قبل از اینکه نظری بدید خودتونو جای من بذارین و منو درک کنین بعد راهکار بدین)

سلام نمی دونم ایا اقای سوال کننده باز پای این وبلاگ میاد که نظر منو بخونه یا نه؟ به هر حال به هر کسی که اینو می خونه می گم...از خدا کمک بخواین و قدمی بردارین...حتی اگه اون یک قدم سلام با یک لحن متفاوت و صمیمی تر به خواهرتونه...باور کنید خدا صد قدم جلو می برتتون...انشالله..من دلم برای این برادر گلم روشنه...انشاله خدا همه ی جوان ها (16 تا 26) سال رو خودش از گزند انحراف حفظ کنه!

من خودم یه دخترم * ****** ** ****** ** *** *** **** ** *** *** ** *** ** ***** **** ***** ***** *** *** **** ****** ***** ***** ***** ***** **** ****** *** **** ***** ***** ***** *** *** ** *** **** ***** **** ******* **** **** **** درسته خوشتون نمیاد خواهرتون دوس پسر داشته باشه اما چرا خودتون میرید سراغ بقیه دخترا خوب بقیه هم میان دنبال خواهرتون **** **** *** ****

منم ی داداش دارم ک ازم بزرگ تره و 20سالشه روی من ک 8سال ازش کوچیک ترم خیلی غیرت داره و خیلی هم مهربونه و عاشقشم و دوسش دارم.باحرفاش راجب رفیق بازی و دوست پسر و دختر نظرمو عوض کرد و منم خیلی فکرم بازتر شده و همچین پسرایی رو میشناسم و داداشم اگهبفهمه من دوست پسر دارم منو میکشه اینو مطمعنم.و ی چیز دیگه ک از اونم مطمعنم این ک اگه بفهمه ی دعوای حسابی باهام میکنه این یک و دو این ک 80درصد مطمعنم ک کتک کاری میکنه باهام ولی زیادی ن و سه این ک میشینه بعد از این کارا باهام مطمعنأ صعبت میکنه و چهار این ک  پسره رو تیکه تیکه میکنه.با تشکر

پیشنهاد نیکنم قبل از هرکاری به یک مشاور خوووب مزاجعه کنید و طبق راهنماییشون جلو برید ایشالا که خواهرتون به اشتباهش پی ببره

سلام

سلام . این مطلبو که خوند خیلی خوشحال شدم که عصبانی نشدید و خواستین بفهمین چجور رفتار کنین پس بهتره بدونین همه دخترا نیاز به محبت دارن اگه تو خونواده پدرش و یا برادرش که جنس مخالف هست بهش محبت کنه و بهش اهمیت بده هیچوقت سراغ دوس پسر نمیره پایان

منم مشکل شما راداشتم خواهرم دوست پسرداشت  خیلی صحبت کردم  باهاش البته  بانرمی تا نتیجه داد   ازکارهاش پشیمان شد شکر خدا یکساله ازدواج کرده با یک پسر خوب

به مادرت حتما بگو . 

منم همین امروز فهمیدم که خواهرم ارتباط داره با یکی.

تنها چیزی که بهت میگم سر سری نگیر که فردا بدبخت شی عزیزم از یه جهت خداروشکر کن که تونستی بفهمی و قبل از بیخ پیدا کردن و....بفهمی ولی اگر عکس العملت ضعیف باشه و مخفی کاری بیشتر انجام بده و تا تو متوجه نشی شاید بدبخت شی فردا مراقب باش

سلام به نظر من با چت کردن آروم آروم بهش بگو که موضوع رو میدونی بهش بگو که با پسره بهم بزنه بعضی از پسرا فقط قصد سو استفاده دارن اگر پسره هم خواهرت رو دوست داره میاد خاستگاریش

داداش من چتامو دید به دوتا آبجی هام گفت 

چن سال پیش بود که متوجه شدم خواهرم با پسری رابطه داره

ببخشید من نمیدونستم از کجا باید سول کنم خلاصه خواهرم ۱۴ سالشه با دوستم که ۲۵ سالشه رابطه دارن خودمم ۱۸ سالمه نمیدونم چیکار کنم میشه لطفا راهنمایی کنین؟

منم داداشم فهمید،وقتی داشتم با دوست پسرم صحبت میکردم اومد تو اتاق گوشیمو گرفت. به مامانمم گفت!  ***** ** **** **** *** ****** *** ****** *** . اگه میخواید سمت دوست پسر نره باید نیاز های عاطفیشو براورده کنید. دختر نیاز داره یه مرد کنارش باشه و باهاش از سختیای زندگیش و استرساش بگه .اگه داداش خشکی هستید یا خودتونو درست کنید ** **** **** ** *** ** ****** ***** ** **** **** **** **** *** **** **** ** ***** ** 

فقط میتونم بگم در جامعه و شرایط الان بهترین برادر برادریه که تا قبل ۲۲سال خودش به فکر ازدواج خواهرش باشه خودش یه پسر خوب پیدا کنه شده دوست صمیمیش یکی که اعتماد داره و بگه بهش من همه جوره بهت اعتماد دارم و بگه بهمه دوست دارم شرایط زندگی خواهرم مشخص بشه  خواهرم با یه پسر خوب ازدواج کنه  و بعد به فکر زندگیه خودم باشم محاله تو فامیل این و نگه و خواستگار خوب سمت خواهرش نیاد  *** ** **** ***** ** ***** *** **** *** *** ** ** *** **** ***  

الحمدالله که ما مثل فاسدین از زنا کار ها نبودیم خدایا شکرت که ما از اوناش نیستیم

سلام به تو دوست عزیز