وقتی که میخوایم با یه فرد وارد رابطه ازدواج بشیم، یه دلیلی داریم، این دلیل میتونه پول، زیبایی، تحصیلات یا هر چیز دیگه ای باشه. من میخوام پایه روابط رو به چند دسته تقسیم کنم، از سطحی ترین شون تا والا ترین شون، البته این نظر بنده ست و ادعایی ندارم.

سطحی ترین پایه شکل گیری یک رابطه، پول هست، روابط میان آدم های جامعه هم معمولا بر این اساس هست، ما از افراد جامعه انتظار غیر این رو نداریم، اما اینکه همسرمون ما رو به خاطر پول انتخاب کنه، یا ما این کارو بکنیم، جداً باید متاسف باشیم، موقعیت شغلی و اجتماعی هم از این دسته هستند.

دومین پایه شکل گیری روابط، زیبایی محض هست؛

پری روز در یه پستی، آقایی گفت من دنبال زیبایی نیستم، تحصیلات و موفقیت برام مهمه، چند نفر گفتن حتما چون خودت زیبا نیستی، انتظاری هم از افکار محدود نمیره که بخوان این جمله رو درک کنن، ولی اینکه کسی دنبال زیبایی نباشه، دلیل بر این نیست که خودش زشته، بلکه به درک بالاتری از ازدواج رسیده.

پول با ولخرجی، و زیبایی با بیماری یا پیری یا تصادف، زوال پذیر هستن، پول با هوش و تلاش، و زیبایی با عمل و پول و به خود رسیدن به دست میان، پس چیزی که راحت از دست بره و راحت به دست بیاد ارزشی نداره.

سومین پایه، شاید تحصیلات

خوب تحصیلات با اختلاف از دو مورد قبلی سطح بالاتری داره، نه میشه گفت برای تشکیل زندگی لازمه،  نه میشه گفت لازم نیست، من در این زمینه بسط و شرحی برای ارائه ندارم.

پایه چهارم، فکر هست

این پایه، یه پایه قوی به حساب میاد، ثابت هست و به نظر مناسب میاد، از من و تو زیباتر، ثروتمند تر، زیاده، اما چند نفر یه فکر مشابه دارن؟

پایه بعدی، اخلاق هست

چیزی که از فکر هم بالاتره، میشه با اخلاق خوب، حتی افکار رو هم تسخیر کرد، و روی بقیه تاثیر گذاشت، اما با فکر خوب و اخلاق بد راه به جایی نمی بریم.

و آخرین و بهترین پایه، عشق بی دلیل هست؛

ما برای عشق بی دلیل نمی تونیم دلیل ارائه بدیم، به این حالت به نوعی شهود میگن، شهود یعنی شما به چیزی یقین داری، اما نمیتونی دلیلی براش ارائه بدی یا به دیگران توضیح بدی، مثلا یه نفر که در ۱۵ سالگی شهید میشه، خوب به این یقین رسیده که راهش درست بوده، اما از همه جزئیات یقینش اطلاع نداشته که، مثلا نمیدونسته با خون خشک شده میشه نماز خوند یا نه، ولی به اون شهود لازم رسیده.

عشق حقیقی هم همینه، محکم ترین و قدرتمند ترین پایه برای تشکیل یک رابطه هست به شرطی که دو طرفه باشه، چرا پایه عشق بهترین پایه ست؟

چون پایه های دیگه مثل اخلاق، فکر و تحصیلات، کمی تا حدودی وابسته به زیبایی و پول هستن، اما در یک علاقه واقعی تاثیر این دو تقریبا صفر هست، بدتر از همه اینا، پایه دروغ هست.

وقتی که زندگی بر اساس دروغ شکل بگیره، چیزی که توی بعضی از خواستگاری ها دیده میشه، مثلا پنهان کاری در مورد رابطه قبلی، خیلی کار زشت و به دور از فرهنگی هست این کار.

پایه رابطه شما چیه؟


مرتبط با معیارهای ازدواج:

اولین و دومین معیار برای ازدواج ، ایمان و اخلاق

هم کُفو بودن سومین معیار ازدواج

چهارمین معیار برای ازدواج ← اصالت خانوادگی

چه جوری باید معیارای ازدواج مون رو به طرف مقابل بگیم

جمع بندی معیار های ازدواج

بحث در مورد اصالت خواستگار



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) شناخت قبل از ازدواج (۱۵۲ مطلب مشابه)