سلام 

سلام من پسری 19 ساله هستم و دانشجو، در یک خانواده معمولی هستم با مادر خواهر و پدرم ، مشکل من جوریه که دنیا رو برام تیره و تار کرده، من توی زندگی مشکلات خیلی زیادی داشتم از بی پولی بگیر تا مشکلات روحی و افسردگی شدید ، ولی همه رو به لطف خدا حل کردم و هیچ کدوم نتونسته اشکم رو در بیاره و خمم کنه . ولی این یکی کرده و حال  روزم رو بهم ریخته، منی که سر هیچی گریه نمیکردم الان اشکم در اومده و حالم بده واقعا . 

مشکل من پدرم هستن .. آدمی بسیار مغرور، متکبر، خودخواه، یک دنده و عصبی ، به طوری که حرف هیچ احدی رو قبول نداره و فکر میکنه فقط حرف خودش درسته، ما مشکل مالی داریم ولی اون واقعا مهم نیست مشکل ما جوی هست که توی خانواده هست و ما رو تبدیل به  آدم هایی افسرده کرده . بسیاری از مشکلات روحی که دارم ناشی از رفتارش از بچگیم بوده ... من هر چی بگم بازم قابل توصیف نیست این آدم ... .  

از اون موقع که من بچه بودم اخلاقش همین جوری بود، بسیار مغرور بد اخلاق . از همون بچگی دل ما رو شکست  به روح و جسم ما آسیب وارد کرد، منظورم با رفتار هایی هستش که به ما وارد می کنه . .فرق گذاشت و فشار بسیار زیادی روی ما آورد و هنوزم میاره، مشکل اینه که هر چقدر سنش زیاد میشه بدتر میشه ،به غرورش اضافه میشه و به خود خواهیش ... .

بسیار دل ما رو شکستن، بسیار ما رو خورد کردن و به روح ما صدمه زدن، با مسخره کردن هاشون با دعوا کردن ها با گیر دادن های الکی، به قدری که نمیتونم توی جمله شدتش رو نشون بدم  ... .

شاید باورتون نشه ولی الان بالای ده سال هست که هیچ کدوم از فامیل های مادرم خونه ما نیومدن ولی اونم مهم نیست ، چون مشکل اصلی ما نبود میتونستیم کنار بیایم ... ما فقط خواستار یه جو آروم تو خانواده بودیم که دعوا نکنه، گیر الکی نده و ما رو اذیت نکنه، آرامش اعصاب داشته باشیم  ... 

از دعوا هاش بگم که وحشناکه و خیلی ما رو عصبی میکنه و جوریه که نمیتونم توصیفش کنم، چون افتضاحه ... ما رو از خودش متنفر کرده، هر روز آرزوی مرگش رو دارم ... مشکل من نیستم من پسرم و بالاخره گلیم خودم رو از آب بیرون میکشم .... مشکل من خواهر و مادرم هستن و وقتی میبینم که این همه سال توی این خونه بودن و هیچی نگفتن فقط عذاب کشیدن و ساختن و الان این اخلاق بدش شدت گرفته و عاصی شون کرده ، واقعا بهم فشار میاد چون هیچ کاری از دستم بر نمیاد .

یه جوون 19 ساله با دست خالی که فقط باید شاهد زجر خانوادم باشم ... شاید بگید چرا نمیگید کسی باهاش صحبت کنه ؟، چرا خودتون صحبت نمیکنید شاید یه سری بگید مشاوره حتی ... میخوام بگم از این آدم مغرور تر و خودخواه تر توی زندگیم ندیدم و حتی حرف خدا رو هم قبول نداره، میگه من اون دنیا خدا رو هم محکوم میکنم رو به رو ... .

یعنی اصلا جای این حرف ها نیست و از نظر خودش هیچ مشکلی نداره و اگه بهش بگیم اخلاقش صد درجه بدتر از اینی که هست میشه ...  اینکه شاهد گریه های مادرم باشم توی این سن و سال که توی زندگیش، توی این همه سال فقط زحمت کشیده و گریه کرده، واقعا اینو دارم میگم که آب میشم واقعا میگم میشکنم و میگم کاش خدا منو بکشه که این حال روزش رو نبینم .

خلاصه که نمیتونم توی کلمه حالم رو بیان کنم و هیچ کاری از دستم بر نمیاد ... اگر مادرم بخواد جدا شه بره خونه پدرش بعد این همه سال زندگی سرشکسته میشه و اون جا غرورش میشکنه و واقعا سخته ... 

اگرم بمونه باید تحمل کنه .... واقعا مغزم هنگه نمیدونم باید چیکار کنم فقط از خدا میخوام که دهن اینو ببنده که اینقدر با زبونش ما رو عذاب نده ، با زبونش واقعا نیش میزنه ، مثل نیش عقرب ولی دردناک تر که تا عمق روحت رو میسوزونه .. 

عقاید بسیار خشک قدیمی به طوری که سر آهنگ گوش دادن دعوا راه میندازه با خواهرم که نباید گوش بدی ، این ها جلفه فلانه بده هرزگیه و ... از آرایش کردن و اینا نگم که توی مراسم عروسی جرات ندارن یه رژ لب ساده بزنن. بقیه ش رو دیگه خودتون حدس بزنین صبح تا شب توی خونه حبس ... نه دوستی نه چیزی...

توی زندگی من خودم مهم نیستم بالاخره یه کاریش میکنم ، مشکلات خودم دغدغه اصلیم نیست ولی این مشکلی که گفتم واقعا درگیرم میکنه، خواب خوراک رو میگیره ازم ، نمیذاره به چیزی فکر کنم و اشکم رو در میاره و هیچ کاری هم از دستم بر نمیاد ، حالم خوش نیست .

هیج چیزی توی این دنیا بدتر از این نیست که غم مادرم و ذره ذره آب شدنش رو ببینم، حاضرم بمیرم حاضرم هزاران بار بمیرم ولی اینجوری نبینمش و ای رو جدی میگم . حاضرم تیکه تیکه م کنن، سلاخیم کنن ولی حال مادرم خوب باشه ...

خدا دو چیز رو سر راه کسی نذاره، یکی مشکلات خانوادگی و دومی هم مریضی که بقیه مشکلات به مرور حل میشن ... ، واقعا نمیدونم چی بگم این حرف ها رو هم تا حالا به کسی نزدم ... هر کی اینو میخونه واسم دعا کنه .

ممنون میشم شاید خدا حرف یکیتون رو گوش داد ... ، دعا کنید واسم لطفا لطفا ... ، شدیدا به دعاتون احتیاج دارم .... 

ممنونم 


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)