سلام
من یه دختر حدود 18 ساله هستم . پدر و مادرم چند سالی هست از هم جدا شدن و من با پدرم میمونم . اونا از هم که جدا شدن چند ماه بعدش هر دو دوباره ازدواج کردن با یه آدمه دیگه و من الان نامادری دارم و اون خیلی منو اذیت میکنه ، پشت سرم حرف درس میکنه و پیش فامیل و همسایه هر جور دروغی میگه تا منو خراب کنه ، جدیدا هم بابام تابع اون شده .
من قصد داشتم فعلا چند سالی ازدواج نکنم اما دیگه خسته شدم از دست نامادریم فقط میخوام از این خونه برم و دیگه هم نیام ، چند مورد برای ازدواج در حال حاضر هست . اما من یکسال پیش از طریق دوستم با یه آقا پسری آشنا شدم که همسن منه  ما عاشق هم شدیم و تصمیم گرفتیم که چند سال بعد ازدواج کنیم

اما این آقا پسر 17 سالشه موقعیت ازدواج نداره یعنی خونوادش راضی نمیشن جوری از باباش میترسه که بهش نگفته اما میگه میخوام یکم آمادش کنم بعد بگم ، میرفتم باهاش زندگی میکردم اما نمیخوام به این خونه برگردم .
فرهنگ مردم و کشور رو هم که میدونین پشت بیوه هزار جور حرف در میارن ، "من خودم بدبختی کشیدم یه بدبختی دیگه نمیخوام " حالا من نمیدونم چیکار کنم ازدواج کنم یا منتظر بمونم و زیر دست نامادری نابود بشم ؟!
اما اون اقا پسر گفته اگر به هر دلیلی بری من خودم رو می کشم!! خیلی دوسم داره منم دوسش دارم اما اگه منتظر اون موندم و پدرش بعد ازدواج هم مخالف بود و باعث جداییمون شد چی؟
مامانم خیلی منو راجع به این حرفا ترسونده ، اگر از اول رو راست بود منم به مشکل نمی افتادم ، رو راست باشیم .
سوال دیگم اینه چیکار کنم تا بابام همیشه دوسم داشته باشه و بهم ارزش بده ؟ چون نامادریم هی داره منو از چشم بابام میندازه! جوری بی حیا هست که من گاهی یه چیزی که میخرم بابام میگه قایمش کن به نامادریت نشون نده وگرنه دعوا راه میندازه، بابامم مطلقا تسلیم نشده منتهی این وضعیت ترسناکه و باعث محروم شدن من از امکانات موجود میشه.

راهنمایی کنین ممنون میشم .


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ازدواج در سن پایین (۱۹ مطلب مشابه) ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)