خانواده برتر

سلام

اینکه فرمودین همه اقایون اینجورین باید بگم که خیر این به روحیات و درون هرکی برمیگرده و همه مثل هم نیستن

وقتی شما رو میترسونه دستش رو بزارید رو قلبتون که داره تند تند میزنه بهش بگین بابا اینکار شما باعث ناراحتی من میشه
یا بعضی وقتا بزن زیر گریه و برو تو اتاق و یه مدت باهاش سرسنگین باش حتما
یا وقتی تو اشپزخونه هستی خودت رو پهن کن کف زمین و خودت رو به حالت تشنج بلرزون
باهاش صحبت کن این بنده خدا تازه اول زندگیشه معلومه شما رو هم خیلی دوست داره کلش بوی قرمه سبزی میده فکر کنم یه احمقی بهش گفته زنها اول زندگی هیجان دوست دارن میخواد زندگیتون رو یکم از یکنواختی دربیاره
دلم برای همسرتون سوخت بنده خدا تو این سن به مراد دل رسیده نمیدونه چیکار کنه

خدا قسمت کنه

سلام
والا چی بگم . همسر منم این کار رو می کنه ولی من دیگه عادت کردم .اگه الان یه جن بیاد پشت سرم گردنم رو گاز بگیره خونم رو بمکه نمی ترسم فکر می کنم شوهرمه داره شوخی می کنه . البته من فقط همون اوایل می ترسیدم اما الان دیگه از هیچی نمی ترسم نه سوسک نه مارمولک نه کروکودیل نه یوزپلنگ ...
😂😂😂😂
این کار برای آقایون یه جور شوخیه و البته از اینکه می بینن خانومشون می ترسه احساس اقتدار می کنن ( کلا مردا از خانوم های ترسو خوششون میاد ) . من الان با اینکه نمی ترسم اما الکی وانمود می کنم ترسیدم .
به نظرم بهش نگید از این کار بدتون میاد ناراحت میشه دیگه باهاتون شوخی نمی کنه . سعی کنید خودتون یه جایگزین هیجان انگیز تر براش پیدا کنید تا ترسوندن رو رها کنه

کار همسرتون خیلی خیلی اشتباهه. بعضیا خیلی حساسن...اعصابشون واقعا با این ترسوندنا خرد می شه. به نظر من با ایشون حرف بزنین.

خب مثه اینکه صحبت چاره کارت نبوده،یه سری ایده ها تو ذهنم دارم ولی نمیگم چونکه ممکنه زندگی ات دچار تشنج بشه بگذریم......فقط یه مشاور درجه یک میتونه به شما کمک کنه خودت تنها برو با مشاور صحبت کن

من اگه بودم دو دفعه چنان محکم میزدم تو دهنش بعدم میگفتم ببخشید عکس العمل من موقع ترس اینطوریه دست خودم نیست. واقعا هم همیشه موقع ترس اول فحش میدم و اگه لازم شد میزنم.

بهش بگین هیجانو دوست دارین ولی وقتی میترسین, قلبتون به تپش میفته و ممکنه خدای نکرده اتفاق بدی بیفته. دلیلتونو توضیح بدین و بگین هیجاناشو یه مدل دیگه خالی کنه. مثلا با هم برین شهربازی

خیلی هم خوبه که

- فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ. وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ  نگران نباش این ترسای کوچیک کم کم جمع میشه ویه ترس بزرگ میشه میره سراغش «هرچه کنی به خود   کنی گر همه نیک و بد کنی  

وا این چه رفتاری باهاش جدی حرف بزن  

خوش به حالت منم دوست دارم یه همچین شوهری گیربیاد

خیلی هم کار اشتباهی هست  ترسوندن یهویی باعث بیماری کلیه میشه قبلا توی یه سایت پزشکی خوندم  بهش بگو راضی هستی کلیه مو از دست بدم ؟؟؟؟؟؟ بوس وبغل و رمانتیک بازی بهتر از ترسوندن یهویی      والا خیلیها هم به خاطر ترسوندن یهویی سکته کردن یا یه مدت زبونشون بند اومده

اینهمه میگن کسی رو حتی به شوخی نترسونین...همسرتون هنوز نمیدونه که با این کارش به قلب شما آسیبی جدی وارد میکنه؟
حتما باید خدای نکرده سکته کنین تا بفهمه چه کار اشتباهی میکرده؟

لطفا یه روز بشینین و کاملا جدی باهاش صحبت کنین و بگین که از این کارش خوشتون نمیاد و باعث اسیب رسیدن به قلبتون میشه. طوری صحبت کنین که متوجه جدی بودن شما بشه. بهش بفهمونید که کارش اصلا هم بامزه نیست و سلامتیتون رو به خطر میندازه.
فکر میکنم شما خودتون هم خیلی متوجه خطرناک بودن این کار نیستین. ببینین این قلب ما واقعا حساسه و احساسات مختلف به شدت روش تاثیر میذاره. فکر نکنین این اتفاقا برای شما یه نفر نمیفته. اگه مواظب نباشید مطمئن باشید سر شما هم میاد و شما از قوانین طبیعت مستثنی نیستین. آدمای ایران فکر میکنن تافته ی جدابافته اند. نه ورزش میکنند و نه تغذیه سالم دارن و از نظر روحی هم که دربوداغون!


من مدتی استرس زیادی داشتم و همین باعث شده بود فلبم ضعیف بشه و گاهی نفسم بگیره. استرس زیاد و تغذیه نامناسب باعث ضعف سیستم ایمنیم شده بود. فکر میکردم همینطوری الکی الکی از بیماریها در امون میمونم. فکر میکردم این ورزش نکردن و آشغال خوردن و مواظب سلامتی روحی و جسمیم نبودن بهم اسیب نمیزنه! ولی دیدم اصلا هم اینطور نیست. من روزی نبود که سرما نخورده باشم. حتی تو تابستون هم صبح پا میشدم میدیدم سرما خوردم... دستگاه گوارشم هم که داغون!
یجا خوندم که نوشته بود صبح قبل از صبحونه دو تا لیوان آب بخورید. این استارت کار بود. یواش یواش راه افتادم و به یه تغذیه مناسب عادت کردم. صبحها آب ولرم یا گرم میخورم. چند دقیقه بعدش حتما حتما یدونه میوه بخصوص پرتقال میخورم. شده بود که میوه نداشته باشیم. بجاش میرفتم گوجه میخوردم خخخ. بعد از چند ماه دیدم حتی وقتی که تو سرمای خیلی زیاد قرار میگیرم هم دیگه سرما نمیخورم. خیلی تعجب کردم. اون سرماهایی که بخاطر تجربیات گذشتم مطمئن بودم باعث سرماخوردگیم میشن دیگه حریفم نبودن. بعد از آب و میوه میرفتم سراغ یه صبحانه ی سالم. صبونه ی من فقط شامل شیر و پنیر و عدسی و تخم مرغ آبپز میشه. هیچ چیز دیگه ای جز اینا نمیخورم. یروز تخم مرغ، یروز شیروپنیر و ... نه اینکه چیزای خوب دیگه ای وجود نداشته باشه ولی من اینا رو میخورم. از چربیها و شیرینیها بطور جدی دوری میکنم. اصلا هم مایعات و جامدات رو با هم نمیخورم. اصصصصلا...بعد از غذا هم میوه نمیخورم. این چیزا باعث میشن خواص غذایی که میخورم هدر بره و در گوارش اختلال ایجاد بشه. یه میان وعده که معمولا بادوم زمینی یا سایر خشکباره میخورم. من ضعیف و کم انرژی بودم. بادوم زمینی کلی بمن انرژی میده. برای ناهار به مامانم سفارش کردم که غذاهای سالم درست کنه و اونم گوش کرده. اون از خودم بیشتر حواسش به این چیزاست. این کارا باعث شده نسبت به گذشته خیلی بهتر و سالمتر بشم. اما هنوز یه جای کارم میلنگه. بسیار کم تحرکم. مدت کوتاهیه که ورزش رو شروع کردم. هنوز به خوبی اثرش رو ندیدم. ورزشم هم در حد رقصی سبک و سادست تا به قلب ضعیفم فشار وارد نکنه و اوضاع از این بدتر نشه. داداشم که مربی ورزش و دانشجوی پرستاریه گفته همینطوری ورزشی خیلی سبک داشته باشی درست میشی. امیدوارم این نفس تنگیه که معمولا شبا به سراغم میاد درست بشه.
مسائلی که باید رعایت کنیم زیادن. برای از بین بردن استرس خیلی کارا هست که هنوز نمیدونم و باید یاد بگیرم چطوری مسائل زندگیمو حل کنم تا به استرس گرفتار نشم.
اینا رو گفتم تا ببینید که رعایت بعضی چیزا چقدر رو سلامتیمون تاثیر میذارن. چیزایی که گفتم عین واقعیتن و شدتش رو کم و زیاد نکردم. ترسیدن هم یکی از مهمترین موارد تاثیرگذار روی سلامتیه و قلب و سیستم ایمنی رو تضعیف میکنه. حتی امکان ابتلا به سرطان رو هم میدونید که بالا میبره و اینا شوخی نیستن. از منو شما هم چندان به دور نیستن. ترسی که در شما ایجاد شده هم جای توجه زیادی داره. خوشبختانه هنوز مشکل جسمی ایجاد نکرده ولی باید هر طور شده حل بشه. وگرنه خدانکرده مثل من بخاطر ترس و استرس مشکلاتی براتون ایجاد میکنه. خواهشا جدی بگیرید. تمام مسائل رو چه درمورد روحیات و چه تغذیه و چه ورزش جدی بگیرید.


من اگه جای شما بودم بعد از صحبتهایی جدی و واضح با اقای همسر، اگه دیدم دوباره اومده منو میترسونه، فورا یه سیلی میزدم تو صورتش و با عصبانیتی طبیعی که باورش بشه میگفتم فکر میکنی خیلی بامزه ای؟ با این کار میخوای چکار کنی؟!؟ خودتو تو دلم جا کنی؟ چرا نمیفهمی این کارت به من آسیب میزنه؟!؟ داری با سلامتی من بازی میکنی و حرفایی از این قبیل...
بعدشم میرفتم یه جایی که نبینمش.
اگه بازم تکرار کرد اخم و قهر رو بیشتر میکردم. کلا دیگه باهاش مهربون نمیشدم. شوخی که نیست. این شوهر جان با صحبتهای جدی و محترمانه نفهمیده چی میگم. دیگه باید از روشهای دیگه استفاده کرد.
زمان تیچری اینو یاد گرفتم که حتما باید شاگرد رو بخاطر کوتاهیهاش در تکالیف تنبیه کنم. اصلا نباید دلم بسوزه و بهش فرصتی دوباره بدم. اینطوری تنبلتر و پرروتر میشه و به ضرر خودشه. آدم نباید همیشه مهربون باشه. گاهی باید بداخلاق شد. باید جدی و بیرحمانه رفتار کرد.
sometimes u have 2 b cruel 2 b kind
البته جدی تر شدن و بداخلاقی شما باعث میشه که اوضاع خودتون بهتر بشه و این یکم با اون مرد که گفتم فرق داره. اونجا بداخلاق میشیم که خودش اسیب نبینه. اینجا بداخلاق میشیم که خودمون اسیب نبینیم.
فکر کنم این کار، یعنی سیلی و دعوا!،  باعث بشه یواش یواش این کارشو ترک کنه. من عصبانی نمیشم ولی ادای عصبانیها رو در میارم. باید خیلی جاها فیلم بازی کنیم. فیلمی که طرف باورش بشه و تحت تاثیر قرار بگیره.

البته یادتون باشه که اول باهاش محترمانه و جدی صحبت کنید و به خوبی مضرات این کار و تاثیرات منفی ای که روتون گذاشته رو براش توضیح بدین.
موفق باشین

میگم نظر علی آقا هم خیلی جالب و کمک کننده باید باشه. ایول

شوخی های بهتری هم هست ...

به نظر من شما هم زیادی حساسیت نشون ندین

سلام.

سلام. آخه اینم سوال داره که نویسنده پست  می پرسه؟؟؟؟؟؟/ خیلی مسخره س والله

از کاراش ناراحت نشین به مدت بگذره دیگه برا همسترتونم این کار هیجانشو از دس میده 

اول از اینکه همه مردا اینجوری نیستن . دوم با احترام به شما یک فرق بزرگ بین شوخی و مردم ازاری هست اونم اینکه وقتی یکی شوخی میکنه دونفر میخندن ولی یکی مردم ازاری کنه فقط خودش میخنده البته امیدوارم ناراحت نشده باشین . این داستان ربطی به مرد یا زن بودن نداره من یک دختر عمو دارم از ترساندن دیگران لذت میبره اما راه حل شما اینکه شما یک بار خودتون را به غش کردن بزنید تا دیگه هر وقت خواست این کار بکنه این صحنه جلوی چشمش بیاد و دیگی حتی شوخی هم با کسی نکنه

تازه کی گفته همه مردا از ترساندن همسرشون احساس اقتدار میکنن؟. مردا از لذت بردن همسرشون احساس اقتدار میکنن و تازه زن و احساسش کی گفته مردا زن ترسو رو دوست ندارن من که خیلی دوست دارم .  کی گفته زن باید از کروکودیل هم نترسه؟

خب کاری نداره کمی هم تو شیطون باش مثلا خودتو بزن به بیهوشی

سلام

به یک بنده خدای 2
اگه مطالبی که در پست دوم فرمودید خطاب به بنده اس باید عرض کنم خدمتتون که من هم گفتم مرد ها زن ترسو دوست دارن . اتفاقا ترسو بودن خانوم ها به آقایون حس اقتدار میده حس پناه بودن میده حس تامین کنندگی میده .
خخخخ من واقعا الان دیگه از چیزی نمی ترسم حتی کروکدیل اما همون طور که گفتم چون می دانم آقایون زن ترسو دوست دارن تظاهر به ترس می کنم .

به زهرا 

شاید خنده دار به نظر بیاد اما یک بار به بهانه دیدو بازدید برید خونه مادر شوهرتون و داستان را به انها  بگید و توضیح بدین چقدر ناراحت هستید و بگید که تصمیم به رفتن به خانه پدرتون را دارید و قضیه را جدی نشان بدید بلاخره اونها اخلاق بچه اشون را بهتر میدونن و بهتر میتونن شما را راهنمایی کنن 

به سوال کننده :
بدترین کاری که یه زن می تونه در کل زندگی اش انجام بده اینه که قهر کنه بره خونه پدرش . اینوری هم خودش رو از چشم شوهرش می ندازه هم شوهرش رو از چشم خانواده اش .
من راهکاری غیر از این چیزا که دوستان گفتن به ذهنم نمی رسه فقط می دونم بدترین کار ترک کردن خونه اس . فکر کنید ببینید قلق همسرتون چیه از همون راه وارد بشید .


به آقای یک بنده خدای ۲:
حس اقتدار یه حس مردانه اس و من خانم نمی تونم درباره اش نظر بدم شاید این چیزی که شما می فرمایید درست باشه . اون چیزی که من گفتم بر اساس کتاب هایی بود که درباره آقایون خوندم . قطعا وقتی یه آقا خودش میگه در چه مواقعی احساس اقتدار می کنه همون درسته و من همون رو قبول می کنم .
ما پول میدیم کتاب می خریم پول میدیم میرم دانشگاه تا یه چیزی یاد بگیریم . دوستان اینجا رایگان تجربیاتشون رو به ما یاد میدن ، روحیات همجنس هاشون رو برامون شرح میدن این خیلی عالیه و دلیلی برای رنجش و عذر خواهی وجود نداره .
اتفاقا اگه به من بگن درباره خلقیات آقایون در فلان موضوع اشتباه می کردی من خیلی خوشحال میشم و همین موضوع در رابطه با رفتار با همسرم بهم کمک می کنه . اتفاقا از هر کس که من رو از اشتباه در بیاره تشکر هم می کنم .

سوال کننده عزیز شما نگفتید همسرتون برای ترساندن شما چه کار می کنن . کار های خطرناک می کنن (مثلا یهو مارمولک می ندازن روتون ) یا نه فقط کار های معمولی مثل قایم شدن و یه هو  پپپپخخخخ کردن یا مثلا شب یهو داستان ترسناک تعریف می کنه ؟
مصداقی بگید چکار می کنه راحت تر میشه کمک کرد .

ببخشید دقیقا چکار می کنه 

قهر نکن قهر کار زشتیه

حالا من یک چیزی بهتون بگم که نمیدونم توی کتاب ها نوشتن یا نه

سلام 

بعدازتذکراتی که بهش دادین بازم این کارزشتوتکرارمیکنه؟؟؟؟؟؟واقعابایدببریش پیش روان شناس احتمالامشکل فنی داره .شایدم هنوزبزرگ نشده وتب وخوی مردونه پیدانکرده

دقیقا کارهمسرمن همینه. اصلا هم درست بشو نیست گمونم تاپیری هم همینطوری باقی بمونه. گاهی ازدست کارهاش به گریه میفتم