من دختری هستم بالای 30 سال با تحصیلات ارشد و کارمند. مدتی است درگیر یک حس عاطفی شدید شدم. مدتی است که از پسری که دارای تحصیلات دیپلم و مغازه دار است و سن اش 30 سال است خوشم آمده است.
کم کم به واسطه شغل ایشان با هم آشنا شدیم. بعد از دو سه ماه یک بار ایشان به من پیشنهاد دوستی دادند. البته این رو باید بگم که من تاکنون هیچ دوستی حتی تلفنی با جنس مخالف نداشتم.
ایشان اصرار کردن که شماره بهشون بدم ولی خوب من این کار را نکردم. با این که قبل از ایشان من خودم عاشقش بودم. تو این چند ماه همش فکرم مشغولش است. با یاد آن به خواب می روم و با یادش بیدار می شوم. هر بار به خودم نهیب می زنم فراموشش کن تو که اهل دوستی نیستی شرایط ازدواج هم فکر نکنم جور باشه.
درسته دوستش داری ولی گاهی برای اینکه عشقت خوشبخت بشه باید رهاش کنی و تنها براش دعا کنی ولی گاهی هم با خودم می گویم چرا هیچ تلاشی برای با هم بودن نمی کنی؟ به این زودی میدان رو خالی می کنی؟
اگر شرایط ازدواج نیست پیشنهاد دوستی اش رو بپذیر حداقل که یه مدت با هم بودن رو تجربه کنی؟ ولی گاهی سعی می کنم فراموشش کنم آن هم از رفتارم می فهمه و ناراحت و سرسنگین میشه. ولی غافل از این که نمی دونه درون من چه خبره.
این احساس چند ماهه است. تقریبا داغون شدم کلی وزن کم کردم سر این درگیری عاطفی .دوست دارم راهنمایی ام کنید چکار کنم. آقا پسرها هم اگر همچین شرایطی براشون پیش بیاد چه کار می کنند.
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۲۲۶ بازدید توسط ۱۶۶۵ نفر
- شنبه ۲۱ شهریور ۹۴ - ۲۲:۲۰