بسمه تعالی
بنده یه خانم ۱۸ ساله هستم . با قیافه معمولی ثروت معمولی اخلاق معمولی دین و ایمانه معمولی امااااا با فانتزی های غیر معمولی .
مثلا یکی از فانتزی هام اینه که با همسر اینده ام بجایی که پول بدیم به جشن عقد با همون مقدار پول به فقیرا طعام بدیم یا یه چیزایی مث این .
یا اینکه همسرم قبل از خواب برام قران با صوت بخونه :) اخه من روخوانی قرانم افتضاحه یعنی یه ایه ام درس نمیخونم . یکی دیگه از فانتزی هام اینکه پشت سر همسرم نماز بخونم.
جدیدترین فانتزی ذهنم اینه که همسرم قبل از اینکه من بش بگم خودش یه جایی مث پرورشگاه و خانه سالمندان یا بچه های سرطانی ببرتم و بگه مثلا این بچه ها عشق منن منم کلی ذوق کنم خخخخ
دوست دارم مداحی کنه مجلس امام حسین:) یا اگه مداحی نمیکنه همون بچه ها هیئتی های فعال باشه .
به گفته دوستان اگه به این فکرهام ادامه بدم باید تا ۵۰ سالگی صبر کنم و اخرش با یه مرده دو زنه ازدواج کنم و بشم زن سوم .
بنطرتون منی که همه چیزم معمولیه مخصوصا ایمانم همچین چیزایی زیادی نی برام؟ اخه همچین مردی میاد منو بگبره ؟ امیدی هست ؟
شاید من کمتر از معمولیم . من فقط فانتزی هام خداییه و فوق العاده اس به عمل که میرسه میلنگم:( داره از خودم بدم میاد:(((
بخودم میگم همچی مردی همچی ادم اگه وجودم داشته باشه میره به گفته ی قران یه ادم پاک مثل خودش مبگیره نه منی که از گناه های فلان و فلان توبه کردم و قبلش ده بار انجام داده بودم نه منی که اهنگ گوش میدم میرم تو عمق هنجره خواننده .
اره من نگاه هیچ پسری در دنیا واقعی نمیکنم چون شرمم میاد اما بجاش تو فلان فیلم فلان بازیگرو ببینم میرم تو کف چهره اش قشنگ آنالیزش میکنم اگه میبنید الانم انقدر راحت میحرفم چون هیچکدومتون رو نمیبینم وگرنه اگه جلو چشمم بودید الان لکنت زبان گرفته بودم قدرت بیانم ندااارم:(
این منه واقعیم:(
میدونم ایمان دارم اون بعدی از وجودم که یه وقتایی میتپه و حرف میزنه اون ندایی از طرف خداس میدونم ته ته ته وجودم ادم خوبیم همه ته ته وجودشون ادم خوبین اما این تنها کافی نیس . چیکار کنم بتونم فانتزی هامو با واقعیتم مث هم کنم؟
همیشه ارزوی اینو داشتم بتونم عاقل تر و معقول تر رفتار کنم از این کارای بچگونه ام دست بردارم :(
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۱۷۴۲ بازدید توسط ۱۴۰۸ نفر
- جمعه ۷ آبان ۹۵ - ۲۲:۰۵