سلام
لطفا تجربیات خودتون رو با ما در میون بذارید ...
← مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)
- ۶۱۴۱ بازدید توسط ۴۳۴۲ نفر
- پنجشنبه ۲۳ ارديبهشت ۹۵ - ۱۱:۴۴
سلام
لطفا تجربیات خودتون رو با ما در میون بذارید ...
خوب ببینیم اقایون چی بلدن!!! بگن
اما همسر من
تو کارای خونه تا حد کمی کمک میکنه اونم به صورت سوپرایزی مثلا از بیرون میام میبینم کارارو کرده کلی کیف میکنم
تو تمااااام کاراش چه ریز چه درشت از من مشورت میگیره و حتما عمل میکنه
همیشه اگه غذایی درست کنم که خوب باشه 200 بار تعریف میکنه و به به چه چه میکنه
تو خونه وقتی کاری بکنم یه ظرف حتی بشورم کلی تشکر میکنه و خسته نباشید میگه (این تشکر کردن تو خونه ما به صورت لوس کننده ای در همه حال جریان داره از هر دو طرف)
جلوی خانوادش به شدت هوامو داره کسی از گل نازکتر بهم بگه یا احساس کنه داره بی احترامی به من میشه بدون اینکه من چیزی بگم برخورد میکنه و حسابی تو جمعشون ازم تعریف میکنه مخصوصا جلوی مامانش اگه مامانش ایرادی از من بگیره جلوش ازم دفاع میکنه اما تو خلوت خودمون میگه اگه صلاح دونستی اونکارم بکن اگه کسی حرفای مرد سالارانه بزنه همونجا در دم از حقوق من دفاع میکنه حتی به شوخی بحث صیغه و زن دومو مهریه و اینارو نمیکنه چه شوخی چه جدی همیشه میگه اگه صبا نباشه من یا میمیرم یا میرم تیمارستان (شاید خالی بندی باشه اما خالی بندیشم گوشت میشه به تن ادمو باعث اعتماد میشه)
هیچوقت بدون من جایی نمیره مخصوصا خونه مامایناش حتی یکبار تو نامزدی خانوادش همگی رفتن مشهد باهاشون نرفت تنها موند تو خونه صرفا به این علت که من باهاشون نبودمو اخر هفته نمیتونست بهم سر بزنه
جلو خانوادم منو بزرگ میکنه و کمک میکنه تو کارای خونه (تو خونه مامانمینا) و احترام خانوادمو نگه میداره
به پیشرفتم کمک میکنه همین که بچه رو نگه میداره تا من سر کلاس برم خودش خیلیه
سرش تو شبکه های مجازی نیست گوشیش قفل نداره و اولو اخرش خودمم که بیگ لایک داره
همیشه بهم اعتماد به نفس میده و از ظاهرم تعریف میکنه وقتایی که حرس میخورم که چاق شدم دعوام میکنه و میگه خیلی خوبی
اگه از یه کاری خوشش بیاد و یا از یه کاری بدش بیاد مستقیم نمیزنه تو برجکم وقتی اون کار دوست داشتنیشو انجام میدم ذوق میکنه و قربون صدقه میره و قتی اون کاری که بدش میادو انجام میدم سکوت میکنه خودم میفهمم گند خورد به ماجرا
به سلامت روحی و رضایت قلبی من تو همه امور اهمیت ویژه ای میده
قرصامو با یه لیوان اب برام میاره و همش سفارش میکنه مواظب سلامتیم باشم که اگه روزی نباشم میمیره
خوبیاش که یکی دوتا نیست (دارم میگم که اقایون یاد بگیرنا پز نمیدم که بهتون بر بخوره)
موقع بازار رفتن همراهیم میکنه اصلا غر نمیزنه که زود باش خسته شدم و از این حرفا با اینکه اوضاع مالیش خوب نیست از هر چی خوشم بیاد پیشنهاد میده که برام بخره که من خودم میگم نه بابا
تو مسائل خاک بر سری هوای منو بیشتر از خودش داره
به تفریحو گردشمون اهمیت میده مثلا خسته از سر کلاس میاد هنوز نشسته میگه حوصلتون سر رفته بیاین بریم فلان جا بگردونمتون
وقتی با چیزی میخواد مخالفت کنه مستقیم نمیگه کلا خشن حرف نمیزنه مثلا میگم یه چایی میاری نمیگه نه خودت پاشو میگه چایی از دست زن ادم یه جور دیگه میچسبه
باهام حرف میزنه حرفامو گوش میده اگه یه درصد ببینه من سکوت کردم حتما علتشو جویا میشه که از ناراحتی نباشه
ازم توقع کار خونه کردن نداره اگه انجام بدم تشکر میکنه انجام ندم فدای سرم حتی وقتی دارم کار میکنم به عنوان تعارفم که شده هی میاد تو اشپزخونه و میگه خودتو خسته نکن
یا قربون صدقه خانوم خونه دارش میشه (اصولا کوچک ترین کاری رو که انجام میدم بزرگ میکنه و بهونه میکنه برا تعریف و تمجید)
مهمون که میاد خونمون حسااااااابی کمک میکنه اگه فامیل های من باشن از سلیقمو اینا تعریف میکنه ولی کمو کاستی هارم تذکر میده اما اگه فامیل خودش باشن همش میگه خودتو اذیت نکن نمیخواد فلان کارو بکنی خسته نشی بزار مثلا خواهرم بیاد بقیه کاراتو بکنه و از این حرفا
میدونه من از ببخشید گفتن خوشم نمیاد وقتی یه کار بدی میکنم بعدش دورو برش میپلکم که بیاد پیش قدم بشه همیشه میگه بالاخره ادم این همه اخلاق خوب داشته باشه اشکال نداره یه اخلاق بدم داشته باشه بعدش پیش قدم میشه (خیلی با این اخلاقش حال میکنم)
اگه یک درصد سالی ماهی یک بار دعوامون بشه اولا قهر نمیکنیم با اخم هستیم اما حرف میزنیم با همدیگه اگه مقصر باشه که به حد غایت منت کشی میکنه اما اگه مقصر نیاشه از همون بند بالا پیروی میکنه
و خیلی چیز های دیگه که نمیگم
و اینطوری میشود یک مرد نمونه که چشمم کف پاش از همه مردای دنیا سر میشود هیچکدوم از مردای این سایتم به گرد پاش نمیرسن
هدف اونی که به این پستای زن داری و شوهر داری منفی داده چیه؟
بده ملت دوزار چیز یاد بگیرن؟
یه چیزای دیگه یادم اومد که دیدم بی انصافیه در حقتون اگه نگمو یاد نگیرین
ما هم مثل همه زنو شوهرا دعوا میکنیم حالا یه مقدار کمتر
نکته مهم اینکه هیچ کدوممون به هیچ عنوان دعوا رو به خانواده ها نمیکشونیم و نمیزاریم دخالتی پیش بیاد خیلی از مردارو دیدم که کوچکترین مشکلاتشون رو به خانوادشون میگن
ما پیش اومده که توی مسافرت خانوادگی با فامیل من یا شوهرم بودیمو بحثی در گرفته هیچ کس بویی نبرده جوری برخورد کردیم که همه فکر کنن گلو بلبله اوضاع
و نکته دوم اینکه حتی اگه وسط بحث یا تو دلخوری بعد از بحث هم باشیم محبتمون رو دریغ نمیکنیم
مثلا اگه من چایی بریزم برای شوهرم هم میریزم
یا اگه علی با باباش بد حرف بزنه تذکر میدم
یا اگه علی منو اذیت کنه یا خونه رو ریختو پاش کنه همسرم میگه مامانتو خسته نکن
یا اگه برای ناراحتی غذا نخورم شوهرم میگه بیا غذا بخور ضعف میکنی (خود این باعث میشه کدورتا خیلی کمتر تو دلمون بمونه)
1)توجه به نیازهای عاطفی زن ها،چون زن ها صددرصد موجودات عاطفی هستن.
2)شنونده خوب بودن(خانوم ها از شما راه حل نمیخوان،فقط نیاز به توجه و همدلی دارن و اینکه دوست دارن مرکز توجه همسرشون باشن)
3)توجه کردن آقایون به "نیازدرک شدن و نیاز به مراقبت و تایید" همسر
به صبا:) :بقول خودتون بیگ لایک
آورین!خدا همچین مردایی زیاد کنه والا.^_*
ممنون از همگی شرمندمون کردین
به هانی: دانشگاه نمیرم به صورت ازاد داستان نویسی میرم
خونه دار هم که هستم
شاهرخ از خوندن کامنتاتون کلی ذوق کرد و گفت نکنه یه وقت یکی مجرد باشه دلش بخواد همچین شوهری خخخخخخخ یعنی اعتماد به سقف داره
با نامیرا: من با بیش از نیم ملیون روحانی تا به حال سرو کار داشتم زیاد بودن کسایی مثل همسر من شایدم بهتر و بودند کسانی که بی اخلاق بودن کم بود اما بود پس شخصیت ادما بالاتر از تحصیلاتشونه
در مورد سوال های روز خاستگاری ما خیلی بچه بودیم و پرت برای همین سوالی نپرسیدیم از هم نشستیم برا هم خاطره تعریف کردیم و قش قش خندیدیم (جدی میگم برای همین کمکی نمیتونم بکنم تو این موضوع)
به پسر دهه شصتی : مطمعنم شما هم که ازدواج کنین مثل اقای کوروش زندگی بسیار عالی خواهید داشت چون حداقلش اینکه جبهه گیری منفی از قبل ندارین و خوشحالی طرف مقابلتون براتون مهمه
به خاله باران : برادر شوهر دارم البته متاهله اما اگه متاهلم نبود همچین مالی نبود
همسر من تو حجره طلاب حوزه بزرگ شده اخلاقش اونجا شکل گرفته که انقدر ماهه
فقط یک چیزی اقایون دیگه که تو پستای دیگه میان میگن زنا النو بلنو جیمبلن برنامه ای برای رفتار خودشون ندارن ایا؟
به رسول
حتما یه کاری کردم که تو کفمه دیگه
(الان نگین خود شیفتم چون وافعیت هارو میخوام در مورد خودم بگم)
من ادم زود رنجی نیستم یعنی اصلا لوس نیستم تو زندگی ما هم مشکلاتی پیش اومده
اما تا به حال نشده لام تا کام ازشون برای کسی دردو دل کنم
حالا که بحث پیش اومد میگم و نمیزارم همسرم این کامنتو ببینه
یکی از کارهایی که میکنم اینکه تک تک کارهایی که برام میکنه رو میبینم برای دیگران جلوی خودش تعریف میکنم از خانوادش تشکر میکنم و بهش نشون میدم که من متوجه هستم که داری برامون چیکار میکنی
نکته دوم
من هیچ وقت هیچ وقت همسرمو با مرد دیگه ای مقایسه نکردم الا به تعریف
یعنی شده مقایسه ای جلوش بکنم و به این نتیجه برسم که از همه مردا سره اما بر خلافش نشده
هر کسی هر چیزی تو زندگیش داشته برا خودش داشته تا حالا پیش نیومده بگم چرا اون داره و من ندارم
بزارین چند تا مثال بزنم
جاری من که ازدواج کرد بعد از من مهریش 313 تا سکه و 1370 شاخه گل رز صورتی بود
همسرم وقتی شنید اومد بهم گفت ناراحت شدی؟ گفتم نه من خودم 14 تارو انتخاب کردم عوضش تو رو زدن به نام من جزو املاک من شدی بعدم مگه قراره بگیرمش؟
جاریم 1370شاخه گلشو بخشید مادر شوهرم هر روز به من گفت جاریت بخشی از مهریشو بخشیدو الو بلو جیمبل حتی به شوهرم نگفتم یه همچین حرفی رو اصولا مادر شوهرم هر نوع تیکه ای به من بندازه بهش نمیگم مگه یک مورد که هر وقت منو میدید با ربطو بی ربط میگفت رفتیم خاستگاری فلان دختره فلان چیزو داشت (دقیقا همون چیز هایی که من نداشتم) مثلا میگفتم اسم دخترمونو میخوایم بزاریم محیا میگفت رفتی خاستگاری یه دختره اسمش محیا بود موهاش لخت بود!!! تا فلان جا
یعنی من الان قشنگ میدونم شوهرم 40 جا رفته خاستگاری هر کدوم چه شکلی بودن چی داشتن کجاشون از من سر بود و چه هنر هایی داشتن (ماشالا همشونم که از خداشون بود جون عمه هاشون) اما فقط یک بار به همسرم گفتم به مامانت بگو خاستگاری های قبلی رو به من نگه همین منم صد در صد قبل از همسرم خاستگار هایی داشتم اما نگفتم جوری که مادر شوهرم هنوز هم فکر میکنه اولین اخرینش شوهرمه
جوری که همسرم فکر میکنه مادر شوهر من اصلا تیکه نمیندازه!!!!!!!!!!!
باور کنین من احترام فامیل همسرمو بیشتر از فامیل خودم دارم
نکته دوم من اهل معذرت خواهی نیستم
اما اگه ایراد کارمو بفهمم حتما رفعش میکنم نمیگم با همین من راه بیا
مثلا من قبلا غر میزدم الان حدود 2 ساله که یک کلمه که بشه بهش صفت غر دادو از زبونم خارج نکردم کمبود داشتم حرص خوردم الان 5 ماهه یه کارتون کنده وسط راهرو رو مخم هست شیرابه های اشغالایی که بیرون نمیره رو با حرص و بغض پاک میکنم اما غر نمیزنم
سوم من مشتاق همسرم هستم
توضیحشو نمیدم خودتون بفهمین
اگه کمو کاستی داشته باشم اول نگاه میکنم ببینم میتونه تهیش کنه؟ اگه نمیتونس نمیگم
عوض اخلاقای بدش اخلاقای خوبشو بلد میکنم تا حالا صد دفعه به بچه های وبلاگ گفتم منم مشکلاتی دارم که خیلی اینجا میخواستن به خاطر همون مشکل خود کشی کنن یا نمیدونم زمینو زمانو لعنت میفرستادم اما من در کمال تعجب هنور دارم لبخند میزنم
من منتظر کوچکترین اشاره از همسرم هستم که ببینم چی دوست داره و چی میخواد تو بدترین شرایط هدفم میشه انجام اون خاسته که حتی شاید غیر مستقیم ازم خاسته شده
من به خاطر مریضیام درد زیادی میکشم اما انقدر تو ظاهرم نشون نمیدم که گاهی همسرم فکر میکنه خوب شدم!!!
دیگه چی بشه که تو ظاهرم نمایش داشته باشه
و میتونم به جد بگم تمام کارهایی که اون بالا گفتم همسرم در حقم انجام میده رو منم در حق اون انجام میدم
خونه ما خیلی کمبود ها داره مثلا اینکه همشه خدا تمیز نیست!!!!
چون من واقعا با دو تا بچه نمیرسم من لباسهای شوهرمو اتو نمیکنم مگر اینکه ازم بخواد که اتو کنم
من هیچوقت با عشوه حرف نمیزنم شوخو پر انرژی هستم اما عشوه بلد نیستم یا لاک نمیزنم و مانیکور و پدیکور ندارم (البته اسمشو رو شاهرگم نوشتم ) چون همیشه دستم تو ابه یا وایتکس دارم میشورمو میسابم ناخونم مثل کاغذ پاره میشه پس سوهان کشیدنش بی معنیه
موهامو هیچوقت افشون نمیکنم چون نمیشه دلیلشم بماند
درسته همسرم تا حالا برای هیچکدوم اعتراضی نکرده!!! یا وقتی میبینه من برای تحقق موارد بالا تلاش میکنم میگه چرا بیخود خودتو اذیت میکنی!!! اما متوجهش هستم دارم تلاش میکنم یه ذره کمتر منطقی باشمو یه ذره بیشتر احساساتی
مهم اینه منو همسرم همش نمیگیم تو باید اینجوری باشی تا من خوشبخت شم
ما میگیم من باید اینجوری باشم تا اون خوشبخت شه
سلام و امیدوارم زندگی متأهلانه خوبی داشته باشید.
این اولین پست من در مورد افراد متأهل هست و شاید زود باشد که با این موضوع شروع کنم ولی اولویت ذهنی که این موضوع برای من داشت باعث شد که دلم را به دریا بزنم...
زکات یعنی به واسطه ی امکاناتی که برای شما فراهم است باید هزینه ای را پرداخت کنید. شاید این معنی دقیق فقهی زکات نباشد ولی برای تقریب به ذهن این معنی را در نظر می گیریم. به عنوان مثال به واسطه ی آب و سایر امکاناتی که کشاورزان استفاده می کنند باید زکات پرداخت کنند.
شما متأهل هستید و از طرف خداوند متعال آسایش و سکینه کنار همسرتان برای شما فراهم شده است. برای هر دونفرتان آرزوی سلامتی و عاقبت به خیری دارم ولی آیا هیچ از خودتان پرسیده اید که چه هزینه ای در قبال این آرامش باید به جامعه پرداخت کنید؟
قبل از پاسخ، چند سوال می پرسم،
آیا تا به حال دست همسرتان را گرفته اید؟
آیا تا به حال در خیابان، دست همسرتان را گرفته اید؟
آیا تا به حال سرتان را روی پای همسرتان گذاشته اید؟
آیا تا به حال در پارک، سرتان را روی پای همسرتان گذاشته اید؟
آیا تا به حال همسرتان را در آغوش گرفته اید؟
آیا تا به حال در یک محیط عمومی، همسرتان را در آغوش گرفته اید؟
پاسخ های شما به سوالات بالا مبنای بحث من در این یادداشت است. تفکیکی که افراد متأهل بین محیط منزل و جامعه قائل می شوند، در حقیقت هزینه ای است که موظف اند برای آرامش همسردار بودنشان بپردازند.
هرچند که جامعه از نظر من یعنی هر فضایی خارج از حریم دو زوج؛ که می تواند حتی محیط خانواده های اول خودشان هم باشد. آیا تا به حال حواستان به نگاه های خواهر یا برادر مجردتان بوده وقتی در جمع، دستتان را دور شانه همسرتان حلقه می کنید و یا وقتی دست همسرتان را در خیابان گرفته اید، اصلاً حواستان هست که دختران مجردی که در آن محیط هستند و نگاهشان به دست شما خیره مانده، چه فشار مضاعفی را باید تحمل کنند؟
وقتی تلفنی با همسرتان صحبت می کنید، اصلاً دقت می کنید که افراد مجردی آن جا هستند و ابراز عشق شما تا چه حد می تواند بر فکر آن ها اثر بگذارد؟
به شما می گویم!
این اثر خوبی نخواهد بود!
در جمع هایی که مجردها هستند، از شوهرتان تعریف نکنید!
مدام اسم شوهرتان را تکرار نکنید، محمد این را گفت، حسین عاشق این غذاست، امیر این کار را کرد...
شما فارغ از ازدواجتان هم هویت دارید!
شما مسئول قلب دختر های اطرافتان هم هستید!
http://dar-masire-zan-boodan.blog.ir/1394/09/25
نمونش همین نظرات زن زندگی، صبا، سروناز، دختر اردیبهشت 74 میشه اون پختگی تو نظراتشون دید
به میتی کمان علیک سلام رسیدن بخیر برادر
البته یه پست بالانر خیر مقدر عرض کرده بودم
به سا:
چون چند بار رفتیم اونجا من کار کردم و وقتی اونا اومدن دست تنها موندم همسرم حساس شده همش میگه بگو کمکت کنن اینطوری که نمیشه
در مورد معذرت خواهی (فکر کنم یک بار اینکارو کردم البته مثل جون دادن بود برام اما علتشو نمیدونم از بچگی اینطوری بودم غرورم نمیزاره عذر خواهی کنم)
به باقی دوستان ممنون لطف دارین
کابوی تنها من تکذیب میکنم
اصولا همسرم چیزی رو برای من توضیح نمیده
من یا از طریق مطالعه کسبشون میکنم یا حاصل ایدوئولوژی خودمه
به یه زن متاسف شدم
گاهی جذبه برای هر زنی لازمه یکبار هم شما اعتراض کنین
مطالب پیشنهادی از بایگانی خانواده برتر برای آشنایی در مورد نحوه ی نظر دادن و تائید آن ها