سلام
من دختری هستم که لیسانسم گرفتم کنکور ارشدم دادم ولی فعلا توی خونم . من تا چند سال پیش آدم با اراده و شیطون و خیلی با اعتماد به نفسی بودم بعد یه اتفاق برادرم من رو کتک زد چون توی خونه عادت نداشتم کسی اذیتم کنه یه دفعه از اون روز به بعد حدود 5 ساله دگرگون شدم دیگه نه شیطونم نه اعتماد به نفس دارم و نه ثباتی برای تصمیم گیری دو بار هم روانشناس رفتم اما خیلی تاثیری نداشت .
برادرم خیلی دوست داره قدرت نمایی کنه خودش نشون بده البته در کنارش مهربونی هایی هم داره اما الان من موندم یه خانواده ای که قبلا من رو به ثبات و اراده میشناختن اما حالا هر حرفی میزنم مثلا به مادرم میگم (فلانی این کار رو کرد دیدی .)میگه تو شکاکی نگران نباش عزیزم واسه بیماریته از این که من رو باور ندارن و با دید یه آدم متزلزل به من نگاه میکنن خستم .
شدم یه آدم بی اراده که مدرک لیسانسم رو بابام با پول واسم گرفت حتی یه پروِِژه هم خودم انجام ندادم انگیزه واسه رشتم و درس خوندن نداشتم و یه چیز دیگه برادرم دوست نداره من تنها برم بیرون واسه این که دوستاش من رو تنها نبینن یا مثلا وقتی من و مادرم مشکل داریم مدعی میشه طرف داری از مادرم میکنه
نمی دونم باید چجوری و از کجا شروع کنم که بشم اون آدم اولی ؟
تازه می خوام دیگه تنها برم کلاس و بیام نمیخوام پدرم من رو ببره و بیاره
البته برادرم مستقیم به من نمیگه که تنها نرو یه بار من این کار رو کردم با مادرم دعوا کرده بود به نظرتون چکار کنم که مثل اولم بشم؟
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۱۸۲۱ بازدید توسط ۱۴۵۹ نفر
- يكشنبه ۱۶ فروردين ۹۴ - ۰۶:۵۵