سلام خدمت همه ی دوستان
من دخترم 26 سال سن دارم و شاغل یه اداره ی دولتیم. اوایل مهر بود که یه اقایی 31 ساله امدن محل کارمو چند تا سوال پرسیدن ، مثلا چند سالته تحصیلاتمو ایا ادامه تحصیل میدم یا نه ؟
اخر سرش هم شمارمو گرفت و رفت . منم زیاد واسم مهم نبودشبش بهم اس داد ایا در مورد حرفام فک کردی منم گفتم والا شما حرف خاصی نزدین بفرمایید هر سوالی دارین در خدمتم .
ولی چیزای بی ربطی گفتش اخر سرش هم گفت بیایید بیرون ببینمتون منم گفتم تو شهر کوچکم امکانش نیست اینا .
دیگه رفت بعد چند مدت بازم زنگ زد پیام داد هی میگه بیایید بیرون با هم حرف بزنیم منم هر بار بهانه اوردم که نمیتونم راستشو بخواییدخودم دوس نداشتم برم بیرون چون اصلا اقا پسر نگفتن قصد ازدواج دارم اگه امکانش هست یه کم با هم بیشتر اشنا شیم اینا حرفا فقط میگه من دوستتون دارم عاشقتونم این حرفا.هیچ وق از ازدواج اینا حرف نمیزنه.هرچی میگم هرچی میحای بگی تلفنی بگو هیچی نمیگه ورد زبونش شده بیایید بیرون از اول مهر این ششمین بارشه که یه مدت زنگ و اس میده هر بار هم من میگم نمیتونم بیام بیرون .
البته من چند بار هم بهش گفتم اقای محترم من اهل دوست پسر اینا نیستم ولی کو گوش شنوا . دیروزم من بهش گفتم هدفت از این کارها چیه ؟ سوال پیچش کردم گفت بیام خواستگاری ؟ منم اب پاکی ریختم رو دستش گفتم نه اونم گفت یا حق.
دیگه اس نداد. البته این اقا هیچ شناختی از خودشون به من نداد. چهرش هم زیاد واسم مهم نبود البته ادم خوبی بود میتونستم واسه ازدواج بهش فک کنم ولی من احساس کردم فقط میخواد دوست دختر ایناش باشم.
به نظرتون دوستان من بد رفتار کردم؟ یا چه جوری باید رفتار میکردم که نکردم ؟
من دخترم 26 سال سن دارم و شاغل یه اداره ی دولتیم. اوایل مهر بود که یه اقایی 31 ساله امدن محل کارمو چند تا سوال پرسیدن ، مثلا چند سالته تحصیلاتمو ایا ادامه تحصیل میدم یا نه ؟
اخر سرش هم شمارمو گرفت و رفت . منم زیاد واسم مهم نبودشبش بهم اس داد ایا در مورد حرفام فک کردی منم گفتم والا شما حرف خاصی نزدین بفرمایید هر سوالی دارین در خدمتم .
ولی چیزای بی ربطی گفتش اخر سرش هم گفت بیایید بیرون ببینمتون منم گفتم تو شهر کوچکم امکانش نیست اینا .
دیگه رفت بعد چند مدت بازم زنگ زد پیام داد هی میگه بیایید بیرون با هم حرف بزنیم منم هر بار بهانه اوردم که نمیتونم راستشو بخواییدخودم دوس نداشتم برم بیرون چون اصلا اقا پسر نگفتن قصد ازدواج دارم اگه امکانش هست یه کم با هم بیشتر اشنا شیم اینا حرفا فقط میگه من دوستتون دارم عاشقتونم این حرفا.هیچ وق از ازدواج اینا حرف نمیزنه.هرچی میگم هرچی میحای بگی تلفنی بگو هیچی نمیگه ورد زبونش شده بیایید بیرون از اول مهر این ششمین بارشه که یه مدت زنگ و اس میده هر بار هم من میگم نمیتونم بیام بیرون .
البته من چند بار هم بهش گفتم اقای محترم من اهل دوست پسر اینا نیستم ولی کو گوش شنوا . دیروزم من بهش گفتم هدفت از این کارها چیه ؟ سوال پیچش کردم گفت بیام خواستگاری ؟ منم اب پاکی ریختم رو دستش گفتم نه اونم گفت یا حق.
دیگه اس نداد. البته این اقا هیچ شناختی از خودشون به من نداد. چهرش هم زیاد واسم مهم نبود البته ادم خوبی بود میتونستم واسه ازدواج بهش فک کنم ولی من احساس کردم فقط میخواد دوست دختر ایناش باشم.
به نظرتون دوستان من بد رفتار کردم؟ یا چه جوری باید رفتار میکردم که نکردم ؟
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۱۴۸۹ بازدید توسط ۱۱۹۲ نفر
- يكشنبه ۵ ارديبهشت ۹۵ - ۲۲:۰۰