سلام، در این مقاله به مطالبی پیرامون ارتباط با جنس مخالف و ازدواج با رویکرد مدیریت سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران علی الخصوص بازار سهام می پردازیم.
هشدار : مطالب بیان شده جنبه سرگرمی داشته و به هیچ وجه نشان دهنده نظر واقعی نویسنده نیست! سعی کردم تخصصی و علمی صحبت نکنم و لطفاً غلط علمی نگیرید.
مقدمه:
تنها کافیست فرد را یک شرکت پذیرفته شده در بورس تصور کنید ، صنعت فرد همان افرادی هستند که با او در یک طیف فرهنگی یا مذهبی یا شغلی یا... قرار دارند.
ابتدا دوره و دید سرمایه گذاری خود را مشخص کنید :
چند ساله به قضیه نگاه می کنید و انتظار چه قدر بازدهی را از شرکت را دارید؟ آیا هدف شما سرمایه گذاری بلند مدت است ؟ سرمایه گذاری چند ساله ؟ یک ساله و 6 ماهه ؟ یا چند ماهه؟ یا به دنبال نوسانگیری از بین سهام مختلف بازار هستید؟
دید بلند مدت :
در این حالت بهتر است ارزش ذاتی شرکت را با روش هایی مانند dcf یا ارزش جایگزینی یا هر روشی که با توجه به صنعتی که در آن قرار دارد بسنجید ، و حتما شرکت را با شرکت های صنعتش مقایسه کنید.
توصیه بنده به شما اینه که شرکتی را انتخاب کنید که مستعد رشد باشد ، زیر ارزش ذاتی خود باشد ، قطعا به شرایط کلی اقتصاد هم نگاهی داشته باشید.خودرا به جای سهامدار سابق بگذارید و ببینید که چرا او این سهم را فروخته است یا حاضر است به فروش برساند؟این را به یاد داشته باشید که اگر سهمی را اشتباه انتخاب کردید مجبور نیستید آن را تا آخر عمر نگه دارید.
دید میان مدت و کوتاه مدت:
حتما ، حتما ، حتما ، از قبل استراتژی داشته باشید ، و هیچ گاه بنا به احساسات خود خرید و فروش نکنید!
می توانید سهم را در پایین ترین نقطه ممکن خریداری کنید ، درست در زمانی که سهامدارانی که با سهم زندگی می کنند(مشخصا اعضای خانواده اش) هیچ امیدی به بالا رفتن سهم ندارند ، که البته این کار خطراتی را به همراه دارد و ممکن است شمارا مجبور کند تا مدتی منتظر رشد سهام بمانید ، امّا اگر این اتفاق نیفتاد و روند سهم نزولی شد با رعایت حد ضرر از سهم خارج شوید.
امّا می تونید وقتی که از شروع روند صعودی سهم مطمئن شدید به آن وارد شوید ،البته در این صورت باید هزینه بیشتری بپردازید ولی ریسک کمتری را متحمل می شوید.
وقتی که سهم رشد خودرا پشت سر گذاشت طبق استراتژی خود آن را بفروشید و سود خود را ذخیره کنید ، از افراد موفق در این زمینه ملیندا گیتس است که با یک تحلیل مناسب و خرید و فروش به موقع توانست 50 درصد از بیل گیتس سود کند.
دید نوسان گیری :
روش کلاسیک = سعی کنید بر روی روند چند نماد مسلط شوید و به موقع از آن ها نوسان بگیرید ، یعنی همیشه در کف بخرید و در سقف بفروشید ، در این روش در یک لحظه حداکثر یک نماد را خواهید داشت و همواره تک سهم خواهید بود.
روش استفاده از احتمالات و تشکیل سبد = در این روش با استفاده از فیلتر های مناسب ، مثلا فیلتر حجم ، یا ارزش ، یا قدرت خریدار به فروشنده ! و سپس بررسی سایر شرایط به خرید چندین نماد مختلف میپردازید ، مثلا 5 نماد، دو معامله را با ضرر میبندید و در سه معامله هم سود می کنید.
که البته این دو روش بسته به نوع روحیه شما دارد.
نکته نهایی : تشکیل پورتفوی
هیچگاه تمام سرمایه خود را برای یک سهم خاص نگذارید ، و سعی کنید از بین صنایع مختلف سهام ارزنده را شناسایی و خریداری کنید.
با کمی محاسبات بهینه یابی می توانید بفهمید که برای هر سهم باید چند درصد سرمایه خود را بگذارید تا کمترین ریسک را نسبت به بازده متحمل شوید.
مثلا سهم یک 30 درصد ، سهم دو 25 درصد ، سهم سه 20 درصد ، سهم چهار 25 درصد.
در حالت نوسان گیری می توانید همواره بخشی از سرمایه خود را نقد نگه دارید تا در موقعیت مناسب به خرید بپردازید.
یادتان باشد هیچ گاه به سهمتان علاقه یا تعصب نداشته باشید زیرا که ممکن است این تعصب بی جا بدبختتان کند.
نتیجه گیری:
امیدوارم جالب بوده باشه . واقعاً این پست هیچ نتیجه ای نداره! داشتن دید اقتصادی به مسائل زندگی اون ها رو ساده تر می کنه و جواب هایی رو میده شاید خیلی هاشون هم درست باشن . امّا به زندگی فقط با دید اقتصادی نگاه نکنید، داشتن این دید همون کاریه که اکثر ما داریم انجام می دیم!
بیشتر قصدم این بود که فان باشه ولی خودم هم در تفکر فرو رفتم!
نظر شما چیست؟
← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)
- ۸۱۱۸ بازدید توسط ۶۰۵۶ نفر
- يكشنبه ۲۶ ارديبهشت ۰۰ - ۲۲:۲۰