سلام
من دختری بیست ساله هستم دانشجوی پزشکی که یک خواهر ۲۳ ساله دارم پدر و مادر ۵۴ ساله، در خانواده ما همیشه دعوا وجود داره یعنی از موقعی که یادم میاد یا کتک بوده یا داد و هوار و ...
تنها کسی که میتونه به ارامی با اعضای خانوده صحبت کنه و دعوایی پیش نیاد منم، ما در یک شهر کوچک زندگی می کنیم.
من و خواهرم هزاران بار به مادرم گفتیم که لباس مناسب تنش کنه که هم ما روحیه شاد داشته باشیم و هم پدرم شاد بشه موقعی که از سر کار بر میگرده اما مادرم دو سه دست لباس کهنه بیشتر نداشت من و خواهرم مجبور شدیم که لباس هاش رو پاره کنیم تا لباس تازه بخره، اونم رفت یه لباسی شبیه مانتو نخی گرفته.
اونم با کلک اینکه میخواد جلو مهمونا بپوشه، الان اونو تو خونه جلو ما میپوشه با یه شلوار دمپا، بعدشم بهش میگیم لباس قشنگ بپوش ناسلامتی تو کارمندی واسه خودت پول داری میگه من نمیتونم رکابی تنم کنم در حالی که اصلا ما همچین چیزی نمیگیم، اصلا به اوضاع خونه رسیدگی نمیکنه خونه هیچ وقت مرتب نیس و اشپزی هم نمیکنه میگه من بلد نیستم فقط هم قر میزنه هزاار بار هم بهش گفتیم ولی قبول نمیکنه میگه من اینطوری راحتم .
علاوه بر اون خواهرم به شدت رو کارای مادر و پدرم حساس شده و زود جوش میاره و این کارای خواهرم باعث شده رابطه من و مامانم سرد و خراب بشه . اگه به مادرم توجه کنم خواهرم و اگه به خواهرم توجه کنم مادرم رو از دست میدم من باید چکار کنم و این رو هم یاداور بشم که مادرم در هیچ بحثی شرکت نمیکنه و جدیدا هم زیاد اتفاقات رو فراموش میکنه میترسم فراموشی بگیره، با کسی هم رابطه نداره نه رفت و امد نه چیز دیگه .
خواهش میکنم کمک کنید من چطوری میتونم برای این مشکل راه حل پیدا کنم ؟
← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
- ۱۵۷۹ بازدید توسط ۱۲۳۰ نفر
- جمعه ۳۰ مرداد ۹۴ - ۲۲:۲۵