سلام خدمت عزیزان خانواده برتر
من یه پسر دانشجو 25 ساله هستم, که بنا به دلایلی در یک برهه ای از زمان دچار خودارضایی شدم ولی الان دو سه ساله که با کمک خدای خوبم گذاشتمش کنار , و حالم خیلی بهتره, همین مسئله خ. ا باعث شد به درسم لطمه بخوره و نتونم در این سن لیسانس بگیرم ولی خب ناامید نشدم و دوباره شروع کردم به درس خوندن و الان در استانه گرفتن فوق دیپلمم تو یه رشته جدیدم, و الان ترم اخرم.
ولی در این ترم اخر متوجه مسئله ای شدم که ولم نمیکنه من به یکی از دخترای کلاسمون علاقه مند شدم اونم اینجوری نبود که یهویی و در یک نگاه این علاقه بوجود بیاد, ترم های اول اصلا به این خانم محترم احساسی نداشتم, ولی رفته رفته با دیدن اخلاق و حجب و حیاش بهش علاقه مند شدم.
ایشون دختر فوق العاده زیبا یا حتی زیبا هم نیستن ایشون یه دختر با یه چهره معمولی و تقریبا با جای جوش و لک روی صورتشون هستند ولی من از اخلاق و رفتارشون بهشون علاقه مند شدم چون هیچوقت چهره واسم تو اولویت نبود من به دنبال ادم با حیا, قانع و صبور تو زندگیم بودم که ایشون تقریبا همون طورند.
ولی من نه جرات جلو رفتن و صحبت کردن در مورد این موضوع دارم و نه میخوام اینکارو بکنم چون درامدی ندارم . قبلا تو یه شرکت گرافیک کار میکردم که حقوقش ناچیز بود از اونم اومدم بیرون . خونه و ماشین رو خدا رو شکر به کمک پدرم دارم , همچنین پدرم مغازه هم داره. ولی من دیگه نمیخوام از پدرم کمک بگیرم ولی به دلیل داشتن اینده نامعلوم و نداشتن شغل درست و حسابی نمیخوام بدبختش کنم .
ازتون راهکار و راهنمایی میخوام که چطور فراموشش کنم ؟ در صورتی که هر روز چندین کلاس باهاش دارم ؟ در ضمن پدر و مادر من هر دو معلم هستند و اعتقادشون بر اینه که تا همه چیزت تکمیل نشده نباید ازدواج کنی .
منم بهشون گفتم اون موقع که من همه چیز داشته باشم دیگه سنم رفته بالا و شور و حال الانو واسه زندگی ندارم ولی متاسفانه حرف زدن با این دو نفر فایده ای نداره, حالا اومدم از شما راهنمایی بخوام که کمکم کنید که یه جوری از این حس علاقه فرار کنم و فراموشش کنم ؟
← فراموش کردن عشق قبلی (۶۰ مطلب مشابه)
- ۶۵۰۴ بازدید توسط ۴۵۹۳ نفر
- پنجشنبه ۲۴ فروردين ۹۶ - ۲۱:۴۵