سلام دوستان عزیز
چند بار با خودم کلنجار رفتم که این مطلب رو بنویسم یا نه. چند بار گفتم به من چه و زندگی هر کس به خودش مربوطه و به فکر زندگی خودت باش و ...
ولی دلم طاقت نیاورد هر چند یقین دارم خیلی ها قراره چه حرفهایی بزنن چون میدونم قرار نیست با نوشتن چند جمله عقیده و عمل کسی عوض بشه.
متاسفانه همیشه انسانهای مذهبی رو متعصب دونستن اما اگر درست تر نگاه کنیم متعصب به هیچ دین و قشر و ملیتی مربوط نمیشه متعصب کسیه که حاضر نیست ذره ای عقاید و اعمالشو بازنگری کنه و بیشتر بهشون فکر کنه .
اکثر ما ایرانیها در بحث های مختلفی که انجام دادیم سعی بر پی بردن به حقیقت و دونستن نداریم فقط میخواهیم ثابت کنیم فرد مقابل داره اشتباه میکنه. اما حرف اصلیم؛
چند وقتی میشه تصمیم گرفتم خودم رو تغییر بدم قوانین جدیدی برای زندگیم نوشتم و میخوام که بهش پایبند باشم. متاسفانه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی چالش های زیادی که گاها خیلی هاشون مسخره و پوچ هستش راه میفته اما چرا کسی چالش خودسازی و تغییر راه نمی اندازد؟!
جواب واضحه چون این سخت ترین چالش هر انسانی ست. شاید بعضی هاتون اون کاریکاتور رو دیده باشید که سخنرانی در جمعی میپرسه کی میخواد جامعه تغییر کنه؟! و همه دستشون بالا میبرن، بعد میپرسه خب حالا کی حاضره برای تغییر جامعه خودشو تغییر بده؟! اینبار هیچکس دستشو بالا نمیبره. این روزها هر اتفاقی میفته به حکومت و دولت ربط داده میشه از تجاوز و قتل گرفته تا خودکشی دو دختر و... حالا بعضی هاهم کمی فراتر می اندیشند و مردم عوام رو عامل این به قول بدبختی ها میدونن اما تا به حال شده از خودتون سوال کنید شما برای آبادانی و ارتقا فرهنگ جامعه چه کردید؟! اصلا تا به حال چقدر برای ارتقای فرهنگ و آبادانی زندگی خودمون تلاش کردیم؟تا به حال به این فکر کردید وقتی دارید توی نت چرخ میزنید بقیه انسانهای موفق چیکار میکنند؟!
تا اتفاقی در جامعه می افته اولین جملات اینه : اینم از مملکت اسلامی شون، اینم از دولت و حکومت ... ما ، و ... من میخوام از شما بپرسم چطور میتونید این حرف و بزنید وقتی درصد زیادی از خود ما مردم قوانین اسلام رو رعایت نمیکنیم.
وقتی خود ما مردم قوانین جامعه و حکومت رو رعایت نمیکنیم. چرا ما عادت داریم همه چیز و به همه چیز ربط بدیم. همه رو مقصر بدونیم. در مورد هر مسئله ای اظهار فضل کنیم، قوم های هم وطن مون رو تحقیر کنیم. شهرستانی و روستایی رو تحقیر کنیم در صورتی که به جز جغرافیای محل زندگی مون هیچ چیزی بالاتر از اون شهرستانی و روستایی نداریم.
دوستان خواهش میکنم بیاید از خودمون شروع کنیم. آیا مسئولی که حرام خواری میکنه واقعا جزو مسلمان های مومن به حساب میاد؟! از کجا معلوم اگر روزی ما در موقعیت آن مسئول قرار بگیریم کارهای او و یا حتی بدتر از او رو انجام ندیم؟! بیاید از خودمون شروع کنیم. اونقدر خودمون رو بسازیم که بتونیم روی دیگران هم تاثیر بذاریم. تفریح و شادی و سرگرمی خوبه اصلا عالیه اما تفریح فقط مستحق کسیه که برای زندگیش ضرب در 5 اون تفریح تلاش میکنه نه منه جوون که میخوام درس و کار و تفریح و خوش گذرونی رو به یک نسبت برای زندگیم داشته باشم. بیاید از امروز مودب تر، با ایمان تر، مثبت اندیش تر، فعال تر، تلاشگر و در یک کلام آدم بهتری بشیم. شک نکنیم نتیجه اش رو.خواهیم دید.
خیلی پراکنده صحبت کردم شاید هر جمله ای از این نوشته خود یک موضوع قابل بحث باشد اما حتما هدفم از نوشتن این متن رو درک کردید و بگم که این تلنگر ها اول به خودم و بعد به جوان های همسن خودمه. از همتون که این نوشته رو خوندید ممنونم.
" فاطمه صاد "
مرتبط :
روش های جایگزین کردن باور جدید با باور های اشتباه قبلی
به هر کسی اجازه میدید نگاه و باور شما رو تغییر بده ؟
جنگ نرم و تغییر معیارهای ازدواج بعضی از جوانان ایرانی
← مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه) ← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)
- ۵۹۲۷ بازدید توسط ۳۸۹۵ نفر
- دوشنبه ۲۲ آبان ۹۶ - ۱۸:۳۹