سلام
راستش دیگه خسته شدم، دختری ۲۳-۲۲ ساله ام که میل جنسی روم فشار میاره، مشکل فقط فشار آوردن نیست ؛مشکل عذاب وجدانیه که به خاطر خ.ا دارم. این کار رو البته بصورت هفتگی انجام نمیدم یا روزانه.
متأسفانه ماهی یه بار انجام میدم ولی بقیه روزها تحمل می کنم. البته این خ.ا هم خیلی دردی رو از من دوا نمی کنه ولی متأسفانه از روی ناچاری انجام میدم و خیلی عذاب وجدان دارم. حتی روم نمی شه سرم رو بالا بگیرم از خدا معذرت بخوام..حتی تو نماز همه ش از خودم بدم میاد که واقعاً لیاقت خدا و بخشش رو ندارم.
از دوستی با جنس مخالف هم خوشم نمیاد. کلا سمتش نرفتم و نمی رم، لابد می گید خب ازدواج کن؛ ولی پدرم یه آدم سابقه داره که اعتیاد داره که هر کی اومده خواستگاریم فقط بهم سرکوفت زدن و گفتن تو بابات این طوره به درد ما نمی خوری و ...
وقتی می بینم همسن و سال هام ازدواج کردن و مشکلی نداره خانواده شون ،خیلی هم خوشبختن، همه ش استوری هاشون رو می بینم، غبطه می خورم ،کاش منم مثل اون ها خانواده خوب داشتم تا الآن نخوام به خاطر طبیعی ترین نیازم این قدر تو مضیقه باشم.
خودم تقریبا به این باور رسیدم با این اوضاعی که دارم ازدواج نمی کنم. البته خودم همیشه سعی کردم خوب زندگی کنم ولی خب این مشکل رو همیشه عیب من حساب میارن. شهر ما یه شهر کوچیکه و فرهنگ شهرمون اینه که اکثرا دخترها تو این سن ازدواج می کنن و اگر ازدواج نکنن، شانس ازدواج شون خیلی پایین میاد، البته اون برای دخترایی هست که خانواده و بابای نرمال دارن.
ولی یکی مثل من که تو این سنه و باباش این طوره ،اوضاعی نداره. واقعاً دیگه با این مشکلی که دارم و اوضاع بابام نمی دونم چه کار کنم، به نظرتون برم دارو بخورم؟ چه کار کنم؟ دیگه بریدم
← درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)
- ۹۸۹۲ بازدید توسط ۷۷۱۸ نفر
- يكشنبه ۲۴ مرداد ۰۰ - ۲۰:۲۱