با سلام
یکی از همکارانم از من خواستگاری کردند. سادگی خاصی در رفتارشان بود و لذا قبول کردم که آشنا بشیم. (قبلش ارتباطمان در حد یک سلام بود). ابتدا گفتند که با خانواده مطرح نکنم که اگر به توافق رسیدیم آن وقت به خانوادهها بگیم. مخالفت کردم و با خانواده م در بین گذاشتم.
یکی دو هفته با هم در ارتباط بودیم بعد از چند روز مسائل جنسی را مطرح کردند. خیلی صریح و واضح و بی پرده. واقعاً احساس بدی داشتم و انتظارش رو نداشتم. از ایشان پرسیدم که چرا کل سوالات شما مربوط به این مساله است که گفتند سایر مسائل برای ایشان حل شده جز چند مساله که یکییش مساله جنسی است که خیلی برایشان مهم است.
بعد از یک هفته پیشنهاد کردند صیغه ایشان شوم به صورت پنهانی بدون اطلاع خانواده م. و به این مساله به شدت اصرار داشتند. مخالفت کردم. واقعاً شوکه بودم و خواستم جواب منفی بدم. عذرخواهی کردند گفتند که میخواستند من وابسته ایشان شوم و منو به دست بیارند.
دلیل دیگری هم مطرح کردند که چون ایشان دوست دارند ابراز علاقه کنند امّا من مانع می شدم و خواهش می کردم در فضای عاری از احساسات به شناخت هم بپردازیم و تصمیم بگیرند. مهریه یک سکه و انتظار دارند در مخارج زندگی کاملاً مشارکت داشته باشم. ممنون میشم نظرتون را بدونم.
← مسائل جنسی در خواستگاری (۴۵ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)
- ۴۵۳۱ بازدید توسط ۳۴۶۱ نفر
- شنبه ۱۲ شهریور ۰۱ - ۲۲:۵۸