سلام
من می خوام یه مشورتی کنم و اینجا دوستان نظر بدن و منو راهنمایی کنن.
سوال من اینکه من چند ساله با یه آقا پسری همدیگه رو دوست داریم و این رو هر دو نفر مون بهم دیگه گفتیم و ما باهام دیگه ارتباط داریم مادر من و البته تازگی ها برادرمم از این موضوع باخبر شدن.
این آقا به من میگه علاقه منم خیلی به ایشون علاقه دارم الآن نزدیک ده ساله باهام آشنایی داریم و ارتباط مون با وجود همه فراز و نشیب هاش باقی مونده.
امّا مشگل من اینکه این آقا با وجود علاقه به من با اینکه چند بارم برای خواستگاری ازدواج گفتن میان خواستگاری و برنامه ریزی کردن امّا نیومدن.
آخرین باری که باهام در این مورد صحبت کردیم گفتن که براشون قبول مسئولیت زندگی سخته و زیر بار مسئولیت زندگی رفتن براشون مهمه و هم چنان میگن که منو دوست دارن.
این هم بگم که من ایشون رو خیلی دوست دارم و فکر ازدواج با کسی دیگه برام غیر ممکنه.
الآن من یه خواستگار برام پیدا شده که اون آقای که خواستگارمه ۱۰ سال از من بزرگ ترن و یه بال ازدواج ناموفق داشتن امّا کسی که دوسش دارم همسن منه و توی شهر خودمه امّا اون آقای خواستگارم اهل شهر دیگه هستن.
البته از نظر من اینکه مال شهر دیگه هستن موردی نداره امّا من اصلاً بهشون هیچ حسی ندارم و هیچ علاقه به ازدواج باهاشون ندارم امّا با این وجود از نظر اخلاق خانواده موجه به نظر میان.
من ۲۹ ساله هستم کسی که دوسش دارم همسن خودم هستن امّا اون آقا مطلقه س ده سالم بزرگتر.
الآن من موندم برای انتخاب سرنوشتم اینکه همچنان منتظر عشقم بمونم با وجود اینکه میگه زیر بار مسئولیت زندگی نمی ره البته دوست داره من منتظرش بمونم. یا اینکه با شخصی که دوسش ندارم بنا به مصلحت ازدواج کنم.
یا نه اینکه منتظر یه مورد خواستگار متناسب بمونم و این آقا رو جواب منفی بدم نمی دونم چه کار کنم شما راهنماییم کنید.
البته این رو باز هم تاکید میکنم من از صمیم قلبم فقط دوست دارم با عشقم ازدواج کنم. امّا الآن در حال حاضر با عقل و دلم در حال جنگم و واقعاً نمی دونم چه کار کنم. ممنون از شما راهنمایم کنید و لطفاً خودتون جای من بذارید مرسی
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۹۱۴ بازدید توسط ۲۱۴۴ نفر
- پنجشنبه ۲۸ مهر ۰۱ - ۲۰:۱۴