سلام
سال عاشق دختری بودم که واقعا خانم بود ،چون در دو شهر دور از هم بودیم به طور معمول سالی یک بار همو می دیدیم ولی این عشق دوری و مسافت سرش نمی شد و همچنان پایدار بود.
در مدت این 7 سال عاشقی سال به سال بهتر می شناختمش و می فهمیدم که چه دختر متین و با ادب و با شخصیت و مهربان و با وقار و خوش اخلاق هست. و از یک طرف بیشتر برای وصال بهش پایدار می شدم. تا روزی به این فکر کردم که قانونی هست که می گوید هر چه کسی در این دنیا بهتر باشد بیشتر بدی می بیند و سختی می کشد و این بود که در مدت یک سال به فکر فراموش کردن او بودم تا نهایتا در یک ماه پیش تصمیم قطعی گرفتم که دیگر به او فکر نکنم.
در مدت این یک سال که واقعا برام سخت بود عشق چندین ساله و یار دیرینم را فراموش کنم همیشه آهنگ های غمگین گوش می دادم و روزگاری سختی رو پشت سر گذاشتم اما الان فکر می کنم تا حدودی موفق شدم که دیگه کمتر بهش فکر کنم و یاد و خاطره اش را از ذهنم بیرون کنم و عشقم را فراموش کنم.
آره من عشقم را فراموش کردم یار هفت سالم رو فراموش کردم فقط به خاطر زیاد خوب بودنش و عالی صفت بودنش. شاید به نظرتان نادرست به نظر برسد اما من به آن قانون اعتماد دارم و برای همین تصمیم به فراموشی اش گرفتم و هنوز به این هم فکر نکردم که اگه دیدمش چگونه بهش پاسخ بدم که دلیلم برا فراموش کردنش چه بوده چون بالاخره خواهد فهمید که دیگر در قلبم جایی ندارد.یادم رفت زودتر بگم که فامیل خیلی دوری هستیم که فقط شاید در اعیاد نوروز-مجلس ختم-عروسی-کسی از مکه امده باشد همو ببینیم.
خب دوستان عزیز حکایت من را خواندید شاید بگید دلیلم برای نوشتنش چه بود؟حال من می گویم دلیلم این بود که دختران و پسران بدانند اگر عشقی داشته اند و یه دفعه بی خبر فراموششان کرده فکر نکنند که حتما نقصی داشته اند یا کار بدی مرتکب شدند شاید دلیلش یک دلیل همانند حکایت عاشقی من باشد.همیشه این احتمالات را هم در نظر بگیرید.
ممنون که خواندید امیدوارم که آن عشق 7ساله ام هم این را بخواند .
آرزوی عاشقی
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) ← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← فراموش کردن عشق قبلی (۶۰ مطلب مشابه)
- ۲۶۶۷ بازدید توسط ۱۹۷۶ نفر
- يكشنبه ۲۱ مرداد ۹۷ - ۲۳:۵۹