سلام

آخرین ترم کارشناسی بودم که خواستگار سمجی برام اومد اول مادر پسر با هزار اصرار در ماه صفر اومد دم دانشگاه منو دید بعد از ماه صفر زنگ زد با پسرشون آمدن خیلی خوشم اومد اونا هم خیلی خوششون اومد .

برای بار دوم هم اومدن بعد از تمام شدن صحبت هامون پسر گفت که سوال های دیگه ای که یادم رفته رو جلسه آینده بپرسم.

امروز 4 روز که رفتن و خبری ازشون نیست وارد پنجمین روز میشم نمیدونم دارن تحقیق میکنن با منصرف شدن . 23 سالمه اینقدر این روزها حالم گرفته اس و بغض دارم که احساس میکنم قلبم نیز درد گرفته .

خواهش میکنم راه کارهایی پیش روم بزارید که بتونم قوی تر باشم و خودمو دچار مشکل نکنم اینم بگم که جلسات و روابط هر دو خانواده بسیار خوب پیش میرفت.

خواهش میکنم از خانواده های پسر تو رو خدا اگه دختر رو هم نپسندید یا هر مشکلی بود زنگ بزنید اطلاع بدید چشم انتظاری خیلی سخته 


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)