با سلام
من یه دختره متولد 70 هستم یکسال و نیم کسی تو زندگیمه واقعا دوستش دارم اما چون به دلایل شخصی نمی تونستیم با هم ازدواج کنیم خانوادم مخالفت کردند.
چند مدت پیش یکی از پسرهای فامیل که درجه 3 بود با توجه به اینکه مهندسی نفت خونده بود و همه تاییدش میکردن و خودش هم علاقه وافری نشان داد با توجه به اینکه من درگیر یک رابطه بودم با یه بدبختی خودمو راضی کردم که دوستش داشته باشم .
اما خیلی بهش پر خاشگری میکردم چند ماه از من کوجکتره و حتی بهش گفتم که کاری به گذشته ات ندارم اونم همین حرفو میزد تا اینکه شاید خیلی باهاش بداخلاقی کردم با اینکه میخوستیم ازدواج کنیم و حتی صبر کنه جدیدا در اومد گفت بهم فرصت بده . منم گفتم چرا ؟
گفت که من قبلا کسی رو دوس داشتم که باهاش رویا ساختم حتی تلفنی هم باهاش در ارتباط نبوده دختره پزشکی میخونه و دو سال ازدواج کرده و حتی شاید خبر نداشته که اون دوستش داشته .
میگه که ببخش که من بهت خیانت کردم من حتی وقتی با تو بیرون میرفتم به اون فکر میکردم در صورتی که این حرفش با رفتارای عاشقانه ای که برای من بازی میکرد توجیهی ندارم .
بهش گفتم دروغ میگی گفت نه اما مگه میشه با منی که یک ماه و خورده در ارتباطه و با هم بیرون رفتیم رو به خاطر یه احساس کنار بذاره ؟
با اینکه بهش گفتم دلیلی بیار ولی نیاورد . بخدا من قانع نمیشم این منطق نیست. میشه به من جواب بدین مگه میشه با کسی که فقط بهش فکر کرده نتونه کنار بیاد و زندگیشو خراب کنه ؟
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۰۶۹ بازدید توسط ۱۵۶۱ نفر
- سه شنبه ۷ مهر ۹۴ - ۲۱:۰۵