بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
من یک خانم 30 ساله هستم. 12 سال پیش در حالی که 18 سالم بود با یکی از پسرای اقوام که حدود 8 سال از من بزرگتر بود ازدواج کردم. ازدواج من کاملا سنتی بود. از طرفی شناخت به دلیل آشنا بودن و فامیل بودن همسرم به خوبی خودش و خانوادش را می شناختیم.
به خاطر همین بعد کمی تحقیق جواب بله دادم و ازدواج کردم. چند سال اول خوب زندگی کردیم و من صاحب فرزند دختری شدم. که در حال حاضر دخترم 10 ساله است. این را هم بگویم دختری بسیار زیبا هستم و خیلی هنرمند.
از هر لحاظی که بگید هنرهای زیادی دارم.خیاطی، آرایشگری، آشپزی و خیلی هنرهای دیگه. یه کارگاه کوچیک خیاطی هم توی خونه دارم که ساعاتی که همسرم سرکار میرفتن توی اون کارگاه کار میکردم.
بعد 7 سال زندگی مشترک کم کم متوجه شدم همسرم رفتارش در زندگی تغییر کرده. متوجه تلفن های مشکوک و دیر امدن هایشان شدم تا اینکه متوجه شدم همسرم با یک زن مطلقه ارتباط گرفته...
این مساله منو خیلی ناراحت کرد و نذاشتم هیچ کسی از این ماجرا خبر دار بشه. گفتم بخاطر دخترمم که شده سعی میکنم با شوهرم حرف بزنم و نذارم زندگیم از هم بپاشه.
اما نمیدونستم این هنوز شروع این ماجراست... وقتی با شوهرم در مورد تلفن هایش و رفتارهای مشکوکش صحبت کردم دیدم با جرات تمام قبول کرد و گفت اره من دوست دختر دارم و با این خانم ارتباط دارم...
سعی کردم تلفن خانم را پیدا کنم و با اون خانم حرف زدم که پاشو از زندگیم بکشه بیرون. اما اون خانم گفت همسرت دست از سر من بر نمیداره وگرنه من خودمو کنار کشیدم.
و این داستان انقد طولانی شد که بعد 5 سال از این ماجرا و اینکه خانوادمم بالاخره فهمیدن، من درخواست طلاق داد و هفته قبل آخرین جلسه دادگاه من بود و از همسرم بعد 12 سال زندگی مشترک به خاطر ندانم کاری خودم و دیگران جدا شدم....
داستان زندگیم خیلی غمگین تر از این چهار خطی است که برای شما نوشتم اما میخوام از این زندگی و شکستی که خوردم چند نکته بگم که خواهش میکنم این مسائل را جدی بگیرید.
اول اینکه از آقایون محترم خواهش میکنم با زندگی یه دختر بازی نکنید و اگر واقعا کسی را دوست ندارید به خواستگاریش نرید. من وقتی با همسرم حرف میزدم و میگفتم من از لحاظ زیبایی ، هنرمند بودن ، خانواده خوب داشتن، آشنا بودن و همه و همه چیز مناسب بودم چرا این کارو کردی؟
میگفت تو را خانواده به من معرفی کردند. من تو را نمیخواستم و صرفا برای اینکه ازدواج کنم و ازدواج سنتی داشته باشم قبول کردم. و الان از این تصمیم خانواده پشیمانم و میخوام برم دنبال کسی که خودم دوسش دارم.
پس خواهش میکنم واقع بین باشید اگر کسی را دوست دارید برید دنبالش تا بدستش بیارید و دختر دیگه ای را بدبخت نکنید.
دوم اینکه اینکه من سنم کم بود. بنظرم باید صبر میکردم تا سنم بالاتر بره پس خواهش میکنم دختر خانم ها انقد عجول نباشید و زود به بهانه صرفا ازدواج کردن تصمیم نگیرید. تمام دختران هم سن و سال من الان دکتر و مهندس شدند اما من.....
سوم اینکه اختلاف سنی من و همسرم زیاد بود ما حرف همدیگه را درک نمیکردیم خواهش میکنم آقایون دنبال دختر هم سن خودتون برید و گرنه وقتی به جایی توی زندگیتون رسیدین که دیدین همسرتون درکتون نمیکنه (با وجودی که من واقعا درکش میکردم ) میرید سراغ یه نفر دیگه .
پس دختر خانم ها شماها هم هوشیار باشید و به هر پسری با هر اختلاف سنی زیاد جواب بله ندید مطمئن باشید اون آقایی که سنش از شما خیلی بیشتره مورد زیاد داره. اگه شما را واقعا بخاطر خودتون و بخاطر خوب بودنتون میخواست میرفت دنبال دختر هم سن خودش نه دنبال دختر کوچیکتر...
وقتی از همسرم پرسیدم تو که منو نمیخواستی چرا با من ازدواج کردی؟ گفت تو خیلی زیبا بودی و سنت هم کم بود من فکر نمیکردم انقد تجربه داشته باشی و اینقدر فهمیده باشی. من دلم میخواست دنبال خوش گذرونی خودم باشم اما تو هر بار ایراد میگرفتی و ...
خلاصه مراقب باشید با چه کسی ازدواج میکنید..
و اینکه خانم های مطلقه خواهشم از شما اینه وارد زندگی مرد متاهل نشید..الان من شدم زن مطلقه و اون خانم مطلقه شده زن شوهر دار.... این بی انصافی است که بخواهی زندگی خودتان را به قیمت به هم زدن زندگی کسی دیگر بدست بیارید.
مدتی است غم و غصه زندگیمو گرفته و من واقعا روحم و جسمم افسرده شد بخاطر این اتفاق خصوصا اینکه دخترمو هم ازم گرفت، خواهش میکنم از شما از زندگی من و امثال من عبرت بگیرید و نذارید یه زندگی بعد 12 سال به این راحتی از هم پاشیده بشه..
مطمئنم خدا جای حق هست و صدای اه و ناله منو میشنوه. مطمئنم روزی من جواب این همه خودخواهی های همسرمو می بینم..
خدای منم بزرگه...
از همگی شما در این شبها التماس دعا دارم ازتون میخوام امر ازدواجتونو به خدا بسپارید و نذارید بخاطر حرف مردم و ندانم کاری عجولانه تصمیم بگیرید
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) ← مسائل طلاق (۸۸ مطلب مشابه) ← ازدواج مجدد (۷۴ مطلب مشابه) ← ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه)
- ۱۰۶۷۶ بازدید توسط ۸۴۶۷ نفر
- جمعه ۱ آبان ۹۴ - ۲۲:۱۹